فایل شماره 6402 |
۱-۷-۱ تعریف مفهومی
واژه واگذاری در بسیاری از موارد مترادف با تصمیم گیری درباره خارجی کردن امور به کار رفته است . اصطلاحاتی چون ساخت یا خرید، ادغام یا تجزیه فعالیت ها اشاره به واگذاری دارند و برخی از نویسندگان نیز از واگذاری در اشاره به تصمیمات مربوط به ادغام عمودی استفاده کرده اند (هرگان[۵]، ۱۹۸۵)
واگذاری را شکلی از فعالیت پیمانکاری می دانند که قبلاً در شرکت انجام می شده است و اکنون انجام آن امور به دیگران واگذار شده است (رابینسون[۶]،۱۹۹۵)
۱-۷-۲ تعریف عملیاتی
منظور از واگذاری مجموع فعالیتهایی است که در سال ۹۲-۱۳۹۱ از طریق مناقضات رسمی به پیمانکاران واگذار گردیده است.
۱-۷-۲ خصوصی سازی
مفهوم خصوصی سازی بر وجود دو حوزه خصوصی و عمومی دلالت دارد که معنای آن تحول و نقل و انتقال دارایی ها ،تصدی ها و مدیریت ها بین این دو عرصه است.
واژه “خصوصی سازی” (Privatization) واژه ای است که از اواخر دهه ۱۹۷۰ و اوایل دهه ۱۹۸۰ با روی کار آمدن دولت های محافظه کار در انگلیس، آمریکا و فرانسه از رواج گسترده ای در عرصه سیاست برخوردار شد به طوری که هم اکنون در کشور ما نیز موضوع خصوصی سازی از جمله مباحث عمده عرصه سیاست تلقی می شود.
اگر چه گفته می شود که تعریف واژه “خصوصی سازی” کار بسیار مشکلی است اما در هر حال دو معنای محدود و گسترده برای این واژه وجود دارد. خصوصی سازی در معنای محدود خود عبارت است از واگذاری دارایی ها و سازمان های دولتی و عمومی به بخش خصوصی به طور کلی و یا شریک کردن آنها در این دارایی ها و سازمان ها.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
معنای خصوصی سازی در مفهوم گسترده آن بسیار وسیع تر از واگذاری دارایی ها و سازمان های دولتی و عمومی به بخش خصوصی است و بر واگذاری فعالیت ها و تصدی گریهایی که قبلاً به طور انحصاری در اختیار دولت و بخش عمومی بود دلالت می کند. به عبارت دیگر معنای واژه خصوصی سازی در طیفی قرار دارد که هدف آن اجرای شیوه ها و سیاست هایی برای افزایش نقش نیروهای بازار آزاد در اقتصاد ملی کشورها از طریق ترتیبات مختلف می باشد.
منطقی که فرایند خصوصی سازی بر پایه آن استوار شده این است که انتقال تصدیها و فعالیت ها در زمینه های تولید کالا و ارائه خدمات از بخش دولتی و عمومی به بخش خصوصی باعث افزایش کارایی عوامل تولید و تخصیص بهینه منابع که ناشی از گسترش رقابت و ایجاد شفافیت است، می شود.
همچنین گسترش خصوصی سازی موجب گسترش مالکیت بخش خصوصی و در نتیجه مشارکت بیشتر شهروندان در اداره امور جامعه می شود و منابع بخش خصوصی برای پیشرفت جامعه را در کنار منابع محدود دولت قرار می دهد. البته نیل به این مقصود با سازوکارهایی که کشورهای مختلف برای اجرای برنامه های خصوصی سازی خود تدوین می کنند و نیز نظارت دقیق بر اجرای صحیح آنها ارتباط نزدیکی دارد.
با توجه به این که موضوعیت واژه خصوصی سازی به وجود دو عرصه عمومی و خصوصی وابسته است. نقل و انتقال دارایی ها یا واگذاری تصدی ها بین سازمان های موجود در هر کدام از این دو بخش خصوصی سازی نیست. به عنوان نمونه واگذاری یک سازمان و سازمان دولتی به یک نهاد عمومی مستقل خصوصی سازی تلقی نمی گرد
۲-۱ مقدمه
۲-۲ ادبیات تحقیق و مبانی نظری
۲ـ۳- پیشینه تحقیق
۲ـ۴- مدل مفهومی
مروری بر ادبیات و پیشینه تحقیق
۲-۱ مقدمه
با رقابتی شدن فضای کسب و کار در انجام پروژه ها، به منظور تأمین بیشترین خواسته ها و نیاز مشتریان این پروژه ها با کیفیت قابل قبول و کم ترین زمان و هزینه ی تمام شده، لزوم استفاده از تخصص ها و مهارت های سازمان های دیگر ضروری است. بسیاری از سازمان ها پروژه های خاص خود را به سازمان های متخصص واگذار می کنند و به عنوان کارفرما به هدایت و نظارت این پروژه ها می پردازند. این سازمان ها علاوه بر آن که به صورت تخصصی در زمینه های مورد نظرشان فعالیت دارند، می توانند محصولات را نیز با بهای تمام شده ی پایین تر تأمین کنند. واگذاری پروژه ها و تمرکز بر مدیریت و نظارت آن ها، علاوه بر افزایش قدرت رقابت سازمان و چابک سازی حجم فعالیت های سازمان ی، توان نوآوری و تمرکز بر مزیت های رقابتی را نیز فراهم می سازد، و گاهی به دلیل عدم تخصص داخلی تنها راه اجرای پروژه های خاص است.
با توجه به حجم و نقش پروژه های عمرانی در توسعه ی صنعتی کشور، شناسایی و توجه به عوامل موفقیت این پروژه ها، در انجام موفقیت آمیز آن ها و در نتیجه رشد اقتصادی کشور از اهمیت زیادی برخوردار است. در انجام موفقیت آمیز پروژه های واگذار شده، کارفرما نیز نقش مهمی دارد که باید به شناسایی آن پرداخت و در کنار عوامل پایه یی موفقیت معرفی شود. در این فصل ابتدا واگذاری و مبانی آن، رویکردها و نظریه ها، تحقیقات انجام گرفته و در آخر مدل نظری تحقیق مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
۲-۲ ادبیات تحقیق و مبانی نظری
۲-۲-۱ خصوصیسازی
خصوصیسازی را میتوان تلاشی در جهت پررنگ کردن نقش بازار در مقابل تصمیمهای دولت به عنوان کار گزار اقتصادی دانست (بهکیش، ۱۵:۱۳۸۱).
در واقع مفهوم خصوصیسازی گستردهتر از تغییر صرف مالکیت بنگاههای تولیدی است. اندیشه اصلی در تفکر خصوصی سازی، حاکم کردن مکانیزم بازار بر تصمیمهای اقتصادی است که نتیجه آن ایجاد فضای رقابتی برای بنگاههای خصوصی بوده و از این طریق کارایی بنگاهها نسبت به بخش عمومی ارتقا پیدا میکند. بر پایه این ایده، تعاریف، مفاهیم و تئوریهای متعددی که در برگیرنده ابعاد و اهداف مختلف خصوصیسازی است ارائه شده که به برخی از اهم آنها در زیر اشاره میشود:
-
- خصوصیسازی اصطلاحی فراگیر و متنوع است که به واگذاری کنترل عملیاتی و یا مالی موسسان در مالکیت دولت به بخش خصوصی منجر میشود و همراه مالکیت، “قدرت” نیز به مردم منتقل میشود (پرکوپنکو،۲۵۵،۱۳۸۰)
۲٫خصوصیسازی انتقال مالکیت موسسه دولتی به موسسه مستقل خصوصی است (یک انتقال جزئی که مالکیت دو گانه نامیده شده است) (نووتنی، ۱۷،۱۹۹۹).
۳٫خصوصیسازی مجموعه اقدامها و گامهایی است که روش تبدیل مواد خام به کالای مصرفی را تغییر میدهد. این فرایند شامل حذف اثر و کنترل دولت و جایگزینی آن با فعالان بخش خصوصی است (دوکاس و دیگران، ۲۳،۱۹۹۸).
مفهوم خصوصیسازی بر وجود دو حوزه خصوصی و عمومی دلالت دارد که معنای آن تحول و نقل و انتقال داراییها، تصدیها و مدیریتها بین این دو عرصه است.
واژه “خصوصیسازی[۷] واژهای است که از اواخر دهه ۱۹۷۰ و اوایل دهه ۱۹۸۰ با روی کارآمدن دولتهای محافظه کار در انگلیس، آمریکا و فرانسه از رواج گستردهای در عرصه سیاست برخوردار شد.
خصوصیسازی در معنای محدود خود عبارت است از واگذاری داراییها و شرکتهای دولتی و عمومی به بخش خصوصی به طور کلی و یا شریک کردن آنها در این داراییها و شرکتها.
معنای خصوصیسازی در مفهوم گسترده آن بسیار وسیعتر از واگذاریداراییها و شرکتهای دولتی و عمومی به بخش خصوصی است و بر واگذاری فعالیتها و تصدی گریهایی که قبلاً به طور انحصاری در اختیار دولت و بخش عمومی بود دلالت میکند. به عبارت دیگر معنای واژه خصوصیسازی در طیفی قرار دارد که هدف آن اجرای شیوهها و سیاستهایی برای افزایش نقش نیروهای بازار آزاد در اقتصاد ملی کشورها از طریق ترتیبات مختلف میباشد. (بهکیش،۲۴،۱۳۸۱)
۲-۲-۱-۱ دلایل خصوصیسازی
برخی از اهم دلایلی که باعث گردیده دولتها به سمت خصوصیسازی گرایش نمایند به شرح زیر است:
عملکرد، نگهداری و تعمیرات و دریافت خدمات ناکارا به دلیل رقابت ضعیف یا انحصاری بودن موقعیت.
مشارکت در کارها با سرمایهگذاریهایی که نیازمند سرمایهی بالا و دوران بازگشت سرمایه طولانی است.
محدودیتهای موجود در خط مشیهای قیمتگذاری توسط دولتهایی که میخواهند به دلایل سیاسی خدمات سوبسیددار و ارزان ارائه بدهند و از روشن شدن تمام هزینههای عملیاتی و سرمایهای بنگاههای دولتی جلوگیری میکنند.
شکست دولتهای مرکزی در تدارک سوبسیدهای تعهد شده یا رساندن به موقع منابع بودجهای و…
ناچاری دولت به ادارهی کارهای خصوصی ورشکسته یا تدارک کالاها و خدمات غیرسودآور.
سوءمدیریت، فساد، حمایتها و لیستهای مخفی حقوق منجر به افزایش هزینههای تدارک محصولات و خدمات.
ناکارایی موجود در بنگاههای دولتی نه تنها ناشی از عدم وجود رقابت بلکه ناشی از عدم وجود بازرسیها و تعدیلهای ضروری مالکیت خصوصی نیز هست. (پرکوپنکو،۲۳۳،۱۳۸۰)
۲-۲-۱-۲ فواید خصوصیسازی
منطقی که فرایند خصوصیسازی بر پایه آن استوار شده این است که انتقال تصدیها و فعالیتها در زمینههای تولید کالا و ارائه خدمات از بخش دولتی و عمومی به بخش خصوصی باعث افزایش کارایی عوامل تولید و تخصیص بهینه منابع که ناشی از گسترش رقابت و ایجاد شفافیت است، میشود.
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1401-04-05] [ 11:07:00 ب.ظ ]
|