بر اساس تحقیقات به عمل آمده از جمله مخمرهای پروبیوتیک میتوان به جنس Saccharomyces اشاره داشت. گونه های Saccharomyces boulardii و Saccharomyces cerevisiae بعنوان پروبیوتیک معرفی شده اند (Gatesoupe , 2007).
۱-۴ بخش چهارم: ماهی قزلآلا
۱-۴-۱ تاریخچه پرورش ماهی قزلآلای رنگین کمان
اگر چه نظریاتی وجود دارد که نشان میدهد پرورش ماهی قزلآلا را نخستین بار سرخ پوستان آمریکا با انتقال تخمهای لقاح یافته از یک رودخانه به مراکز اولیه پرورش آغاز نمودند ولی با این وجود ماهی قزلآلای رنگین کمان[۲۱]و فرم مهاجر آن، قزلآلای سر فولادی[۲۲] از زیستگاه طبیعی خود یعنی نیمه غربی آمریکای شمالی به تمام نقاط جهان منتقل شده است (فروزانفر،۱۳۸۴ )، سپس در مدت کوتاهی بعد از جنگ جهانی دوم، اولین مزرعه پرورش ماهی قزلآلای رنگین کمان در دره هگرمن[۲۳] ایالت آیداهو[۲۴] در آمریکا تاسیس شد (Stickney , 2001). شروع پرورش ماهی قزلآلای رنگین کمان در مقیاس وسیعتر به سال۱۹۳۰ در اروپا برمیگردد که در استخرهای خاکی دانمارکی صورت گرفت، که به عبارت دیگر دانمارکیها پیشتاز پرورش ماهی قزلآلای رنگین کمان برای تغذیه انسانی بودند و سپس در اواخر دهه ی۱۹۶۰ پرورش ماهی قزلآلا در کانال، توسط آمریکایها ابداع شد و در کشورهای دیگر گسترش یافت (فروزانفر، ۱۳۸۴).
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۱-۴-۲ مشخصات ماهی قزلآلای رنگینکمان
قزلآلای رنگین کمان نخستین گونه از آزاد ماهیان است که به عنوان غذای اصلی انسان رام شد و پرورش یافت. این ماهی در حال حاضر سهم با ارزشی در تأمین غذای انسان دارد. علت این امر فقط ارزش غذایی بالای این ماهی و کمیاب و گران شدن ماهیان وحشی که از طبیعت صید میشوند نیست، بلکه به این دلیل است که این ماهیها غنی از چربیهای اشباع نشدهای هستند که وجودشان در غذا ضروری است (پاشاپور، ۱۳۸۹) (شکل ۱-۶).
شکل ۱- ۶ ماهی قزلآلای رنگین کمان (پاشاپور، ۱۳۸۹؛ uk.m.wikipedia.org)
ماهی قزلآلای رنگین کمان که قبلاً تحت عنوان نام علمی salmo gairdneri خوانده میشد، به خاطر ویژگیهای ریختشناسی خود از جنس salmo جدا و به جنس Oncorhynchus پیوسته و به نام علمیOncorhynchus mykiss خوانده می شود که به انگلیسی Rainbow trout میباشد. انکورینکوس به معنای قلابدار بودن پوزه ماهیان نر است که در اثر رشد عضو قلاب مانند بسیار مشخصی در پوزه این ماهیان در فصل تولید مثل ایجاد می شود (پاشاپور، ۱۳۸۹).
۱-۴-۳ جایگاه ماهی قزلآلا در رده بندی جانوران
ماهی قزلآلای رنگین کمان از لحاظ رده بندی جزء خانواده آزاد ماهیان[۲۵]، راسته آزاد ماهی شکلان[۲۶] ، زیر رده ماهیان استخوانی حقیقی و رده ماهیان استخوانی است (پاشاپور، ۱۳۸۹).
۱-۴-۴ زیستگاه اصلی ماهی قزلآلای رنگین کمان
ماهی قزلآلای رنگین کمان، بومی حوضه آبریز بخش شرقی اقیانوس آرام از آلاسکا تا مکزیک است. زیستگاه اصلی آن از رودخانه کاسکوکوئیم در آلاسکا شروع شده و به سمت جنوب ادامه یافته و به منطقه باجا در کالیفرنیا میرسد.
۱-۴-۴-۱زیستگاه ماهی قزل آلای رنگینکمان در ایران
تکثیر و پرورش ماهی قزلآلای رنگین کمان، که یکی از سه گونه خانواده آزاد ماهیان حاضر در ایران میباشد، از سال ۱۳۳۸ در ایران آغاز شده است و گونه ای است که بصورت مصنوعی در آبهای ایران وارد شده و گسترش پیدا نموده است.
ماهی قزلآلای رنگین کمان در حوضه آبریز دریای خزر، رودخانههای دجله، کارون، تجن، دریاچه نمک و بعضی از نقاط انتشار دارد. بطور کلی قزلآلای رنگین کمان متعلق به آبهای سرد و شفاف، بستر سنگی، سنگلاخی و شنی است. این ماهی در شرایط طبیعی در رودخانهها و دریاچههای سرد و خنک زیست میکند ((www.fishbase.ir.
۱-۵ بخش پنجم: روشهای شناسایی مخمرها
۱-۵-۱ محیط های کشت کابردی برای تشخیص مخمرها
الف- محیط سابورود[۲۷] آگار (s): حاوی پپتون، دکستروز یا گلوکز و آگار است. ب- محیطSC: با اضافه کردن کلرامفنیکل[۲۸] به میزان ۰٫۰۵ درصد به محیط S حاصل می شود که با این غلظت مانع رشد باکتری ها در آن محیط میگردد و لذا رشد قارچ ها در محیط خالص صورت میگیرد. پ- محیطSCC: با اضافه کردن سیکلوهگزامید[۲۹] به محیط SC حاصل میگردد. برخی از قارچ های ساپروفیت ممکن است بعنوان آنتاگونیست رشد در مقابل قارچ های بیماریزا عمل کنند که سیکلوهگزامید مانع رشد قارچ های ساپروفیت علاوه بر باکتری های مزاحم می شود. قارچ های پاتوژن نظیر: درماتوفیتها، برخی گونه های مخمر کاندیدا و قارچهای دوشکلی بیماریزا معمولاً در محیطSCC قادر به رشد هستند (دیبا، ۱۳۹۰). ت- محیط CHA[30] که حاوی سوبستراهای کروموژنیک میباشد، رنگهای منحصر به فرد و مخصوصی برای شناسایی تولید می کند.
بر اساس مطالعات انجام شده در محیط کشت CHA رنگ کلنیهای Candida albicans سبز روشن، dubliniensis Candida سبز تیره، Candida tropicalis آبی تیره مایل به بنفش (Coleman et al., ۱۹۹۷; Kirkpatrick et al., ۱۹۹۸; Sullivan et al.,1998) و کلنیهای Candida krusei به رنگ قرمز روشن با حاشیه های سفید میتوانند تظاهر یابد (larone , 1939). حصول نتایج موفق در شناسایی مخمرهای فوق با بهره گرفتن از محیطهای کشت اختصاصی موجب شده است که بتوان با اطمینان بیشتری جهت شناسایی تعدادی از مخمرهای تک سلولی با بهره گرفتن از محیطهای کشت، بدون استفاده از روشهای مولکولی اقدام نمود. به طور مثال Candida glabrata می تواند در محیط کشت CHA کلنی های صورتی مایل به بنفش تشکیل میدهد اما نمیتواند با این روش به صورت قطعی جهت شناسایی آنها از دیگر جنسها و یا گونه های مخمر اقدام نمود.
بسیاری از محققان دریافتند که استفاده از محیط کشت CHA برای شناسایی احتمالی مخمر Candida albicans، Candida tropicalis و Trichosporon به کار میرود (Odds&Bernaerfs, 1994؛San-Millan et al, 1996). Pfaller و همکارانش نیز دریافتند که این محیط می تواند برای شناسایی Candida glabrata روش قابل اعتمادی باشد. این در حالی است که تعدادی از محققین با بیان این نکته که Candida glabrata توسط کشت در محیط CHA به تنهایی قابل شناسایی نیست و ظاهراً شبیه به Candida parapsilosis، Saccharomyces cerevisiae، P. wickerhamii، Cryptococcus neoformans وC.guilliermondii ایجاد می کند با نظر فوق موافق نبودند (Odds&Bernaerfs, 1994 ؛San-Millan et al, 1996). به هر حال وجود ویژگیهای خاصی از جمله تولید رنگدانه آنچنانکه در کلنیهای C. tropicalis درمحیط CHA دیده می شود می تواند در شناسایی موثر باشد (Odds&Bernaerfs, ۱۹۹۴).
ج– محیط اختصاصی [۳۱]CMAنیز برای شناسایی بیشتر مخمرها استفاده می شود. مخمرها به روش جوانه زدن تولید مثل می کنند. ادامه عمل جوانه زنی از یک طرف یا دو طرف مخمر منجر به ایجاد مجموعه هایی از سلولهای متصل به هم می شود و نهایتاً اشکال خوشهمانند بنام بلاستوکونیدی یا بلاستوسپور را میسازد. گاه در نتیجه رشد و طویل شدن برخی جوانه ها، اشکال هایفمانند بدون تیغههای میانی ایجاد میگردد و هایف کاذب یا سودوهایف نامیده می شود؛ در محیط CMA ظاهر میکروسکوپی این اشکال بسته به گونه مخمر بسیاراختصاصی میباشد. البته شناسایی قطعی گونه های مخمرها نیازمند تستهای بیوشیمیایی و مورفولوژیک مفصلتری است (دیبا، ۱۳۹۰) (شکل ۱-۷ و ۱-۸).
شکل۱- ۷ سودوهایف مخمر ()
شکل ۱- ۸ کلنی های رشد یافته در محیط CHA و CMA
(D) T. beigelii. (E) C. krusei. .(A) C. albicans. (B) C. dubliniensis. © C. tropicalis
(F) C. glabrata. (G) C. parapsilosis. (H) C. neoformans. (I) C. guilliermondii.
(et al., ۱۹۹۹ Koehler) (J) S. cerevisiae. (K) P. wickerhamii.
۱-۵-۲ بررسی رشد کلنی مخمرها در محیط کشت جامد و مایع
مطالعات متعددی درباره کلنی باکتری ها و قارچهای رشتهای صورت گرفته اما توجهات بسیار ناچیزی به کلنیهای مخمرها شده است. Pirt در سال۱۹۶۷ فاکتورهای فیزیکی و شیمیایی موثر در سرعت رشد کلنیها را در محیط کشت جامد مشخص کرده است (Cooper et al, 1968؛ Wimpenny , 1979؛ Wimpenny&Parr, 1979).
مطابق با تحقیقات Pirt، زمانیکه مواد مغذی انتشار طولانی در مسیر رو به بالای کلنی داشته باشند، رشد به مناطق بیرونی (محیطی) کلنی محدود می شود. Reyrolle و Letellier در سال ۱۹۷۹ دو منطقه رشد، منطقه محیطی (مسئول افزایش قطر) و یک منطقه مرکزی (مسئول افزایش ارتفاع) را یافتند. در منطقه محیطی عامل اصلی برای رشد، تحرک بود. افزایش تقریباً خطی در ارتفاع کلنیها که بعدها پایین میآیند، در طول دوره قبل از رشد گزارش شده است (Wimpenny , 1981).
Wimpenny و Lewis در سال ۱۹۷۷ میزان مصرف واقعی اکسیژن را برای پیش بینی عمق نفوذ اکسیژن به داخل کلنیها بررسی کردند. میزان اکسیژن در کلنیها و محیط کشت جامد با بهره گرفتن از میکرو الکترودها اندازه گیری شد (Wimpenny&Coombs, 1983؛ Bungay et al, 1983).
Wimpenny در سال ۱۹۸۱گزارشی مبنی بر تنوع در اندازه و میزان رشد کلنیها با توجه به در دسترس بودن اکسیژن و شرایط مختلف تغذیهای ارائه داد. همچنین Fraleigh و Bungay در سال ۱۹۸۶میزان اکسیژن و شیب سوبسترا را در کلنیها طراحی کردند (Cooper et al, 1968). کلنی سویههای هوازی مصرف کننده گلوکز (منبع کربن و انرژی) محیط کشت بوده، در حالی که اکسیژن (گیرندهی نهایی الکترون) از فاز گازی منتشر مییابد.
Fraleighدر سال ۱۹۸۵ به دنبال غلبه بر مدل Gray and Kirwan شبیه سازی اکسیژن و شیب گلوکز در یکی از کلنیهای میکروبی با بهره گرفتن از روش دوبعدی و همچنین با توجه به دو بستر (گلوکز و اکسیژن)، سنتیکهای رشدی محدود می شود. او همچنین از بخش کروی شکل کلنی استفاده کرد.
۱-۵-۳ محیط کشت جامد یا مایع اختصاصی مخمرها
مخمرها میتوانند در محیط کشت مایع و یا سطح آگار جامد رشد کنند. سلولهای مخمر در محیط کشت حداقل حاوی دکستروز (گلوکز) به عنوان منبع کربن و نمک، که تامین کننده نیتروژن، فسفر و مقدار کمی از فلزات است، رشد می کنند.
سلولهای مخمر به سرعت در حضور محیط کشت غنی که شامل معرفهایی مانند عصاره مخمر و پپتون میباشند، رشد می کنند. این موضوع بسیاری از متابولیتها را زمانیکه سلول تحت شرایط رشد حداقل است، سنتز مینماید (www.springer.com).
در فاز لگاریتمی رشد در محیط کشت غنی، سلولهای مخمر تقریباً هر ۹۰ دقیقه یکبار تقسیم میشوند. اوایل فاز لگاریتمی، دورهای است که تراکم سلول کمتر از ۱۰۷ سلول بر میلی لیتر است. اواسط فاز لگاریتمی دورهای است که در این زمان تراکم سلولی بین ۱×۱۰۷ و ۵ ×۱۰۷سلول بر میلی لیتر است و فاز لگاریتمی تاخیری (نهایی) زمانی اتفاق میافتد که تراکم سلولی بین ۱۰۷×۵ و ۱۰۸×۲ سلول بر میلیلیتر است (www.springer.com).
تیپ وحشی مخمر در دمای ۳۰ درجه با هوادهی خوب و گلوکز بعنوان منبع کربن رشد می کند همچنین می تواند از انواع منابع کربن بجز گلوکز استفاده کند. بطور خاص از رافینوز و گالاکتوز تحت شرایطی برای از بین بردن سرکوب گلوکز (در مورد رافینوز) و یا برای القاء بیان پروموتر وابسته به Gal4p مانند GAL1 و GAL10استفاده می شود. همه آنها در غلظت (wt/vol) (20 g/L)2% استفاده شده و برای جایگزینی دکستروز محیط کشت مشخص یا غنی کاربرد دارد (www.springer.com).
۱-۵-۴ تعیین تراکم سلولی (بهترین روش برای اندازه گیری تعداد سلول های مخمری)
تعداد تقریبی سلولها در یک محیط کشت را می توان با دستگاه اسپکتروفتومتر با اندازه گیری چگالی نوری (OD) درطول موج ۶۰۰ نانومتر بدست آورد. محیط کشت باید رقیق شود بطوریکه مقدار مشاهده شده (OD600) کمتر از ۱ شود. در این محدوده یعنی OD600 = ۱٫۰تقریباً برابر با ۳×۱۰۷ سلول بر میلی لیتر است. با این حال، دراین اندازه گیری تنوع سویهای وجود دارد و یا ممکن است بیان محصول ژن خاص در یک سویه تحت تاثیر قرار بگیرد.
بهترین کار برای تعیین نمودار OD600 به عنوان تابعی از سلولهای واقعی، شمارش با هموسیتومتر است. بسیاری از روش های استفاده از ترانسفورماسیون و رشد مخمر در محیط کشت به تراکم سلولی خاص قبل از برداشت (محصول دادن) بستگی دارد (www.springer.com).
۱-۵-۵ حفظ و تقویت سویه
سویههای مخمر را میتوان در دمای ۷۰- درجه در گلیسرول ۱۵% ذخیره سازی نمود و برای مدت طولانی (بیش از ۳ سال) نگه داشت. به صورت متناوب، می توان آنها را در دمای ۴ درجه بر سطح محیط کشت غنی به مدت ۶ ماه تا ۱ سال نگه داشت (www.springer.com).
۱-۵-۶ اسپور زایی بر روی پلیت یا محیط کشت مایع
احتیاج سلولهای دیپلوئید به منبع نیتروژن و کربن سبب انجام میوز و تشکیل اسپور خواهد شد. اسپورزایی را میتوان در سلولهای رشد یافته در محیط کشت جامد و یا مایع مشاهده نمود. با این حال ممکن است سویههای خاصی در محیط کشت جامد یا مایع سبب تشکیل اسپورهای بهتری شوند.
سلولهایی که در محیط انتخابی رشد کرده اند، به مدت ۳ تا ۵ روز در دمای ۲۵ درجه انکوبه شده چراکه اسپورزایی معمولاً در دماهای بالاتر کارایی چندانی ندارد. بطور کلی تشکیل اسپور بدلیل وجود تتراد (خوشههای چهارتایی داخل آسک) با میکروسکوپ (۴۰۰-۲۵۰×) دیده شد. نسبت اسپورزایی از گونه ای به گونه دیگر متفاوت است.
همانگونه که گفته شد برخی گونه ها در محیط کشت مایع، بهتر اسپورزایی می کنند. اغلب اسپورزایی در محیط کشت مایع در مدت زمان ۴۸ ساعت به اتمام میرسد. به طور خلاصه سلولها در محیط کشت انتخابی تا اواخر فاز لگاریتمی یا اوایل فاز ثابت، رشد می کنند (www.springer.com).
۱-۵-۷ فرمولاسیون محیط های کشت در سیتم های دی هیبریدی
[یکشنبه 1401-04-05] [ 11:00:00 ب.ظ ]
|