1. عنصر ارزشی: فرض هایی درباره پیامدهای ارزش مثبت یا منفی عضویت گروهی

۳.عنصر احساسی: احساسات نسبت به گروه و نسبت به افراد دیگری که رابطه خاصی با آن گروه دارند(تاجفل،۶۳:۱۹۷۸). مجموع این عناصر منجر به شکل گیری مقوله بندی از عضویت گروهی می شود. لیکن نگرش درباره عضویت در گروه نخست، آگاهی برحدودی از مشترکات گروهی است. در نتیجه به همان اندازه پیشینه و خاطرات مشترک جزء عناصر هویتی محسوب می شود که برای مثال زبان و یا حدودی از نمادها و نشان هامحسوب می شوند. دومین بعد هویت اجتماعی گرایش مثبت، علاقه و جذب به درون گروه است و سومین بعد هویت اجتماعی آمادگی برای عمل دریک زمینه رقابتی(اگر نه خصمانه)بین گروهی(طبیعتا به نفع گروه)است (دوران،۱۱۳:۱۳۸۴).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

در تئوری هویت اجتماعی تاجفل یک شخص، تنها یک «خودشخصی» ندارد. بلکه دارای چندین خود است که با چرخه‌های عضویت گروهی همخوانی دارد. زمینه‌های متفاوت اجتماعی ممکن است یک شخص را به فکر کردن و عمل کردن بر مبنای«رده خود» شخصی، خانوادگی یا ملی‌اش برانگیزاند (ترنر[۶۳]،۱۹۸۲)
عضویت در یک گروه برداشت فرد از خود تمایزگذاری مبتنی بر تفسیر(بین گروه وبرون گروه) تعصب به درون گروه(اگر نتایج به نفع گروه باشد) مقوله بندی اجتماعی هویت اجتماعی
۲-۲-۱۰- پیتر بورک
طبق نظریه هویت بورک، فرایند هویت یک نظام کنترلی است. هویت مجموعه ای از معانی است که برای
خود در یک نقش اجتماعی یا وضعیت معین به معنای آن چه که یک شخص می باشد به کار می رود. این معانی به عنوان معیار یا مرجعیست برای اینکه یک فرد خود را بشناسد و مورد ارزیابی قرار دهد وقتی یک هویت برانگیخته و فعال شده باشد؛ یک حلقه باز خورد شکل گرفته و تثبیت می شود (بورک[۶۴]،۸۳۷:۱۱۹۱).
این حلقه چهار جزء دارد که عبارتند از:
۱.معیار هویت یا موضع مرجع ( مجموعه معانی خود): مجموعه معانی خود ویژگی های هویت را تعریف می کند. یعنی آن چه که به وسیله آن یک، فرد پی می برد که اوکیست.
۲.ورودی از محیط یا وضعیت اجتماعی: ورودی ها همان معانی است که شخص از خودش در منظر دیگران تصور می کند که شامل ارزیابی های بازتابی فرد، مانند درک معنای مرتبط با خوداست.
۳.فرایندی که ورودی را با معیار مقایسه می کند( مقا یسه گر ): خروجی(رفتارهای معنادار)که نتیجه مقایسه است در فرایند هویت، معیار یا موضوع نه بر اساس درجات بلکه بر اساس معانی که اشخاص در یک نقش برای خود دارند. طیف بندی می شود. به عنوان مثال، هویت دانشجویی شخص ممکن است مجموعه ای همزمان از درجات مسئولیت آکادمیک، طرفدار عقلایی بودن، اجتماعی بودن، اظهار مثبت شخص باشد. موضع ها و معیارهای فرایند هویت، معنی هویت فرد را تثبیت می کند(همان،۸۳۸).
معیار هویت
مقایسه گر
اعمال (رفتارهای معنادار) درک از خود (مجموعه ای خودش را با آن معنا می کند)
خروجی ورودی
موقعیت اجتماعی
نمودار کنترل فرایند هویت
اگر ورودی با معیار سازگار باشد؛ فشار کاهش می یابد. فشار اجتماعی انقطاع در سازگاری فرایند هویت
است. زمانی که هویت فعال شده است؛ انقطاع در آن باعث افزایش فشار در وضعیت هایی که به دنبال خواهد آمد؛ می شود. انقطاع مکرر بیشتر از انقطاع مقطعی باعث فشار می شود. همچنین زمانی که هویت قطع شده از اهمیت بیشتری برخوردار است؛ انقطاع فرایند هویت باعث فشار بیشتری می شود. از نظر
بورک، مکانیسم های انقطاع فرایند هویت عبارتند از :
۱.حلقه های شکسته شده هویت: اگر زنجیره فرایند کنترل هویت به وسیله حوادث خارجی، فرایند سازگاری خود به خودی، مداوم و بهنجار را قطع کند؛ فرایند هویت نیز منقطع می شود. از نظر بورک حلقه به دو صورت شکسته می شود :
الف) وقتی که خروجی( رفتار) وارد محیط می شود: وقتی که رفتار فرد در یک موقعیت کم اثر یا حتی بدون
اثر باشد و بر محیط اثر نداشته باشد و فرد نتواند به همان شیوه که دیگران با او رفتار می کنند او نیز با آنها رفتار کند. ب) زنجیره فرایند کنترل هویت در نقطه ای که ورودی از محیط دریافت می شود. افراد ممکن است قادر به دریافت(فهم) معانی در محیط نباشند یا شاید آنها را به طور نادرست دریافت کرده باشند (بورک[۶۵]،۸۴۱،۱۱۹۱)

    1. دخالت دیگر هویت ها: منبع دوم فشار زمانی است که ارتباط منفی بین دو یاچندین هویت وجود داشته باشد. بطوریکه اگر این ارتباط منفی سبب افزایش سازگاری نسبت به یک هویت شود؛ موجب کاهش سازگاری برای دیگر هویت ها می شود. به عنوان مثال، اگر یک هویت باقی مانده است. دیگر هویت ها باید منقطع شود.(در هنگام تضاد نقش ها، تناقض معانی)بنابراین در اینجا، مساله تعداد هویت ها نیست بلکه درجه ای هست که در آن هویت های بخصوصی سبب انقطاع دیگر هویت ها می شوند .

۳.یک نظام هویتی بیش از حد کنترل شده: فشار نظام کنترلی هویت، سومین عاملی است که می تواند سطوح فشارهای نا مناسب و آشفتگی را تعیین کند. یک نظام کنترل شده سخت گیر، نظامی است که تلاش می کند بین ارزیابی بازتاب شده (نشانه های ورودی) با هویت واقعی (معیار) تطابق تقریبا دقیقی
بوجود آورد که این خود منجر به سطوح بالاتر و فراوان تری از فشارهای نامناسب، بخصوص در محیط هایی
با منابع سیال یا ارزیابی های بازتاب شده و متغیر می گردد. این سازگاری فراوان هم می تواند سبب شکست فرایندی دیگر شود و هم بوسیله فرایند های دیگر شکسته شود .
۴.هویت های ضمنی: چهارمین منبع انقطاع نتیجه اجرای یک نقش ضمنی است. این حالت وقتی رخ می
دهد که یک نقش برای اجرا تمرین شده است؛ اما موانعی برای اجرای آن وجود دارد و بنابراین آن نقش اجرا نمی شود. در این موقع است که فرایند هویت شکسته می شود. افراد نیاز دارند که بازخوردها و اعمال را بیاموزند تا ادراک نامناسب از«خود» را به منظور سازگاری آن با معیار هویت تغییر دهند. اما وقتی که یک نقش ضمنی و تصادفی وجود داشته باشد، این عمل غیر ممکن است و افراد نمی توانند بین ادراک از خود و
هویت سازگاری بوجود آورند (بورک،۸۴۴،۱۱۹۱).
فرد تعامل بین خود وجامعه مجموعه ای از معانی برونداد اولیه مقایسه با معیارهای دیگران برون داد نهایی(رفتار اجتماعی) در محیط اجتماعی مقایسه ادراک ازمنابع محیطی با معیارهای ذهنی ایجاد یک سیستم معنایی مشترک بین کنشگران هویت اجتماعی
۲-۲-۱۱-نظریه گافمن[۶۶]
با نگاه به آرای گافمن، می توان استدلال کرد که اینترنت چارچوب های تعاملی جدیدی را در برقراری ارتباطات بین فردی مهیا ساخته است؛ که علی رغم محدودیت های ذاتی خود، فرصت های جدیدی را نیز برای نمایش شخصیت، در اختیار کاربران قرار می دهد. توصیف مجازی که کاربران از ویژگی های رفتاری و شخصیتی خود در فضای چت روم به عمل می آورند را می توان با توجه به این گزاره ها تبیین کرد: تلاشی برای پیشدستی در گرفتن اطلاعات، شناسایی اولیه از مخاطب گفت وگو، توصیف انتخابی و گاه مبالغه آمیز و یا نادرست از برخی ویژگی های رفتاری و شخصیتی و نشان دادن همدردی و همسویی برای جلب پشتیبانی و حمایت عاطفی مخاطب از جمله زمینه های نشان دهنده تدارکات و آمادگی های «پشت صحنه ای» افراد برای نمایش «روی صحنه ای» خود هستند. ماهیت غیر رودررویی ارتباطات الکترونیکی اینترنتی همچنین می تواند انگیزه بیشتری را برای آن در بازی با هویت، رفتارهای آزمایشی و ارائه تصویری غیرواقعی فراهم سازد که خطر «شرمندگی» در آن کمتر است. (آقا بابایی،۱۳۸۶: ۲).
اینترنت ماهیت غیر رودررو توصیف مجازی(انتخابی، مبالغه آمیز و یا نادرست) کاربران از خویش
جلب پشتیبانی(با ابرازهمدردی وهمسویی) تدارک«پشت صحنه ایی» افراد نمایش«روصحنه ایی» بازی با هویت واقعی ارائه تصویری غیر واقعی شکل گیری هویت جدید
۲-۲-۱۲-شری ترکل
نظریه خودهای چندگانه توسط شری ترکل[۶۷] (۱۹۹۹) و هال[۶۸] (۲۰۰۰) مورد استفاده قرارگرفته است.این نظریه بر این معنا تاکید داردکه هویت در فضای سایبر مرکز زدوده شده است. هال در این زمینه معتقد است که مساله هویت در نظریه اجتماعی مورد مناقشه واقع شده است. هویت های قدیمی که جهان اجتماعی را برای مدت طولانی ثابت نگه داشته بودند؛ در حال افول و هویت های جدیدی در حال ظهور هستند که باعث تکه تکه شدن انسان مدرن به عنوان یک سوژه واحد می شوند. این به اصطلاح بحران هویت به عنوان بخشی از فرآیندهای وسیع تر تلقی شده است که در حال جابه جایی ساختارها و فرآیندهای مرکزی جوامع مدرن است و چارچوب هایی را که افراد تکیه گاه های ثابت در جهان اجتماعی می دهند، متزلزل می کند. نظریه مذکور معتقد است که با از بین رفتن شکل گذشته هویت، شکل جدیدی از هویت ایجاد می شودکه مشتمل بر ترکیب افراد با یکدیگر است و هر فرد هویت خود را از ناحیه تعامل با دیگران بازسازی می کند. لذا بیانگر این است که شبکه های اجتماعی با تغییر هویت افراد شیوه جدیدی از زندگی را پیش روی آن ها قرار می دهند. شیوه ای که در آن هویت افراد در گرو برقراری ارتباط با دیگران است و فرد به خودی خود تا وقتی که با دیگران ارتباط برقرار نکند؛ هویتی ندارد. چرا که در فضای اینترنت و شبکـه های اجتماعی افراد هنگامی شناختـه می شوند که سعی کنند با دیگران ارتباطات بیشتری برقرار کنند. در
غیر اینصورت تنها یک شانس می تواند هویتی برای آنها به ارمغان آورد(کوثری،۱۲۰:۱۳۸۹).
ظهور اینترنت وشبکه های اجتماعی افول هویت های قدیمی بحران هویت تکه تکه شدن انسان مدرن ترکیب افراد با یکدیگر بازسازی هویت در اثر تعامل با دیگران
نظریه های ارتباطات
۲-۲-۱۳- نظریه جامعه ی شبکه ای(کاستلز) [۶۹]:
جامعه شبکه ای به شکلی از جامعه اشاره دارد که به گونه ای فزاینده روابط خود را در شبکه های رسانه ای سامان می دهد و به تدریج جایگزین شبکه های اجتماعی ارتباطات رودررو می شوند و یا آنها را تکمیل می کنند. این بدان معنی است که شبکه های اجتماعی و رسانه ای درحال شکل دادن به «شیوه سازماندهی اصلی» و «ساختارهای» بسیار مهم جامعه مدرن هستند. این شبکه ها تمام قسمت های این صورت بندی(افراد،گروه ها و سازمان ها) را به طور روزافزونی به هم متصل می کند(مهدی زاده،۳۱۸:۱۳۹۱). از آنجا که شبکه ها می توانند بدون هیچ محدودیتی گسترش یابند، ابزار مناسبی برای فعالیت های مختلف چون اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی هستند. شبکه های اجتماعی خود نیز دارای ساختار متفاوتی هستند؛ که موجب شده جامعه ی جدیدی را به وجود آورند. جامعه ای که در آن تعامل و ارتباط، بعد مکان و زمان را از میان برده است. اجتماع مجازی که در این شبکه ها تشکیل شده، افراد را با علایق و سلایق کنار هم قرار می دهد.گسترش شبکه های اجتماعی مجازی، باعث به وجود آمدن فضای شبه واقعی شده است. ویژگی های خاص این جوامع چون اقتصاد مجازی، سیاست بر بال رسانه، واقعیت مجازی و زمان بی زمانی و مکان بی مکانی است؛ که فرصتی جدید برای افراد و سازمانها هستند(نقیب السادات،۱۳۹۲).
افراد روابط اجتماعی ارتباطات رودرو ورود شبکه های رسانه ایی ایجاد ساختارهای جدید بوجود آمدن جامعه جدید ازبین رفتن بعد مکان وزمان بوجود آمدن فضای شبه واقعی
۲-۲-۱۴-نظریه برجسته سازی[۷۰] از مک کامبز و شاو[۷۱]
مک کامبز و شاو اولین مطالعه ی سیستماتیک را در مورد فرضیه برجسته سازی در سال ۱۹۷۲ گزارش کرده اند ایشان در مقاله ی کارکرد برجسته سازی مطبوعات، می نویسد:«رسانه ها در قالب گزارش های خبری، به طور قابل ملاحظه ای اهمیت موضوع های مهم را تعیین می کنند».این تاثیر وسایل ارتباط جمعی، قابلیت اثر گذاری بر متغیر شناخت و تدراک مخاطبان و ساخت تفکر آنان برجسته سازی وسایل ارتباط جمعی نامیده می شود(مهدی زاده،۶۲:۱۳۹۲).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...