فایل شماره 6066 |
- دارا بودن رتبه ۵۹ از نظر شرایط کسب و کار در بین ۶۰ کشور و رتبه ششم در بین هفت کشور در منطقه
- پایین بودن پیوند ضعیف با بازار سرمایه خارجی
- پایین بودن نسبت مالیات به تولید ناخالص داخلی
- عدم توازن نسبی در ارزبری و ارزآوری بخشهای اقتصادی
- ترکیب سنتی صادرات
- رقابت ناپذیری بازارهای داخلی از جمله بازار مالی
- بحران آلودگی زیست محیطی
- بهرهوری پایین نیروی کار و سرمایه.(دژم خوی، ۱۳۸۵: ۲۲-۱۶)
۲-۲-۶-۱۷ مرور محورها و برنامه های نوین توسعه
معضلات اقتصادی و مشکلات مطرح شده در برنامه های اول تا سوم توسعه اقتصادی کشور و مطالعه و نقد آنها توسط اندیشمندان و کارگزاران موجب گردید تا اولا: سند چشمانداز بیست ساله جمهوری اسلامی ایران تدوین گردد و ثانیا: رویکرد دولت به حل مسائل پیشین از طریق طراحی یک نظام برنامه ریزی مبتنی بر استفاده از توانمندیهای عمومی کشور تغییر کند و در نهایت منجر به تدوین لایحه برنامه چهارم توسعه اقتصادی- اجتماعی جمهوری اسلامی ایران در این راستا گردید که این برنامه سالهای پایانی خود را پشت سر گذاشته است. همچنین اصول برنامه پنجم توسعه اقتصادی در اواخر سال ۱۳۸۷ توسط مقام معظم رهبری (مد ظله العالی) ابلاغ که به تبعیت از این فرمان، برنامه پنجم توسعه اقتصادی کشور تدوین گردیده است و به تصویب مجلس شورای اسلامی و نیز مورد تایید شورای نگهبان قرار گرفته است وبه قانون برنامه پنجم توسعه کشورمبدل شده است. علی هذا به منظور مطالعات جامعترموضوع، که اثرات راهبردی بر سیاستهای اقتصادی- تجاری کشور دارد، اصول و محورهای سند چشمانداز بیست ساله کشور، فرازی از برنامه چهارم توسعه و اصول ابلاغی برنامه پنجم ذیلا به اختصار طرح گردیده است. (آل اسحاق، ۱۳۹۰: ۲۱۳)
۲-۲-۶-۱۸ محورهای سند چشمانداز بیست ساله جمهوری اسلامی ایران
در سند چشمانداز بیست ساله کشور چارچوبهای مشخصی برای فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی ترسیم گردیده است و در قالب این سند، در افق بیست ساله، ایران کشوری است توسعه یافته با جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه با هویت اسلامی و انقلابی، الهام بخش در جهان اسلام و با تعامل سازنده و موثر در روابط بینالملل. (آل اسحاق، ۱۳۹۰: ۲۱۳)
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
جامعه ایرانی در افق این چشمانداز چنین ویژگیهایی خواهد داشت:
- توسعه یافته، متناسب بامقتضیات فرهنگی، جغرافیایی و تاریخی خود، متکی بر اصول اخلاقی
و ارزشهای اسلامی، ملی و انقلابی، با تاکید بر مردم سالاری دینی، عدالت اجتماعی،
آزادیهای مشروع، حفظ کرامت و حقوق انسانها و بهرهمندی از امنیت اجتماعی و قضایی.
- برخوردار از دانش پیشرفته، توانا در تولید علم و فناوری، متکی بر سهم برتر منابع انسانی و سرمایه اجتماعی در تولید ملی.
- دستیافته به جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه آسیای جنوب غربی(شامل آسیای میانه، قفقاز، خاورمیانه و کشورهای همسایه) با تاکید بر جنبش نرم افزاری و تولید علم، رشد پرشتاب و مستمر اقتصادی، ارتقای نسبی سطح درآمد سرانه و رسیدن به اشتغال کامل.
- الهام بخش، فعال وموثر در جهان اسلام با تحکیم الگوی مردم سالاری دینی، توسعه کارآمد، جامعه اخلاقی، نواندیشی و پویایی فکری و اجتماعی، تاثیر گذار بر همگرایی اسلامی و منطقهای بر اساس تعالیم اسلامی و اندیشه های امام خمینی (ره).
- دارای تعامل سازنده و موثر با جهان بر اساس اصول عزت، حکمت و مصلحت.
بر اساس اهداف مطرح شده در سند چشمانداز بیست ساله کشور، جمهوری اسلامی ایران در افق ۱۴۰۴ شمسی جایگاه اول اقتصادی و … بین ۲۵ کشور آسیای جنوب غربی میبایست حائز گردد. (خادمی، ۱۳۸۷: ۲۶۶)
۲-۲-۶-۱۹ رئوس، محورهای برنامه چهارم توسعه
بر اساس سند چشمانداز بیست ساله کشور، برنامه چهارم توسعه که رویکردی جامع و مبتنی بر رهیافت دانایی محور و پرداختن به امور مختلف در مولفههای اقتصادی، اجتماعی و … داشته است، البته پر واضح است که توفیق هر برنامه توسعهای در گرو هماهنگی آن با جهانبینی حاکم بر رفتار مردم است. زیرا برنامه خود ابزار هدایت رفتار عمومی مردم است و اگر رفتار مردم، رفتارهای الهی باشد وبرنامه برای چنین رفتاری تنظیم نشده باشد، آن برنامه با چالش متعددی دچار می شود و جامعه را با مشکلات عدیدهای روبرو می کند. (آل اسحاق، ۱۳۹۰: ۲۱۵-۲۱۴)
ملاحظه رئوس برنامه چهارم توسعه حاکی از این واقعیت است که سیاستهای تجاری کشور در این
برنامه برون گراتر ازبرنامههای قبلی بوده است بهگونه ای که یکی ازمحورهای اصلی آن، برتعامل فعال با اقتصاد جهانی و ارتقای رقابتپذیری بخش صنعتی- تجاری کشور تاکید نموده است. با این وجود اجرای این برنامه نیز درعمل با مشکلات خاص خود و کارگزاران اجرایی کشور مواجه بوده است. (آل اسحاق، ۱۳۹۰: ۲۱۵)
۲-۲-۶-۲۰ اصول ابلاغی و سیاستهای کلی برنامه پنجم توسعه
مقام معظم رهبری (مد ظله العالی)، در راستای اهداف سند چشمانداز بیست ساله نظام جمهوری اسلامی ایران در نامهای به رئیس جمهور، سیاستهای کلی برنامه پنجم توسعه را ابلاغ کردند. (آل اسحاق، ۱۳۹۰: ۲۱۵)
منظور از سیاستهای کلی عبارت است از مجموعه ای هماهنگ از جهتگیریها و راهبردهای کلان نظام برای تحقق آرمانها و اهداف قانون اساسی در دوره زمانی مشخص. (آل اسحاق، ۱۳۹۰: ۲۱۵)
معظم له در نامه خویش اظهار امیدواری نموده اند که: این سیاستها که با رویکرد مبنایی پیشرفت و عدالت تنظیم شده اند، بتواند در جای جای کلیه فعالیتهای کشور چه در بعد قانونگذاری و چه در بعد اجرا ظاهر گردد. ایشان همچنین ابراز امیدواری کردند که: دردوره پنج ساله آینده اقدامات اساسی برای تدوین الگوی پیشرفت اسلامی- ایرانی که رشد وبالندگی انسانها برمدار حق وعدالتو دستیابی به جامعهای متکی بر ارزشهای اسلامی و انقلابی و تحقق شاخص های عدالت اجتماعی و اقتصادی در گرو آن است، توسط قوای سه گانه کشور صورت گیرد. این سیاستهای کلی که در چارچوب سند چشمانداز بیست ساله و ادامه برنامه چهارم ابلاغ شده است و دارای ۴۵ بند و شامل سرفصلهای: امورفرهنگی، امورعلمی، امور اجتماعی، اموراقتصادی و امورسیاسی، دفاعی و امنیتی است. (آل اسحاق، ۱۳۹۰: ۲۱۵)
۲-۲-۶-۲۱ فرایند جهانی شدن و امنیت
جهانی شدن پدیدهای است که صرف نظر از عناصر اختیاری و کنترل شده آن، از برخی وجوه کاملا تحمیلی برخوردار است که حتی قدرتهای بزرگ را به تمکین وادارمینماید واین مساله ازآنجا ناشی میشودکهپدیده جهانی شدن پس ازچندین سال، هنوز درکلیت خود برایهیچ کس روشننشده است.
گریز مداوم جهانی شدن از کالبدشکافی محققانه و تنـوع ادبیاتی موضوع جهانی شدن که ابهـامات و
تضـادهای فراوانی را بر آن تحمـیل کرده است، دستیـابی به یک تعریف و نظـریه دقیق و روشـن را
ناممکن ساخته و آنرا همچون پدیدهای نمایان میسازد که تا زمان تحقق کامل آن اساسا قابل شناخت نباشد. اما به هر حال بسیاری از کشورهای جهان تکلیف خود را با این پدیده معین کرده اند و سهم خود را در بازیگری یا بازیگردانی در محیط آن معلوم ساختهاند. (آل اسحاق، ۱۳۹۰: ۲۱۹)
جهانی شدن هرچه باشد و هر موقع که تحقق یابد، مانند بسیاری دیگر از پدیده های تمدن بشری دارای وجوه منفعت بار و زیان بار خواهد بود. بنابراین توجه به اصل پدیده جهانی شدن تنها یک طرف معادله است، طرف دیگر آن، که می تواند استدلال برای تایید یا نفی آن باشد، همان منافع و امنیت ملی است. دراین خصوص نه تنها کشور ما بلکه همه کشورهای جهان در حال بررسی و تبیین جهانی شدن در قبال خود هستند و با توجه به امکانات و شرایط ژئوپولیتیک خویش، در حال پذیرفتن یا واگذارکردن نقشهای بازی در این صحنهاند. (آل اسحاق، ۱۳۹۰: ۲۲۰-۲۱۹)
بطورطبیعی کشورهایی چون ایران که دارای امتیازات منطقهای عمدهای هستندبه نحو ویژهای درمعرض وجوه گستردهتری ازمنافع یا مضرات جهانی شدن واقع میشوند وتقریبا قادر به انزواگزینی یا جداسازی خود از سیطره جهانی سازی نخواهند بود. لذا ضروری است بابررسی دقیق و همه جانبه و بااتخاذ رویههایمدبرانه وهوشمندانه درسطح کلان، دربهحداقلرساندن مضرات وبه حداکثر رساندن منافع آن تلاش نمود. سوال این است که بطور کلی جهانی شدن از نظر اقتصادی- تجاری، فرهنگی- ارتباطی و سیاسی، چگونه و در چه سطحی بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران تاثیر می گذارد؟(آل اسحاق، ۱۳۹۰: ۲۲۰)
آنچه که تحت عنوان امنیت ملی و اعتلای فرهنگی جستجو می شود و هماکنون درمعرض آسیبهای جدی پدیده جهانی شدن قرار گرفته است، موضوع اساسی برای همه کشورهای جهان از جمله کشورهای قدرتمند صنعتی غرب میباشد. امنیت ملی کشورها تحت تاثیر متغیرهای بین المللی و منطقهای که کانون بحران محسوب میشوند همواره مورد تهدید قرار دارد. هر چه بر دامنه گسترش جهانی شدن و ابعاد آن افزوده می شود، کشورهایی که درمعرض آسیبپذیری بیشتری قرار دارند، این تهدیدات را در عرصه های مختلف سیاسی، اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی با شدت هر چه بیشتری دریافت می کنند. اما موقعیت بین المللی ایران، شرایط اقتصادی، ویژگیهای ژئوپولیتیکی به همراه قرابتهای فرهنگی، سبب میگردد که رهیافتهای مختلفی درپاسخ به سوال فوق پیش روی مخاطب قرار گیرد.(تقی زاده، ۱۳۷۵: ۷۶)
این امر به مرتبط ساختن فرضهای احتمالی مورد نظر در دو متغیر مستقل و وابسته موضوع جهانی شدن و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران بستگی دارد. بیتردید، جهانی شدن چه به مثابه پروسه و پروژه ویا پدیده بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران تاثیر گذار است. این تاثیرات به ایفای نقش بازیگران و نخبگان کشور و سیستم مدیریتی کلان کشور بستگی دارد. زمینه های مناسب و امکانات فرهنگی، سیاسی، ژئوپولیتیکی ایران در جهانی شدن می تواند فرصتهایی از بعد امنیت ملی، برای جمهوری اسلامی ایران فراهم کند. موقعیت ممتاز ژئواستراتژیک و قرار گرفتن ایران در منطقه اتصال چندین منطقه (خلیج فارس، قفقاز، آسیای میانه، شبه قاره هند و آسیای صغیر) که هر کدام دارای مباحث خاص خود هستند، ایران را از حساسیت منطقهای ویژهای برخوردار ساخته و همه آنها در کنار ویژگی دیگر قرار میگیرد که همانا اشتراکات تاریخی، قرابت فرهنگی در عرصه مذهب و زبان و نیز تعداد و تنوع همسایگانش هستند. (آل اسحاق، ۱۳۹۰: ۲۲۱-۲۲۰)
اما این سکه روی دیگری نیز دارد و آن اینکه، چنین شرایطی پارهای تهدیدات منطقهای را نیز متوجه ایران ساخته است، تا جائیکه مرکز مطالعات امنیتی- استراتژیک کاخ سفید در جهت اجرای طرح امنیتی تازه (امنیت انرژی) این موضوع را بعنوان یک دستور کار عمده در سایت خارجی خود مورد تاکید قرار داده و به تهدیدات علیه ایران افزوده است. (آل اسحاق، ۱۳۹۰: ۲۲۱)
با این همه، باید گفت که در برابر همه این تهدیدهای منطقهای و جهانی سازی، عوامل جغرافیایی موجود در خلیج فارس به سود ایران میباشد، به گونه ای که بیشترین جمعیت، طولانیترین کرانه ساحلی، کنترل جامعه جهانی و از سوی دیگر از اراده ملت ایران در استفاده مناسب از امکانات فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی خویش متاثر میباشد، که مجموعه این عوامل ایجاب مینماید تا جمهوری اسلامی ایران با برنامه های راهبردی به شکار فرصتها بپردازد در غیر این صورت حذف فرصتها قطعا بهتهدید امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران منجرخواهد شد.(آل اسحاق، ۱۳۹۰: ۲۲۱)
۲-۲-۶-۲۲ تولید علم و نظریهپردازی
موضوع ضرورت ایجاد جنبش تولید علم و نظریهپردازی و به تبع آن الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت که نخستین بار در حدود پنج سال پیش، از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی مطرح و متعاقبا پیگیری شد می تواند یک راهبرد بازدارنده و پیشرو در حوزه امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران باشد. امروز عمده رقابتهای قدرتهای جهانی از طریق تولید و عرضه علم و فناوری صورت میگیرد و برخورداری از علم و فناوری یکی از امتیازات اساسی در این رقابتها محسوب می شود. (آل اسحاق، ۱۳۹۰: ۲۲۲-۲۲۱)
در عین حال باید توجه داشت که مساله تولید علم، فناوری و نظریه پردازی، صرفا در حوزه علوم طبیعی، فنی و علوم مشابه محدود نمی شود بلکه به صورت هم عرض و حتی به مراتب با اولویتی بالاتر نیز می تواند در حوزه علوم انسانی نیز متبلور گردد. در این میان، در کشور ما به اقتضای اهداف انقلاب اسلامی و نوع تهدیدات گذشته و پیش رو، طراحی تئوریپردازی در علوم انسانی و دین پژوهی از اهمیت خاصی برخوردار است. معالوصف تولید علم و نظریهپردازی هنوز در ساختار امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران جایگاه بایستهای ندارد و به نظر میرسد تغییر جهتهای راهبردی در نظام علم و فناوری جمهوری اسلامی ایران با الگوی اسلامی- ایرانی برای گشودن مرزهای نو در شاخه های مختلف دانش بشری به منظور رفع مشکلات و محرومیتهای جامعه، یکی از ضروریات نظام اسلامی است و می تواند نقش اساسی درتعمیق و تعامل توسعه و امنیت ایفا نماید. چرا که تولید علم باعث افزایش دانایی شده و زمینه ساز ارتقای فناوری گشته و در نتیجه تولید، اشتغال و ثروت را افزایش و در نهایت سبب آسایش و توانایی و امنیت اجتماع می شود و مبانی توسعه مبتنی بر دانایی و حرکت به سوی توسعه پایدار را فراهم میسازد.(مبینی دهکردی، ۱۳۸۷: ۳)
این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران از امکانات بالقوه فراوانی برخوردار است و دانشمندان آن پیشینهای بسیار روشن در گسترش علوم مختلف داشته اند و اندیشمندان مسلمان ایرانی باید به فرایند دیگری بیاندیشند و به بازخوانی و نقد و بررسی جنبه های گوناگون علم مدرن بپردازند و در این مسیر، نباید هرگونه پیشرفت در نزد کفار را مطلوب بداند و از آنچه در نزد آنان میگذرد تقلید کند.(عصاریان نژاد، ۱۳۸۷: ۵۳)
از لحاظ نظری نیز دانشمندان کشور باید در علوم جدید مهارت یابند، اما این مهارت، با نگاهی مرزشکن و پرجهش و بر پایه سنت فکری اسلام باشد. این رویکردی است که میتوان با بومی سازی دانشهای نوین منطبق با بینش اسلامی و یا عبور از مرزهای دانش که مجموعه داشتهها و ارزشهای اسلامی ناسازگار نگردد، تحقق یابد. (آل اسحاق، ۱۳۹۰: ۲۲۳-۲۲۲)
در پایان جهت تنویر موضوع و اختتام و کسب نتیجه مطلوب در خصوص علم و نظریهپردازی به آخرین رهنمودهای مقام معظم رهبری به شرح زیر اکتفا میگردد:
یافتههای علمی و صنعتی باید بتوانند به شکل صحیح، تولید ثروت کنند و مسئولان دستگاههای ذیربط باید از آغاز پروژهای علمی- صنعتی به فکر تجاری سازی باشند. به علاوه لازم است فعالیتها و پیشرفتهای علمی کشورهای همسایه و اسلامی را نیز رصد کرد و در برنامه ریزی و فعالیت مورد توجه قرار دهند. (۱۵/۷/۸۹ : www. Leader. ir)
۲-۲-۶-۲۳ ملاحظات و رویکردهای امنیتی جمهوری اسلامی ایران
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1401-04-05] [ 10:41:00 ب.ظ ]
|