کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو


 



و خواب می‌بینم که خواب شده‌ام و خواب می‌بینم که درختان مرا در خواب می‌بینند (همان:۱۹۶)
جسدی هست و پنجره‌ای/ و صدایی از عمق ابریشمین سنگ/ سنگ‌ها/ همه سنگ‌ها رفتند برای باریدن/ سلام بر سنگ، سنگ سرپیچی (همان:۲۱۰)

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

و کلامی سرخ، سرخ و سربازی/ سرخ و سوراخ در پستوی سمساری (همان:۲۲۲)
سکوتی می‌شنوم: «سکوتِ، سکوتِ ساکت سکوتی سرد» (همان:۲۲۲)
و هفت شاخه‌ی طیف راه می‌رود/ هفت قدم با تابوت (همان:۲۰۶)
از نیم رخ من، امّا طرحی نیست/ در خاطرات قالی‌ها/ با طرحی از گوزن و رنگ، رنگ، رنگ، رنگ/ و دیگر نخواهم مرد (همان:۱۹۶)
۴-۱-۱-۱-۱-۶ طرد و عکس
«آن است که مصراع اوّل شعـری را با پس و پیش کردن کلمات در مصراع دوم تکـرار کنند و این جا­به­جایی کلمات باید به ترتیبی باشد که بر زیبایی کلام بیفزاید. نوع دیگر طرد و عکس آن است که مصراعی از بیت را دو پاره کنند و آن پاره را در مصراع دیگر وارونه تکرار کنند» (اقدامی،۱۳۸۰: ۵۲)
از کدام گوش تو/ خون می‌چکد روی زمین که من با گوش دیگر تو حرف بزنم؟/ که من حرف بزنم با گوش دیگرت؟ (نجدی،۱۰۶:۱۳۸۰)
واقعیت رؤیای من است/ و خون رؤیای من، برگ‌تر از سبز/ و سبزتر از برگ گیاهان است (همان:۱۷۰)
آن همه تند از مزرعه تا رودخانه/ این همه آرام از رودخانه تا مزرعه (همان:۱۸۶)
هرگز از ستاره‌ها نپرسیده‌ام/که پایان منظومه‌ام در لحظه‌های کدام/ یا کدامین لحظه…؟ (همان:۱۹۵)
رودخانه‌ها رفتند از خاطرات پل/ آسمانی پر از ترنجبین و بلدرچین/ دیواری/پشت تبرزین درویشان/ پلی را به یاد نمی‌آورد این رود (همان:۲۰۲)
۴-۱-۱-۱-۲ سطح لغوی(Lexical) یا سبک شناسی واژه‌ها
واژگان، سفیران اندیشه‌اند بنابراین«اساسی‌ترین عنصر زبان، کلمه است. هر کلمه در مقام اشاره به اشیاءِ و به منظور تشخیص خواص، افعال و روابط به کار می‌رود. کلمات، اشیاء را به صورت نظام‌هایی سازمان می‌بخشند؛ یعنی تجربه‌ی ما را به صورت رمز در می‌آورند»(لوریا،۷۱:۱۳۷۶).
نویسندگان مختلف برای اینکه یک معنی مشترکی را ارائه دهند از تعابیر گوناگونی بهره می‌جویند و عبارات و واژگان گوناگونی را به کار می‌گیرند بنابراین شناختن مفردات یک اثر زبانی که بر اساس زبان شکل گرفته است، در واقع شناخت سبک اندیشه است. دو عامل مؤثّری که در حوزه‌ی مفردات هر اثر زبانی باید مورد بررسی قرار گیرد: گستردگی واژگان و خلّاقیّت است. گستردگی با خلّاقیّت رابطه‌ی عمیقی دارد؛ زیرا هر چقدر خلّاقیّت زبانی بیشتر باشد، نیاز به گسترش واژگان پیدا می‌کند.
۴-۱-۱-۱-۲-۱ ریشه شناسی لغات و مفردات اشعار بیژن نجدی
«یکی از وظایف اصلی سبک شناسی در سطح لغوی تلاش برای یافتن رویکرد نویسنده در انتخاب واژگان و ملاحظه و بررسی درصد لغات فارسی و عربی، لغات بیگانه مثلاً ترکی یا مغولی، کهن گرایی(آرکائیسم) از قبیل استعمال لغات کهن نزدیک به پهلوی یا لغات قدیمی مهجور پارسی و سره نویسی است»(شمیسا،۱۵۴:۱۳۷۲). رویکردی که رفتار نویسنده و شاعر را با زبان و گزینش نشان می‌دهد. با دید وسیع‌تری به اشعار بیژن نجدی در می‌یابیم که او نیز همچون دیگر شاعران علاوه بر استفاده از واژگان سره‌ فارسی، از کاربرد لغات عربی بی بهره نبوده است چون هر زبانی به دلیل مجاورت‌های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، ایدئولوژیک و اعتقادی، تحت تأثیر زبان‌های دیگر قرار می‌گیرد، از طرفی چون زبان فارسی با زبان عربی هم مجاورت جغرافیایی دارد و هم مجاورت دینی و اعتقادی، رابطه‌ی اعتقادی ایرانیان با زبان عربی بسیار عمیق است چون ایرانیان با پذیرش دین اسلام، به طبع تحت تأثیر این دین قرار گرفته‌اند؛تا جایی که برای این زبان قدسیّت و حقّانیت کلامی قائل اند.برخی معتقدند که اختلاط زبان فارسی با زبان‌های دیگر مخصوصاً عربی باعث می‌شود زبان فارسی دچار اضمحلال و نابودی شده و از اعتبارش کاسته شودامّا نظر استاد بهار در مورد این آمیزش چیز دیگر است:«در نتیجه‌ی این آمیزش و اختلاط، زبان فارسی ضایع نشد، بلکه بر درازا و پهنا و ژرفای آن افزود و از آن رو ادبیاتی زیبا و تاریخی از این زبان به وجود آمد»(بهار،۲۷۴:۱۳۸۶).
۴-۱-۱-۱-۲-۲ واژگان عربی به کار رفته در اشعار نجدی
این واژگان عبارتند از: مأیوس، طنین، ظلمت، اعتراف، معاصر ،تقدّس، رفیق، منظومه، تفکّر، مصلوب، ضیافت، تولّد، انتشار، تصوّف، معجزه، میعادگاه، تنفّس، غسل، تقارن، زیارت، مصیبت، تبرّک، مغموم، طلوع، اشراق، حضور، معاصر، معبر، حقیقت، معصیت، حضور، ارقام، واقعیت، عمق، رسالت، تسلیم، ازدحام، مرثیه، زارعان، غریب، محبوس، افطار، ضامن، اولوالالباب، رسم‌الخط، صادق و….
کاربرد برخی لغات عربی در اشعار نجدی
زیرا صدایی از ضیافت آوا آمده بود/ هجای اندامش، رازواره های ریخته روی نی/ تنش پیچیده‌ی رقص/ دور درخت فیروزه/… بازوانش آبنوس خاموشی، آغوش نماز من/ آمدنش لبخند/ چون قال و قیل گیاهانه­­­­­­­­­­ی تاریکی/ در ژرفای آب سایه‌ی سیاه شده‌ی دریا/ صدایی آمده بود/ با نیم رخ ساکت و خیس/ استخوان بندیش/ آواز عاشقانه‌ی برگ‌ها با برگ/ زیرا شنیده‌ام/ در همسایگی من/ پشت دیوار این منظومه‌ی شمسی/ صدای خرقه پوشیده‌ای می‌گذرد اینک در من اربعین او. (نجدی،۱۰۰:۱۳۸۰)
۴-۱-۱-۱-۲-۳ رویکرد نجدی به واژگان کهن سنّت ادبی
یکی از اصلی‌ترین عوامل تعیین کننده در محتوا و ساختار شعر هر دوره که شاعران هر عصر به گونه‌ای با آن ارتباط دارند، سنّت ادبی است. هر اثر هنری به شکلی با گذشته‌ی خود گفتگو می‌کند، این گفتگو خواسته یا ناخواسته، عناصر و ساختارهای هنر گذشته را وارد جهان معاصر می‌کند. شاعران هم با گذشته‌ی ادبی شعر همیشه ارتباط دارند، این ارتباط و گفتگو عامل «بینامتن» را به وجود می‌آورد. توجّه به سنّت ادبی، هم به شکل عملی و هم به شکل نظری در تاریخ ادبیات ایران، سابقه‌ی عمیق دارد. رویکرد هر شاعر در مقابل سنّت ادبی با رویکرد شاعران دیگر متفاوت است.
واژگان سنّت ادبی یکی از عناصر مهم ادبی است که می‌توانند تخیّل و ذهن شاعر معاصر را تحت تأثیر قرار دهند. این واژگان که زمانی بسیار تازه و فعّال بودند به خاطر کثرت تکرار و نیز از همه مهمتر به دلیل از دست دادن تأثیر زمانی و عصر خویش، دیگر نمی‌توانند معنا و محتوای جدید را بدهند. بازتاب شاعران معاصر در برخورد با این واژگان متفاوت است. عدّه ای آن را به نفع ساختارهای جدید تأویل و تغییر می‌دهند، تعدادی هم بخشی از واژگان را می‌پذیرند و عده‌ای دیگر نیز کاملاً در برابر این واژگان مقاومت می‌کنند.
۴-۱-۱-۱-۲-۴ واژگان کهن سنّت ادبی در اشعار بیژن نجدی
پیاله، ساق پوش، آبگینه، شولا، قبا، زخمه، آبشنگ، زنّار، ردا، مویه، کمانچه، دف، خرقه پوشیده، غمگساری، عشوه، سه تار، ساز، نی، خشت، خیره سر، ساغر، طاق، چنگ، رعشه، رخصت، تندیس، خلسه، تبرزین، خُم، تخدیر، میخانه، خاتون و … همچنین فعل‌های اشکافته ام، رفتندی، فرو انداخت و…
کاربرد برخی لغات کهن سنّت ادبی در اشعار بیژن نجدی
میهمان هر ساله‌ی تابستان/ شولای شتابش بر شانه می‌گذرد (همان: ۴۶)
آیا چه رفت بر روستای من/جزیره‌ای مصلوب دریاها؟ (همان:۲۶)
رخصت نمی‌دهد این همه آب/تا بنگریم که ماهی‌ها چگونه می‌گریند(همان:۱۶۴)
شیشه‌ای بود، آبگینه‌ی کف اتاق من/ نازک اندام ریشه‌های درخت/ در اتاق من (همان:۱۷۷)
خاک، آیه‌ی کوتاهی از قرآن/ و خواب در خلسه‌ی تنهایی (همان:۱۹۸)
رودخانه‌ای در یاد پل نیست/ مگر با تبرزین درویشان (همان:۲۰۲)
۴-۱-۱-۱-۲-۵ ساخت واژ(واژه‌های بسیط و غیر بسیط)
یکی از مهمترین کوشش‌های سبک شناسی در سطح واژگانی این است که رفتار شاعر یا نویسنده را با واژگان، مورد ارزیابی قرار دهد؛ آیا شاعر یا نویسنده از ساخت واژهای ساده بیشتر استفاده می‌کند یا غیر ساده، همچنین در تولید ساخت واژهای غیربسیط، آیا بر اساس هنجارهای ترکیبی زبان عمل می‌کند یا اینکه خود شاعر یا نویسنده به شکل فراهنجاری ساخت واژهای ترکیبی خاص می‌سازد. از طرفی می‌دانیم که واژه‌های غیر ساده(غیر بسیط) به سه دسته تقسیم بندی می‌شوند: مشتق، مرکب و مشتق-مرکب.
در اشعار نجدی کاربرد واژه‌های غیر ساده‌ی مشتق و مرکب نسبت به واژه‌های مشتق مرکب­ دارای بسامد بالایی هستند که نوع ساخت هر کدام از این واژه‌ها با هم متفاوت است.
ساخت واژه‌ی مشتق
تکرار تکواژ «وار» یا «واره» : رازواره، غم واره، سوگوار، فریاد واره، هیچ واره، سنگواره، گاهواره، ماهواره
تکرار تکواژ «انه»: گیاهانه، کودکانه، مادرانه، صبحانه، پیغمبرانه
تکرار تکواژ«ین» یا «ینه»:زغالین، مادینه، سبزینه، رویین، سفالین، ابریشمین
تکرار تکواژ «چه»:کمانچه، حوضچه، قالیچه
تکرار تکواژ «ـه» که با بن فعل همراه است:آغشته، آویخته، زائیده، سوخته، نشسته، گریخته، کشانده، چکیده، چسبیده، رنجیده
تکرار تکواژ «ی»:تاریکی، آسیایی، سیاهی،پائیزی، آذری، استواری، ابریشمی، آسمانی، گچبری
آوردن تکواژ «بی»، «با» و «نا» در ابتدای واژه:بی منزل، با شکوه، بی پایان، بی قرار، بی دریغ، نابود، نابالغ، بی یاخته، ناشناخته، ناپاکان، ناپیدا
تکواژ «گاه»:میعادگاه، خوابگاه، قابگاه، وعده گاه، خاستگاه، سوختگاه
ساخت واژه‌ی مرکّب
آوردن تکواژی که بن فعل است:عرقچین«چین»، قالی باف «باف» ، پرنده پوش «پوش»، لبریز «ریز»، زمین گیر «گیر»، زخم آلود «آلود»، سرنوشت « نوشت»، دستمال « مال»، تندریز «ریز»، پیاده رو «رو»
آوردن دو تکواژ که هر دو اسمند و اسم مرکّب می‌سازند یا یکی اسم و دیگری صفت که صفت مرکّب می‌سازند: رودخانه، سرزمین، کشت زار، سیاه پوست، سنگ فرش، هفت پیکر، گلاب، نازک اندام، سه تار، گلبرگ، سپید رود، سر انگشت، تبرزین
ساخت واژه‌ی مشتق مرکّب
همچنین کاربرد واژه‌های مشتق مرکّب که از ترکیب دو یا چند تکواژ آزاد همراه با یک یا چند تکواژ وابسته به وجود می‌آید مثل: خوشبختی، غمگساری، خیال بافی، دل شکستگی، گل آلوده، خاک آلوده، سپیده دمان، خونریزی، گم نامان، توت­پزان، عزا­داران، بال­گشایی، برگ­ریزان، مرگ­سالاری، زشتکاری. ساخت واژهای غیربسیط اشعار نجدی گاه همراه با تکواژهای تصریفی و گاهی اشتقاقی همراه است.
۴-۱-۱-۱-۲-۶ واژگان پر بسامد اشعار بیژن نجدی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1401-04-05] [ 11:33:00 ب.ظ ]




این شرکت و تیم مدیریتش ، نمونه‌ی به کارگیری مدیریت پیشتازی هستند. مدیرانی که درانتظار درخشش هستند و خود نمونه‌ی آن هستند. این شیوه ، بویژه در زمینه‌های فن‌آوری، و مهارتهای تخصصی می‌تواند خیلی خوب عمل کند. پیشتازی بویژه درطول دوره شروع سرمایه‌گذاری در زندگی یک شرکت می‌تواند کارساز باشد، یعنی زمانی که رشد بیشترین اهمیت را دارد. زمانی که اعضای گروه همگی بسیار ماهر و باانگیزه هستند ونیازبه راهنمایی کمی دارند، این رویکرد می‌تواند نتایج درخشانی ببار آورد. اگر رهبر پیشتاز، یک تیم با استعداد داشته باشد،کار را به موقع و یا حتی پیش از ضرب العجل انجام خواهند داد.
گرچه پیشتازی در میان جعبه ابزار رهبران و مدیران سازمان‌هابرای خود جایی دارد، اما باید از آن صرفه جویانه ومحدود و در تشکیلاتی که واقعاً در آنها کارساز است ، مورد استفاده قرار گیرد.شاید این گفته مورد مخالفت خیلی‌ها قرار گیرد ، هر چه باشد خصوصیت ویژه پیشتازی تحسین برانگیز به نظر می آید. رهبر پیشتازبه سرعت کسانی را که عملکرد ضعیف دارند زیر ذره بین قرار داده و از آنان عملکردی بهتر را مطالبه می‌کند. چنانچه تأکیدی بیش از حد بر این رویکردصورت گیردیا در تشکیلاتی که آمادگی پذیرش این رویکرد را ندارند به کار گرفته شود، می‌تواند این احساس را در کارکنان بوجودآورد که به شکلی بی‌رحمانه به جلو رانده می‌شوند و از آنجا که مدیران ورهبران پیشتاز معمولاً در مورد برنامه‌های خود به گونه‌ای غیر واضح عمل می کنند و از افراد انتظار دارند خودشان بدانند باید چه کار کنند،‌ باعث افت روحیه در میان کارکنان می‌شوند. علاوه بر آن پیشتازان ممکن است آنچنان غرق در اهداف خود باشند که دیگر توجهی به افراد و احساسات آنان نکنند و در نتیجه به فضای ناسازگاری وناهماهنگی دامن بزنند.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

تحقیقات دانیل گولمن و همکارنش نشان می دهد که پیشتازی مکرر ، فضا را مسموم میسازد.اساساً تنگنای رویکرد پیشتازی این است که هر چه بیشتر برای رسیدن به نتایج کاری به افراد فشار وارد کنند، اضطراب بیشتری راتحریک می‌کنند. این فشار ، اگر بیش از حد باشد ،‌استعداد آنان را برای تفکرات نوآورانه در تنگنا قرار می‌دهد.
چطور می‌توان یک پیشتاز موفق بود؟ بنیان هوش هیجانی این شیوه در انگیزه پیشرفت باتوسل به کشف مستمر بهبود عملکرد، علاوه بر پیش قدمی فراوان در استفاده از فرصتها قرار دارد. انگیزه پیشرفت بدین معنی است که مدیران و رهبران پیشتاز در یادگیری رویکردهای جدید تلاش می‌کنند که هم عملکرد خود و هم عملکردافراد تحت رهبریشان را ارتقاءبخشند. به علاوه ، چنین رهبرانی نه برای انگیزه‌های خارجی چون پول و مقام، بلکه بخاطر نیاز شدیدشان برای رسیدن به استانداردهای والای نبوغ خود کار می کنند. چنین رهبرانی بدون مهارت همدلی،‌در معرض این خطر دارند که فقط بر انجام وظایف تاکید کنند و از سختی های موجود بر روی دوش مجریان این وظایف بی‌خبرباشند.آنان از همیاری و فنون ارتباطی تأثیرگذار بی اطلاع هستند و بارزترین کمبود چنین رهبرانی، ضعف در مدیریت هیجانات می‌باشد،یعنی براحتی پرخاشگری کرده و از خود بی‌صبرینشان می‌دهند.
این رویکرد ، کم و بیش می‌تواند در ترکیب با دیگر شیوه‌های مدیریت و رهبری ،همچون شور و اشتیاق رویکرد تصوری و تیم سازی در شیوه پیوندجویانه به خوبی کار کند. معمول‌ترین مشکلاتی که برای پیشتازان بروز می کند زمانی است که یک تکنیسین بسیارموفق به مقام مدیریتی ارتقاء یابد. فردی باهوش و تخصص در حوزه کاری خود که از مهارتهای مدیریت و رهبری لازم برخوردار نیست می‌تواندیک سازمان را با خطر شکست روبروسازد. او می‌خواهد همه چون خودش بر تمامی جزئیات اشراف داشته و بدون سوال و تردید به پیش روند. غالباً این رهبران تحت تأثیراعداد و ارقام قرار دارند که همیشه برای روح انگیزی و ایجاد انگیزه در دیگران کافی نیست.
رویکرد آمرانه
یک شرکت کامپیوتری در حال ورشکستگی بود.فروش و سود در حال نزول بود.سهام به سرعت ارزش خود را از دست می‌داد و در میان سهام داران غوغایی به پا بود. هیئت مدیره شرکت، مدیر ارشد جدیدی رااستخدام کرد که شهرت داشت در ایجاد تحول هنرمند است. او با خُرد کردن کارها، فروش بخش‌ها و اتخاذ تصمیم‌های سرسختانه ودوست نداشتنی که باید سالها پیش به اجرا در می‌آمد ، کار خود را آغاز کرد. و نهایتاً شرکت نجات پیدا کرد. حداقل به مدتی کوتاه، اما به قیمتی گران، از همان ابتدا این مدیر ارشد فضای وحشتی ایجاد کرد، به خصوص در مورد گزارشهای مستقیمش اومانندچنگیزخان ، البته از نوع مدرنش، با کوچکترین اشتباه مدیران خود برخورد جدی و تحقیر آمیز می‌کرد. به خاطر ترس ناشی ازبرخوردهای کشنده وی با حاملان اخبار بد،‌هیچکدام از زیر دستان خبربدی را به او گزارش نمی‌کردند. به زودی استعداد عالی او دچار نقص شد و این مدیر ارشد بسیاری از آنان را که باقی مانده بودنداخراج کرد. درکلِ شرکت ، دیگر روحیه‌ای وجود نداشت. پس از آن بهبود کوتاه مدت، یک سیر نزولی دیگر به جان شرکت افتاد. در نهایت این مدیر ارشدتوسط هیئت مدیره اخراج شد. البته دنیای کاری پر است از رهبران و مدیران زورگویی که تأثیر منفی آنان برافراد تحت رهبریشان، در آینده گریبانگیرشان خواهد شد (رحیمی و وظیفه، ۱۳۹۱).
رویکرد آمرانه که گاهی به آن شیوه زورگویانه نیز گفته میشود، در عمل چطور به نظر می‌رسد؟چنین رهبرانی با شعار ” این کار را انجام بده ، چون من می گویم“ . انتظار اطاعت فوری از دستوراتشان را دارند، اما به خود زحمت توضیح دادن دلیل خواسته‌هایشان رانمی‌دهند. اگر زیردستان نتوانند بی‌چون و چرا دستوراتشان رااجابت کنند ، این مدیران با توسل به تهدید و ارعاب به کنترل موشکافانه اوضاع می‌پردازند.
تعجبی ندارد که در میان انواع رویکردهای مدیریت، بر طبق داده‌های ناشی ازتحقیقات دانیل گولمن و همکارنش ، شیوه آمرانه در اکثر موقعیت‌ها کمترین اثر بخشی را دارد. یک مدیر و رهبر ترسناک و بی روح، حالت روحی افراد را مسموم می کند و کیفیت فضای کل سازمان را تحت تأثیر منفی خود قرار می‌دهد. رهبران فرمانده با استفاده نادرست از ستایش و یا انتقادها، روحیه افراد، افتخار و رضایتی که نسبت به کارشان دارند، یعنی همه آن چیزی که در میان کارکنان ایجاد انگیزه می نماید را دچار فرسودگی می کنند.
امروزه در قاره آمریکا بسیاری از سازمان های پزشکی بابحران مدیریت مواجه هستندو دلیل عمده آن نیز این است که فرهنگ پزشکی شیوه‌های آمرانه که بی شباهت به محیطهای نظامی نیست را مورد توجه خود قرار داده‌اند.البته چنین شیوه هایی می‌تواند در اتاق عمل و یا بخش اورژانس مناسب باشد اما چیره‌گی آنها بدین معنی است که بسیاری از پزشکان که به پستهای مدیریتی ارتقاء می‌یابند، فرصتهای بسیار کمی برای یادگیری مجموعه کاملتری از انواع رویکردهای مدیریت را داشته‌اند.
شیوه فرمان و کنترل علی‌رغم نتایج منفیش ، زمانی که باعدالت به کار گرفته شودمی‌تواندجایگاه مهمی در مجموعه‌ی تحت رهبری دارای هوش هیجانی داشته باشد. مثلاً در بحران‌های کاری که به یک تغییر جهت فوری نیاز می‌باشد،می‌توان از تأثیر ویژه روش آمرانه، بخصوص در ابتدا، ‌برای از میان بردن عادتهای کاری بی‌فایده و ایجاد تکانه روحی در افراد جهت خو گرفتن با روش های جدیدِانجام کارها، استفاده کرد.
همچنین در مواقع اضطراری مثل آتش سوزی و یا هنگام مواجه با یک ورشکستگی سهمگین، رهبران و مدیران فرمانده می‌توانندهمه را از مهلکه نجات دهند. به علاوه برای رویارویی با کارکنان مشکل ساز، وقتی که همه روش ها با شکست روبرو شد، این شیوه گاهیاثر بخش می‌باشد.
اجرای بهتر و مؤثرتر این شیوه بر اساس مهارتهای هوش هیجانی پیش‌قدمی و نفوذ، ومانندشیوه پیشتازی بر اساس مهارت خودآگاهی، مدیریت هیجانات و همچنین همدلی قرار دارد. لذا برای اجرای اثر بخش شیوه آمرانه می‌طلبدکه به قول ارسطو ” با شخص مناسب ، در زمان مناسب ،‌و به علت مناسب، خشم خود را بروز دهیم“!
بنابراین ، شیوه آمرانه باید در نهایت احتیاط و درموقعیت مناسب به کار گرفته شود.به گفته یکی از مدیران ارشد یک شرکت فن آوری، شما می‌توانید افراد را به خاک سیاه بنشانید و پول در بیاورید، اما آیا چنین شرکتی پایدار خواهد ماند؟
دیوید مک کللند ، استاد دانشگاه هاروارد بدین نتیجه رسیده که رهبران و مدیران قدرتمند در مهارتهای هوش هیجانی نسبت به همکارنشان که از چنین مهارتهایی برخوردارنیستند، مؤثرتر عمل می کنند. او همچنین متوجه شد انواع رهبران برجسته از طریق مهارتهای رهبری و مدیریت کاملاً متفاوت ایجادطنین می کنند. یک مدیر ممکن است از طریق اعتماد به نفس، انعطاف پذیری، پیش قدمی، انگیزه پیشرفت،همدلی و آگاهی ازفوت وفن توسعه استعدادهای دیگران بدرخشد، حال آنکه نقاط قدرت مدیر دیگر ممکن است در خودآگاهی، یکپارچگی، حفظ آرامش در زمان‌های بحرانی، آگاهی سازمانی ، نفوذ و همیاری باشد. به هر حال، بهترین مدیران و رهبران قادر به استفاده ازرویکرد مناسب درلحظه مناسب هستند (رحیمی و وظیفه، ۱۳۹۱).
۲-۱-۱۰-نتیجه گیری
در شرایط فعلی در پاسخ به نیاز مدیران شرکت‌ها و سازمان‌ها، ضرورت ایجاد یک پلات‌فرم هوش سازمانی وجود دارد. این سازمان‌ها و شرکت‌ها با بهره گرفتن از نرم‌افزارهای طراحی شده بر پایه OI می‌توانند اثربخشی استفاده از ساختارهای اطلاعاتی موجود را در راستای اهداف خود افزایش دهند و اطلاعات از حالت عملیاتی و محدود شدن به استفاده در لایه‌های اجرایی سازمان برای استفاده مدیران سازمان توسعه یابند. این ابزارها می‌توانند برای همه اطلاعات و داده‌های تولید شده در سازمان مورد بهره‌برداری قرار گیرند.
این موضوع را باید بدانید که ابزارهای گزارش‌گیری از کارآیی لازم برای مدیران برخوردار نیستند. این ابزارها معمولا در محدوده سیستم‌های عملیاتی بکار گرفته می‌شوند و مدیران استفاده مؤثری از آن نخواهند کرد. استقرار پلات‌فرم هوش سازمانی (OI) در شرکت‌ها و سازمان‌ها و استفاده از یک ابزار قوی راه‌حل ضروری برای آنها است.
۲-۲-بخش دوم
اثربخشی
۲-۲-۱-مفهوم اثربخشی[۲۴]
اثر بخشی عبارت از درجه ای که یک سیستم می‌خواسته اعمالی انجام دهد که عملاً انجام داده است . یا درجه ای که کارهای صحیح به انجام رسیده است از نظر پیتر دراکر اثر بخشی برخلاف کارآیی در برنامه‌ریزی استراتژیک مد نظر است. فرایند صحیح برنامه ریزی به اثر بخشی آن برنامه مربوط است. زیرا در طی آن تصمیم گیری می شود که چه چیزی می خواهد انجام گیرد ، چه زمانی می خواهند آن را انجام دهید و چه کیفیتی در این رابطه انتخاب می شود (الوانی، ۱۳۷۳، ص ۱۵).
کارآیی: مفهوم نزدیک به اثر بخشی است که یک سازمان در قبال منابعی که صرف کرده چه چیزهایی به دست آورده است در واقع درجهای است که یک سیستم فاکتورهای صحیح را بکار گرفته است. لذا کارآیی عبارتست از مقایسه منابعی که انتظار مصرف آن بود در قبال منابعی که انتظار تولید آن بود با خروجی های واقعی انتظارات. در خصوص اثربخشی در سازمان مطالعات زیادی صورت گرفته است. چالادورای و هاجرتی (۱۹۹۱)، اثربخشی را به عنوان مهمترین عامل تحصیل سازمان توصیف نموده‌اند. استیزر (۱۹۷۵) اعتقاد دارد که بهتر آن است که اثربخشی بر مبنای کسب اهداف تعریف شود. کمپل (۱۹۷۷) اثربخشی را درجه‌ای می‌داند که اهداف نهایی سازمان با توجه به برخی محدودیت‌ها کسب می‌شود (رابینز،۱۳۸۱). هرسی و بلانچارد (۱۳۷۵) معتقدند موفقیت سازمان به وسیله تولیداتش اندازه‌گیری می‌شود در صورتی که معیار سنجش اثربخشی نگرش است. موفقیت نتیجه رفتار اطاعت‌گونه ‌است و اثربخشی نتیجه همکاری و علاقمندی است.
همان طوری که بیان شد اثر بخشی مفهوم کلی است وآن به صورت ضمنی در برگیرنده تعداد زیادی از متغیرها است. هنگام تعیین اثر بخشی سازمان هدف‌های چندگانه تأمین اندازه‌گیری و مورد قضاوت قرار می گیرد. اما کارآیی مفهوم محدودتری دارد و کارهای درونی سازمان را در بر می گیرد. می توان آن را برحسب نسبت مصرف به واحد محصول محاسبه کرد. در برخی از سازمان‌ها ممکن است کارآیی در حد بالایی باشد ولی منجر به اثر بخشی نگردد و برعکس.
۲-۲-۲-اثربخشی سازمانی
اثربخشی یکی از ساختارهای سازمانی شایع، در عین حال کم ترسیم شده است که به همه شرکت‌کنندگان در زندگی سازمانی ارتباط دارد. درک هدف‌های سازمان از نخستین گام‌هایی است که باید در راه اثربخشی سازمان برداشت. هدف‌های سازمانی باید نشانگر علت وجودی آن و آنچه که در پی دستیابی به آن است باشد. هدف‌ها را به صورت «وضع مطلوب سازمان در آینده» تعریف می‌کنند. اثربخشی سازمان عبارتست از درجه یا میزانی که سازمان به هدف‌های مورد نظر خود نائل می‌آید (دفت،۱۳۸۷ ، ۱۶۲). اتزیونی معتقد است سازمانی اثربخش است که نتایج قابل مشاهده آن مساوی با اهداف یا بیشتر از آن باشد (نیکنامی، ۱۳۷۵). به تعبیر علاقه‌بند سازمان‌های آموزشی به این منظور به وجود آمده‌اند که به عنوان مؤثرترین و کارسازترین واحدهای اجتماعی، هدف‌های خود را در حد انتظار جامعه تحقق بخشند. از این رو تمام کوشش‌های سازمانی در جهت ترویج و تشویق رفتارهایی است که از لحاظ سازمانی، اثربخش و مولد و از لحاظ کارکنان سازمانی رضایت‌بخش و پاداش‌دهنده باشند (علاقه‌بند،۱۳۷۴، ۱۳۲). برای اثربخشی و حفظ ادامه موفقیت، مدیران بایستی ویژگی‌های خاص، توانایی‌ها و شایستگی‌های بالقوه و دانش و تجربه طولانی و مهارت‌های اجتماعی ارتباطی ـ اجتماعی داشته باشند و برای اینکه مدیریت اثربخش ایجاد گردد، باید از هدف‌ها آغاز کرد. شناخت هدف‌ها و باور داشتن آنها، تعهد نسبت به کسب آنها، همسویی و همانندی با آنها و تحرک و انگیختگی در جهت آنها گام نخستین در جهت اثربخشی مدیران است (نیکنامی، ۱۳۷۵، ۸).
در اجرای برنامه‌ها مدیران در درجه اول باید به منابع و به ویژه به نیروی انسانی خود متکی باشد. لازمه اثربخشی، پذیرش اهداف سازمان است و تحقق اهداف بر استفاده از همه منابع در دسترس مدیران بستگی دارد (همان). اصرار بر این است که در یک محیط سازمانی دستورالعمل‌های مربوط به کار افراد یا گروه‌ها از پیش و به صورت دوجانبه معین گردد. این فرایند دو فایده دارد، اول آنکه به کارکنان اجازه می‌دهد تا در تصمیم‌گیری بر اصولی که بر اساس آنها، کوشش‌هایشان داوری خواهد شد، شرکت کنند. دوم آنکه، دخالت دادن کارکنان در فرایند برنامه‌ریزی، تعهد آنها را نسبت به اهداف و مقاصد مقرر، بیشتر خواهد کرد. تحقیقات این مدعا را تأیید می‌کنند. یکی از تحقیقات کلاسیک در این مورد بوسیله کوچ و فرنچ[۲۵] انجام شد. آنها دریافتند وقتی مدیران و کارکنان با یکدیگر درباره تغییرات فنی گفتگو می‌کنند، استعداد تولیدی آنها بالا می‌رود و همین این که این روند آغاز می‌شود، مقاومتشان در برابر تغییر پایین می‌آید. البته باید یادآور شد که توفیق به کارگیری مدیریت همراه با مشارکت، بستگی به موقعیت دارد. درست است که این شیوه در بعضی از محیطهای صنعتی آمریکایی مؤثر بوده، ولی ممکن است در کشورهای دیگر روش مناسبی نباشد (هرسی و بلانچارد، ۱۳۷۵، ۱۳۴). بنابراین، اثربخشی سازمانی به عنوان مهم ترین هدف هر سازمان، مقصدی است که تمام تلاش های سازمانی در راستای رسیدن به آن صورت گیرد. اندیشمندان حوزه رهبری و مدیریت معتقدند که عوامل متعددی (سازمانی، محیطی، فردی و …) با اثربخشی سازمان رابطه دارند. در این راستا، ویژگی های رفتاری مدیر می تواند سهم مهمی در افزایش و یا کاهش اثربخشی سازمانی ایفا کند. و خلاقیت کارکنان در این میان می تواند در اثربخشی سازمان موثر واقع شود (واعظی و همکاران، ۱۳۸۸، ۱۸).
۲-۲-۳-تاریخچه اثربخشی سازمانی
جدول (۲-۱) به طور مفصل به بررسی سیر تاریخی اثربخشی سازمانی پرداخته است.

گرایش مدیریت
متفکر اصلی
شرح مختصر اثربخشی
نمونه مشخصه‌ های اثربخشی

مدیریت علمی

فردریک تیلور (۱۹۱۱)

مطالعه زمان و حرکت، اهمیت استانداردها طرح‌ریزی، کنترل و هماهنگی سازمان وظیفه‌ای «یک بهترین راه»

حداکثر کردن تولید، حداقل کردن هزینه برتری روش، استفاده بهینه منابع، تخصصی کردن وظیفه

اصول مدیریت

هنری فایول (۱۹۲۵/۱۹۱۶)

تکمیل تئوری استقرایی مدیریت مبتنی بر قوانین یا اصول مدیریت را مهارتی قابل آموزش می‌داند

تقسیم کار، سرپرستی روشن انضباط، وحدت فرماندهی نظم و سلسله مراتب، انصاف، ثبات و نوآوری، روح همکاری

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:33:00 ب.ظ ]




فرهنگ سازمانی

ماموریت

۹۳/۲

۱

یکپارچگی

۸۹/۲

۲

مشارکت درکار

۶۳/۲

۴

سازگاری

۵۸/۲

۵

نمودار۴-۱۱(رتبه بندی ابعاد فرهنگ سازمانی)
همچنان که در جدول ونمودار حاصل از آزمون فریدمن می توان مشاهده نمود در بین ابعاد فرهنگ سازمانی ماموریت به عنوان مهمترین عامل و سازگاری به عنوان کم اهمیت ترین عامل شناسایی شده است . (نمودار۴-۹وجدول۴-۹)
فصل پنجم
نتیجه گیری و پیشنهادها
۵-۱) مقدمه
در این فصل که ماحصل تمامی فصول پژوهش است، ابتدا به نتایج فرضیات پرداخته می شود وپس از آن پیشنهاداتی مربوط به فرضیات و آزمونهای آماری صورت گرفته بر روی فرضیات مطرح می گردد . در واقع در این فصل به بحث و نتیجه گیری از یافته های پژوهشی پرداخته می شود. این فصل در سه بخش کلی به صورت ذیل تدوین شده است.
الف: بخش مربوط به نتیجه گیری وپیشنهادات پژوهش
ب: بخش مربوط به محدودیت های پژوهش
ج:بخش مربوط به پیشنهادات برای محققین آتی

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۵-۲) نتیجه گیری
۵-۲-۱) نتیجه گیری از فرضیه اصلی
بین فرهنگ سازمانی ومدیریت سرمایه فکری در بانک مسکن رابطه معنی داری وجود دارد.
برای بررسی این فرضیه از ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شده است و ضریب همبستگی اسپیرمن (۸۳۰/۰ =r) است و این نشان دهنده آن است که رابطه مثبت و معنی داری بین سرمایه فکری و فرهنگ سازمانی ،.در سطح ۰۱/۰ >P وجود دارد و فرضیه صفر رد می شود. پس می توان گفت که با اطمینان ۹۹/۰ هر چه میزان سرمایه فکری در این سازمان بیشتر باشد فرهنگ سازمانی نیز بالاتر خواهد رفت همچنین همبستگی ۸۳۰/۰ حاکی از آن است که این رابطه مثبت ودر سطح بسیار بالایی است.از طرف دیگر همبستگی بین مولفه های سرمایه انسانی، ساختاری ، مشتری و فرهنگ سازمانی به ترتیب ۶۶۶/۰، ۶۶۲/۰، ۶۸۵/۰، است و نشان دهنده آن است که رابطه مثبت و معنی داری بین فرهنگ سازمانی و تمامی مولفه های سرمایه فکری در سطح ۰۱/۰ >P وجود دارد. پس می توان گفت که هر چه بیشتر به فرهنگ سازمانی توجه گردد، مولفه های سرمایه فکری نیز بالاتر خواهد رفت ۵
نتایج تحقیقات ویکلر (۲۰۰۴)، مروتیان (۱۳۹۱)، احمدی (۲۰۰۶)، ماتزلر (۲۰۰۷) وپیترسون (۲۰۱۰) نیز نشان دهنده این موضوع است که فرهنگ سازمانی می تواند یکی از تاثیر گذارترین عوامل سازمانی باشد که بر سرمایه فکری یک سازمان تاثیر می‌گذارد.
۵-۲-۲) نتیجه گیری از فرضیه فرعی اول
بین ویژگی مشارکت درکار ومدیریت سرمایه فکری در بانک مسکن رابطه معنی داری وجوددارد.
برای بررسی این فرضیه از ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شده است و ضریب همبستگی اسپیرمن (۶۰۰/۰ =r) است و این نشان دهنده آن است که رابطه مثبت و معنی داری بین سرمایه انسانی و فرهنگ سازمانی ،.در سطح ۰۱/۰ >P وجود دارد و فرضیه صفر رد می شود. پس می توان گفت که با اطمینان ۹۹/۰ هر چه سطح مشارکت درکار در این سازمان بیشتر باشد سطح سرمایه فکری نیز بالاتر خواهد رفت همچنین همبستگی ۶۰۰/۰ حاکی از آن است که این رابطه مثبت ودر سطح بسیار بالایی است .از طرف دیگر همبستگی بین مولفه های سرمایه انسانی، ساختاری ، مشتری و مشارکت درکار به ترتیب ۵۴۲/۰، ۴۸۳/۰، ۴۸۰/۰، است و نشان دهنده آن است که رابطه مثبت و معنی داری بین مشارکت درکار و تمامی مولفه های سرمایه فکری در سطح ۰۱/۰ >P وجود دارد. پس می توان گفت که هر چه بیشتر به مشارکت درکار توجه گردد، مولفه های سرمایه فکری نیز بالاتر خواهد رفت
نتایج تحقیقات کیسینجر (۱۹۹۴) و جورج و همکاران (۱۹۹۹) و مصطفایی (۱۳۸۸) نیز نشان دهنده این موضوع اند که مولفه های سرمایه فکری خصوصاً سرمایه انسانی می‌توانند موجب ایجاد سطح بالاتری از مشارکت سازمانی گردند؛ که در این فرضیه این موضوع مورد تایید قرار گرفته است.
۵-۲-۲) نتیجه گیری از فرضیه فرعی دوم
بین ویژگی یکپارچگی ومدیریت سرمایه فکری در بانک مسکن رابطه معنی داری وجود دارد.
برای بررسی این فرضیه از ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شده است و ضریب همبستگی اسپیرمن (۸۴۴/۰ =r) است و این نشان دهنده آن است که رابطه مثبت و معنی داری بین سرمایه فکری و یکپارچگی ،.در سطح ۰۱/۰ >P وجود دارد و فرضیه صفر رد می شود. پس می توان گفت که با اطمینان ۹۹/۰ هر چه میزان سرمایه فکری در این سازمان بیشتر باشد یکپارچگی نیز بالاتر خواهد رفت همچنین همبستگی ۸۴۴/۰ حاکی از آن است که این رابطه مثبت ودر سطح بسیار بالایی است.از طرف دیگر همبستگی بین مولفه های سرمایه انسانی، ساختاری ، مشتری ویکپارچگی به ترتیب ۷۴۸/۰، ۷۵۲/۰، ۷۵۵/۰، است و نشان دهنده آن است که رابطه مثبت و معنی داری بین یکپارچگی و تمامی مولفه های سرمایه فکری در سطح ۰۱/۰ >P وجود دارد. پس می توان گفت که هر چه بیشتر به یکپارچگی سازمانی توجه گردد، مولفه های سرمایه فکری نیز بالاتر خواهد رفت .
۵-۲-۳) نتیجه گیری از فرضیه فرعی سوم

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:33:00 ب.ظ ]




  • هزینه تامین شبکه ارتباطی

۳-۶-۲ ستاده ها
برای بدست آوردن مقدار ستاده ها با در نظر گرفتن نهاده ها و چهار معیار اصلی BSC مالی، مشتری، فرآیندهای داخلی،رشد و یادگیری استفاده شده است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

  • میزان تراکنش های ATM میزان تراکنش های POS دو زیر معیار را تشکیل می دهد که مقادیر هر یک از آنها با توجه به زیر معیارهیشان به صورت زیر در آمده است.
  • دستگاه های پراکنش (زرین) دستگاه های POS هستند که تعداد تراکنش ها و مبلغ تراکنش ها در آن ها بالا بوده است و جزو دستگاه های پراکنش محسوب می شوند و به طور میانگین دستگاههایی را شامل می شود که تعداد تراکنش های آن بالاتر از ۲۰۰ تراکنش در هر ماه باشند. که مزایای قرعه کشی فصلی، اعطای سهام، اعطای کارت اعتباریتا سقف مصوب بانک خدمات VIP3 را شامل می شوند. اعمال تخفیفات در تعرفه های بانک پاسارگاد را شامل می شود.

دستگاه های کم تراکنش دستگاه هایی هستند که تعداد تراکنش ها و مبلغ تراکنش ها در آن متوسط بوده است و بین ۲۰۰-۱ تراکنش در هر ماه می باشند.

  • تراکنش های ATM دستگاه ATM موجود در شعبه ها به منظور خدمت رسانی و صرفه جویی در وقت مشتریان اعملی و خدماتی چون انتقال وجهبه کلیه بانک ها تا سقف مصوب بانک مرکزی،برداشت وجه از طریق خودپرداز، پرداخت قبوضو خرید شارژ تلفن همراه و گرفتن ده گردش آخر مورد استفاده قرار می گیرد و با توجه به میزان اهمیت وجود دستگاه ATMشعب بانک موظف هستند که همواره میزان رسید و دستگاه و میزان پول موجود و وضعیت سالم بودن و برنامه های آبدیت کردن و کنترل های دوره ای را انجام دهند که دستگاه همواره در وضعیت فعال قرار داشته باشد و خرابی دستگاه را سریعا به واحدهای مربوطه گزارش دهند و این خدمات حتی در روزهای تعطیل نیز شامل می شود.
  • رضایت مشتریان از بانکداری الکترونیک همواره هدف اصلی از ایجاد خدمات جدید و گسترش آن و پیاده سازی بانکداری الکترونیک رضایت مشتریان و علاقه مندی در نهایت ترغیب و تشویق آن ها به استفاده از خدمات بانکداری الکترونیک می باشد. برایاین منظور میزان رضایت مشتریان با بهره گرفتن از پرسش نامه محاسبه شده است و عدد حاصل شده از پرسش نامه های ارسالی به مشتریان می باشد.

۳-۷روش ارزیابی عملکرد شعب بانک پاسارگاد استان تهران
انتخاب نوع ماهیت مدل بستگی به میزان کنترلی که مدیریت یک واحد تیم می تواند بر روی داده ها و ستاده ها اعمال کند. در این پژوهش از مدل DEA با ماهیت نهاده محور برای ارزیابی عملکرد شعب بانک پاسارگاد استفاده شده است چرا که به نظر می رسد مدیریت توان اعمال کنترل بیشتری بر روی نهادها نسبت به ستاده ها دارد، و از دو مدل استفاده شده است. از آن جایی که تمرکز پژوهشگر در این تحقیق بر روی ستاده ها و افزایش آن ها است.بنابراین این مدل ها با گرایش و روی محور انتخاب شدند که به ترتیب به صورت مدل ۳-۱ و ۳-۲ نشان داده شده اند.
مدل ۳-۱ مدل پوششی (ثانویه) CCR و نهاده محور

مدل ۳-۲ مدل پوششی BCC و نهاده محور

مدل ۳-۳ اندرسون پیترسون
در سال ۱۹۹۳، اندرسون – پیترسون روشی را برای رتبه بندی واحدهای کارا پیشنهاد کردند که تعیین کراترین واحد را میسر می سازد. با این روش امتیاز واحدهای کارا که از یک بیشتر می شود را رتبه بندی کرد. به این ترتیب واحدهای کارا نیز مانند واحدهای غیر کارا رتبه بندی می شوند. (مهرگان، ۱۳۸۳)
۳- ۴واحدهای مجازی
برای واحدهایی که کارایی آنها صد در صد نبوده است می توان با بهره گرفتن از واحدهای مجازی میزان کارایی آن را به سمت ۱ نزدیک کرد به این ترتیب که، میزان کارایی آن واحدها در مقدار منابع مورد استفاده آن ها ضرب می کینم و منابع نهاده مورد استفاده واحدهای مجازی را کاهش می دهیم.به این ترتیب منابع نهاده واحدهای تحت بررسی کاهش پیدا می کند. (مهرگان، ۱۳۸۳)
۳-۸ نرم افزارهای به کار گرفته شده
پس از جمع آوری نهایی داده ها ( نهاده و ستاده ها) برای بدست آوردن کارایی واحدهای تقسیم گیرنده (شعب شرق و غرب بانک پاسارگاد استان تهران) نیاز به نرم افزاری جامع بوده که برای داده های قطعی مورد استفاده قرار بگیرد و بتواند ستاده مناسب را برای بیان کارایی و انجام رتبه بندی شعب در اختیار پژوهشگر قرار دهد. پس از بحث و تبادل نظر با اساتید، کارشناسان، صاحبنظران مناسب ترین نرم افزار برای حل انواع مدل های پوششی نرم افزار لینگو و نرم افزار SPSS برای تحلیل های آماری بکار رفته است و نرم افزار LINGO برای محاسبه کارایی بکار رفته است.
فصل چهارم
تحلیل داده ها
۴-۱ مقدمه
در هر تحقیق علمی و بخصوص تحقیقات میدانی و تجربی، تجزیه و تحلیل داه ها ی جمع آوری شده از جامعه مورد بررسی، یکی از مهم ترین بخشهای تحقیق محسوب می شود. این بخش از تحقیق مهم ترین فعالیت محقق بوده و بوسیله آن تمامی فرایند تحقیق از ابتدا تا رسیدن به نتیجه مورد کنترل قرار می گیرد. به عبارت دیگر در این بخش محقق با بهره گرفتن از ابزارهای آماری به آزمودن فرضیات خود پرداخته و به آن ها پاسخ می دهد
در این فصل داده های جمع آوری شده از شعب بانک پاسارگاد در استان تهران و همچنین داد های بدست آمده از پرسش نامه های تکمیل شده در ۲۰ شعب شرق و غرب بانک پاسارگاد استان تهران ارائه و مورد تحلیل قرار گرفت. از آن جا که هدف اساسی این فصل پاسخگویی به سوالات پژوهش می باشد. بنابراین داده ها و داده ها حول ۲ مدل قطعی مورد استفاده پژوهش طبقه بندی و ارائه شده است بنابراین پس از توصیف آماری داده های تقسیم گیرنده، داده های جمع آوری شده مورد تحلیل آماری قرار گرفت.
در طول دهه اخیر، افزایش قابل ملاحظه ای در استفاده از آمار در تمام رشته های علوم انسانی مشاهده شده است. امروزه آمار، یکی از ابزارهای ضروری در دست پژوهشگران است که با بهره گرفتن از آن می توانند مشاهدات خود را در مورد خصائص گروه های نمونه استنباط کنند.گرچه ویژگی های نمونه نسخه کاملی از مشخصات جامعه نیست وهر چند نمونه های یاز یک جامعه انتخاب می شوند با یکدیگر تفاوت دارند، لیکن چگونگی تغییرپذیری آنها قابل پیش بینی است.
رشته آمار با بهره جستن از آمار توصیفی و استنباطی در پی تحلیل داده ها و استنباط درباره پدیده های مورد مشاهده است.
آمار توصیفی، محقق را قادر می سازد که داده ها را با روش معنی دار و موثری تلخیص و تنظیم کند. این روش ابزارهایی را برای تشریح مشاهدات آماری جمع آوری شده و کاهش داده ها به شکل قابل فهم فراهم می سازد.
آمار استنباطی، به محقق اجازه می دهد که از طریق تغییر داده ها، استنتاج کرده تا بتواند تصمیم گیری کند.
۴-۲ گام های پژوهش
براساس فرایند تشریح شده در فصل قبل و ادبیات موضوعی، زمان آن فرارسیده است که داده های مربوط از طریق تکنیک پیشنهادی تحلیل شوند.
۴-۳ ساختار داده ها
داده ها تعداد دستگاه های POS موجود در شعب، تعداد جلسات برگزار شده بانکداری الکترونیک در شعب، تعداد مشتریان هر شعبه، هزینه ارائه خدمات بانکداری الکترونیک.
ستاده ها میزان تراکنش های POS ، تراکنش های ATM، دستگاه های پرتراکنش،دستگاه های کم تراکنش، رضایت مشتریان از بانکداری الکترونیک.
۴-۳-۱هزینه ارائه خدمات بانکداری الکترونیک
در این جدول هزینه های راهکارهای اجاره و خرید نشان داده شده است شایان ذکر است ارقام بدون در نظر گرفتن نرخ تورم و افزایش سالانه در نظر گرفته شده است.
جدول ۴-۱ هزینه ارائه خدمات بانکداری الکترونیک
میلیون ریال

ردیف
سرفصل هزینه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:33:00 ب.ظ ]




۲-۲ تعاریف سبک
«واژه­ی عربی سبک از ریشه­ «سَبَکَ» به معنی «ذوب کردن و در قالب ریختن» است.سابقه­ کاربرد اصطلاح سبک در زبان عربی به قرن سوم هجری در آثار جاحظ و ابوهلال عسکری می­رسد.
در ادب فارسی و عربی تعبیرهای «طرز،اسلوب،روش،سیاق و نمط» مترادف سبک به کار رفته­اند.در زبان­های لاتین «استیل» به معنی سبک از ریشه­ ستیلوس (stilus) است که قلمی نوک تیز بوده و با آن حروف را روی صفحه­های سخت می­تراشیدند. بعدها این واژه به طور مجازی به روش خاص شکل دادن به حروف در نوشتار تعبیر شده است.اصطلاح «سبک» در معنای عام و متداول بر شیوه ی خاصَ انجام یک کار دلالت دارد اما در زبان شناسی و ادبیات به شیوه­ رفتارهای زبانی افراد اطلاق می شود.سخن گفتن یک رفتار زبانی است که بنا به موقعیت­های اجتماعی،سن و جنسیت افراد، به گونه­ های مختلف انجام می­پذیرد.در تعریف زبان­شناسان، سبک عبارت است از «شیوه ی کاربرد زبان در یک بافت معین،به وسیله­ شخص معین برای هدفی مشخص»(فتوحی، ۱۳۹۰: ۳۴-۳۳).

«سبک (بدون ارجاع خاص به زبان) اصطلاحی است که در گفتار و نوشتارِ روزمره فراوان به کار می­رود و آن قدر زیاد و طبیعی بر زبان جاری می­ شود که به خاطر همین چندان پیچیده به نظر نمی­رسد. آن قدر زیاد و طبیعی بر زبان جاری می­ شود که غالباً آن را دربست می­پذیریم و دیگر زحمت بررسی چند و چونش را به خود نمی­دهیم. و سرانجام وقتی می گوییم کسی یا جایی صاحب «سبک» است، به واقع این عقیده را ابراز می کنیم که آن کس یا مکان دارای زیبایی، ذوق یا کیفیت متمایزی است» (وردانک، ۱۳۸۹: ۱۷).
«سبک را شیوۀ بیان در گفتار و نوشتار دانسته ­اند. سبک، در واقع سامان و حرکت تفکّر آدمی دربارۀ چیزها و پدیده­هاست، سامان و حرکتی که با خواص و کیفیت چیزها مناسبت دارد و با آنها هم ساختار است. از این رو سبک داشتن یعنی گفتن و نوشتن آنچه به خودی خود در اندیشۀ آدمی می­گذرد و یا بیان امر آنچنانکه به راستی احساس و اندیشه شده است و چون رفتار و کردار آدمی از تفکّر او سر میزند، سبک اندیشه، در رفتار اخلاقی و سلوک اجتماعی انسان پدیدار می­گردد. با توجّه به این واقعیت است که از سبک زندگی، سخن می­گویند.
هر پدیده و اثر فرهنگی، بیانگر نوعی سبک است؛ زیرا سبک، پیوندی است که ذهن و زبان آدمی در گفتار و نوشتار می­یابد. سبک، در واقع کنش و واکنش معنی و شکل در گفتار و نوشتار است و سخن، واقعیت سبک زندگی یافتۀ تفکّر آدمی است. روشی است که هر سخن و متنی بازگوی پوشیده یا آشکار نگرش و بینش گوینده­اش در باب موضوعی است که به رشتۀ سخن کشیده است» (عبادیان،۱۳۷۲: ۹).
«سبک شیوه­ شخصی بیان است که ما را به سوی نویسنده دلالت می کند. و از این جاست که برخی ازسبک­شناسان مدعی بوده اند که می توان از نوشته­ های سبک­دار به درون ذهن و روان نویسندگان آن راهی جُست. به قول مولانا: «از قرآن بوی خدا می ­آید و از حدیث بوی مصطفی(ص) می ­آید و از کلام ما بوی ما می ­آید» (شمیسا، ۱۳۷۴: ۱۹-۱۳).
«سبک در لغت به معنی گداختن و ریختن زر و سیم است، ولی در اصطلاح ادبی عبارتست از: روش خاص ادراک و بیان اندیشه­ های شاعران و نویسندگان و طرز و شیوه­ خاصّی که آنها در سروده­ها و نوشته­ های خود به کار می­برند و این همان چیزی است که اروپائیان به آن (استیل) می­گویند. شاعران و ادیبان ایرانی، در گذشته به جای سبک، واژه ­هایی چون (طرز) و (شیوه) را به کار می­بردند» (دلیری،۱۳۸۱: ۱).
طبق نظریات مختلفی که درباب سبک بیان شده است نگارنده را بر آن داشته تا تعریفی از سبک شخصی ارائه دهد: سبک شخصی روش و شیوه­ خاص هر اثری است که به وسیله­ آن روش خاص و ویژه با داشتن ویژگی­ها و شرایطی اثر فردی از آثار افراد هم نوع خود باز شناخته می­ شود طوری که می­توان از ویژگی­های سبکی آثار این نویسندگان به افکار و عقایدی که در ذهنشان می­پرورند، پی برد.
۲-۳ بررسی نوین سبک
«بررسی نوین سبک، یعنی سبک­شناسی، از بلاغت کلاسیک سرچشمه می­گیرد: هنر باستانی گفتارِ انگیزشی که همواره نزدیکی تنگاتنگی با ادبیات داشته است، شاید به این دلیل که آن را گفتمانی انگیزشی بر می­شمردند. بلاغت کلاسیک «تجویزی» بود، از این جهت که کاربر را به سوی انگیزنده بودن هدایت می­کرد؛ امّا سبک­شناسی نوین «توصیفی» است، از بابت این که می­ کوشد ویژگی­های زبانی­ای را تبیین کند که احتمالاً تأثیرهای خاصّی در پی دارند.
عجیب است که اصطلاح «سبک» از جریان اصلی نقد نوین رخت بربسته است، در حالی که پژوهش­های نیمه مستقل «سبک شناسی» آن را هم زمان به کارگرفته­اند.
سبک مفهومی کهن است که آبشخورش دوران نوپاییِ اندیشۀ ادبی در اروپا است. بیش­تر می­توان آن را در حوزۀ بلاغت ] = ریطوریقا[ جای داد تا بوطیقا، و این امر دلیل خاصی ندارد جز این که سبک را بخشی از شگرد انگیزش به شمار می­آورند از این رو آن را در حوزۀ سخنوری به بحث می­گذارند» (وردانک، ۱۳۸۹: ۱۳۴-۱۳۳).
«باید دانست که سبک، کلّی­ترین و عمیق­ترین مقولۀ هنر است و هیچ یک از بررسی­هایی که برای هنر کرده اند به قدر بررسی سبک، ژرف و رسا و روشنی بخش نیست»(عبادیان،۹:۱۳۷۲).
۲-۴ سبکِ هنر آفرین
«سبکِ هنر آفرین با آنکه ممکن است در نظر اوّل، شخصی جلوه کند، جمعی است و طبقاتی، بدون توجّه به تعارضات آن فهم نمی­ شود. در نتیجه سبک­شناسی وابسته به جامعه ­شناسی است. در اثر عدم پیشرفت سبک، آن را در قدیم بیشتر به موهبت «الهام» و «نبوغ» اقامه می­کردند، ولی غافل از این بودند که این موهبت و الهامات خود مجهول­اند و در دایره­المعارف مصاحب در این باره می­خوانیم: «در ادبیات، روش یا شیوۀ خاص شاعر یا نویسنده که برای بیان مطالب و اندیشه­­های خویش به کار می­برد و مشخّص کننده­ یک اثر ادبی از اثر ادبی دیگر است. نوع الفاظ و ترکیبات و جمله­بندی و طرز تعبیر معانی مهمترین عامل در چگونگی سبک یا شیوۀ ادبی هر شاعر یا نویسنده است»(همان:۱۶).
۲-۵ سبک ادبی
«سبک ادبی، از ذهن و اندیشۀ نویسنده و شاعر مایه می­گیرد و آنچه بدان رنگ فردی می­دهد نگرش و بینش هنری و واقعیتهای عینی و سبک زندگی فکری است؛ چه عملی که از نیروی خلّاقۀ آدمی سر می­زند از فعالیتهای نظری و عملی او گسسته نیست بلکه در گرو تأثیر­هایی است که از جهان بیرون می­پذیرد و آنها را به رنگ نظرگاههای فکری و عاطفی خود در می ­آورد» (همان:۱۷).
هگل، در تعریف و توضیح سبک ادبی و هنری می­نویسد: «سبک به طور کلّی خود ویژگی ذهن آدمی است که در شیوۀ بیان، نحوۀ کاربرد امکانات زبانی و جز آن به خوبی باز شناختنی است … بنابراین، سبک شیوۀ تجسّمی است که هم با شرایط مصالح هنری دمساز است و هم با مقتضیات انواع هنر و نیز با قوانینی که به اقتضای مفهوم امر بر اینها ناظر است مناسبت دارد. «جُستار سبک و سبک شناسی از پایان قرن نوزدهم میلادی بدین سو اهمیّت ویژه­ای یافت و ابعاد تازه­ای به خود گرفت.
اندیشمندان و صاحبنظران به نظریه­ های نو در این رهگذر دست یافتند. یکی از این پژوهندگان «ولفین» است که سبک ادبی را با توجّه به زیبایی ادبی و هنری با واقعیت عینی بررسی می­ کند و برای عنصر معنایی موضوع ادبی، اهمیّت ویژه قایل است و براین باور است که سبک، عنصری از واقعیت جهان شاعر یا نویسنده است که در مصالح وی بازتاب یافته و سازمان دهنده است، دیگری «پانوفسکی» است وی اعتقاد دارد که سبک یک اثر ادبی یا هنری را می­توان به ازای ادبی و هنری آن اثر تبیین کرد.
پانوفسکی وجود تاریخی سبک را نشان عینیّت فرهنگی و هنری سبک می­داند و در بررسی سبک معتقد است که بایستی از بررسی مصالح و موضوع اثر هنری آغاز کرد و سپس به ارزشهای والای اثر ادبی که او به آن عنوان «معنی اساسی» می­دهد دست یافت»(همان:۱۹).
سبک یک اثر ادبی(هنری) «مجموعۀ رهنمودهایی است که در سازماندهی تمامی عناصر و وحدت اجزای متشکّل یک اثر با کیفیتی نوین مؤثر است و در واقع سازندۀ اصلی در ساختار یکپارچۀ اثر هنری است. سبک، جهت­دهنده و تنظیم­کنندۀ وحدت بافت و ساختار اثر ادبی است. محور این وحدتِ کیفی، فرآیندی است که در پرتو آن، تلفیق عناصر نا همگونی همچون: موضوع و عناصر شکل به کلیّتی با معنی نوین اعتلا یافته به اثر هنری در می ­آید. سبک، ناظر بر تنظیم این عناصر متفاوت است؛ لذا خود نیز عاملی خاص در ساختار معنایی اثر هنری است.عاملی که معرّف یک ترکیب و تألیف معنایی برتر می­باشد.
سبک هنری صرفاً یک امر انشایی یا پرداخت مصالح و یا آرایه بخش نیست که بتوان آن را از محتوا و معنیِ اثر، تجرید کرد؛ بلکه تار و پودی است از جهان بینی هنری آدمی که به مصالح بیرونی: رنگ، آرمان و عاطفۀ انسانی می­دهد و آن را آبستن معنی­های زیبا شناختی می­ کند. سبک، یک پدیدۀ ایستا و پیش یافته نیست که چونان قالبی آماده و دسترس پذیر باشد. سبک، در فرایند پرداخت هنری سبک می­ شود و در واقع دستاورد معنوی فعالیت هنرآفرین آدمی است. سبک، نقشه ریزی و ساختار بخشی به معنی است و نظمی است که از ذهن و عمل آدمی سر می­زند و چیزها و پدیده ­ها را به حکم مسّاح نظر و عمل زیبای انسانی، انسان پذیر می­ کند» ( همان:۲۵).
۲-۶ سبک شناسی
« سبک شناسی عبارت است از درک ادبیت و بینامتنیت همچون فراگرد خوانشی که تقدّسِ استقلالِ متن و «زبان شعری» را می زداید و ضدّ این باور موضع گیری می کند که زبان، سبک، فرم ادبی و ناقد ابزارهایی بی آلایش، بی طرف و ورانما برای بیان معنایند» ( وردانک، ۱۳۸۹: ۱۴۴).
از طرفی می­توان از سبک شناسی تعریفی در این حدود به دست داد: «تحلیل بیان زبانیِ متمایز و توصیف هدف از به کارگیری و تأثیر آن. چگونگی انجام چنین تحلیل و توصیفی و نیز رابطۀ این دو باهم از موضوع­هایی است که سبک شناسان هیچ توافق نظری درباره اش ندارند» (همان:۱۸).
«امروزه سبک­شناسی به عنوان یک رشتۀ مستقل و بنیادی در تحلیل آثار هنری و ادبی مطرح و از اهمیت شایانی برخوردار است و چنانچه عناصر و شاخصه­های گوناگون هر اثر با اصول سبک­شناختی دقیقاً تحقیق و تشریح و نموده شود، رسیدن به محتوای اثر و به دنبال آن کشف دنیای وجودی صاحب اثر تا حدّی ممکن خواهد بود؛ چه هر اثری بازتابِ تأثرات و انگیختگی خالق آن از وقایع و مسائل است و مسلّماً با فرایند سبک­شناسی پرده از ابهامات و دشواریها و ویژگیهای منحصر به فرد «روساختی» و «ژرف­ساختی» اثر گشوده می­ شود و دوستداران پژوهشهای ادبی و تشنگان آثار ادبی به چشم اندازی بکر و بدیع و چشمه ای زلال می­رسند» (عبادیان، ۱۳۷۲: ۷).
۲-۷ تحلیل سبک شناسیک
« در تحلیل سبک شناسی یک متن بنا نیست هر قالب یا ساختاری را مورد بررسی قرار دهیم، بلکه اساس کار ما را قالب ها یا ساختارهایی تشکیل می دهند که برجسته تر از دیگرانند. حضور چنین سازمایه­هایی در متن نشان از مناسبت سبکی دارد و احساس­ها یا علاقۀ خواننده را بر می­انگیزد» (وردانک، ۱۳۸۹: ۲۲).
۲-۸ سبک در ادبیات
«هنگام رویارویی با یک متن، در نگاه اوّل پی می بریم که این متن به یک ژانر، یا نوع خاص، تعلّق دارد؛ مثلاً: مقالۀ مطبوعاتی، شرح پشت جلد کتاب، صورت غذای رستوران، یا بیمه نامه است. ]پس [ می­دانیم چه انتظاری باید از متن داشته باشیم و براساس آن شیوۀ خوانش خود را تنظیم می­کنیم. آشنایی با قاعده­ها و کارکردهای سبکیِ نوع متن­ها، یا ژانرهای خاصّی که همه روزه با آن­ها سروکار داریم، بخشی از فراگرد اجتماعی شدن ما در فرهنگی است که بدان وابسته­ایم. از زاویه­ی دیگر، این روندِ آموزشی نوع متن­های ادبی، مانند شعر را هم در بر می­گیرد.» (همان:۲۹).
۲-۹ معنی و اهمیت نظریه سبک
«جستار سبک­شناسی و بررسی سبک سخن در ایران با «سبک­شناسی» زنده یاد «بهار» آغاز شده است.سه جلد اثر نامبرده نتیجۀ تجربیات عملی و در برگیرندۀ دیدگاه های او در این باره است. به برکت این نوشته، سبکِ سخن فارسی از آغاز تمدّن اسلامی ایران تا عصر حاضر در شش دوره بررسی و تبیین شده و آثار هر دوره به همراه مؤلّفه­ها و شاخصه­های کلّی سبک آن عصر، معیّن و منظّم گردیده است.
در مقدمه جلد یکم اثر نامبرده «سبک» چنین تعریف شده است: «یکی از فنون ادبی فارسی که به معنی طرز خاصّی از نظم و نثر است» و «در عُرف ادب و اصطلاح به طرز ادبی اطلاق می­ شود که از لحاظ مشخّصات و وجوه امتیازی که نسبت به هنرهای زیبا دارد مورد بررسی قرار گیرد؛ و نیز روش نگارشی که بوسیلۀ خواص ممتاز خویش مشخّص باشد.» هم او می­نویسد: «سبک، در اصطلاح ادبیات، عبارت از روش خاصّ ادراک و بیان افکار به وسیلۀ ترکیب کلمات و انتخاب الفاظ و طرز تعبیر است.
«سبک، به یک اثر ادبی وجهۀ خاص خود را از لحاظ صورت و معنی القا می­ کند. و آن نیز به نوبۀ خویش وابسته به طرزِ تفکّر گوینده یا نویسنده دربارۀ حقیقت می­باشد.»
و سرانجام: «­سبک به معنی عام خود، عبارت از تحقّق ادبی یک نوع ادراک جهان است که خصایص اصلی محصول خویش (از منظوم یا منثور­) را مشخص می­سازد.»
در فرهنگ معین دربارۀ سبک آمده است: «روشی خاص که شاعر یا نویسنده، ادراک یا احساس خود را بیان می­ کند: طرز بیان مافی­الضمیر.» در لغت نامۀ دهخدا نیز چنین می­خوانیم: «سبک شامل دو موضوع است: فکر یا معنی، صورت یا شکل. از توجّه به جهان بیرون، فکری در ما تولید می­ شود و نمونه ­ای است از تأثیر محیط در فرد و ما آن فکر را با سوابق ذهنی خود منطبق و موافق می­سازیم و با همان جنبۀ فکری خویش برای شنوندگان تبیین کنیم و این نمونه ­ای است از تأثیر­فرد در محیط»­(عبادیان،­۱۳۷۲: ۱۵).
۲-۱۰ کار سبک­شناسی
«کار سبک­شناسی همانا بازنمایی چگونگی تبلور گفتاری یا نوشتاری نگرش و بینشی است که در توضیح یا توصیف موضوع طرح شده نهفته است.
به سخن دیگر، سبک­شناسی می­ کوشد با بررسی و تحلیل عناصر سخن به فردیّت اندیشه­ای که به شیوۀ خاصی از سخن شکل داده است راه نماید.
سبک­شناسی بر آن نیست که برای تحلیل آثار، قاعدۀ کلّی یا تراز بدست دهد؛ زیرا بنای تحلیل سبکِ سخن، خاصّه در نثر ادبی، بر یکبارگی گفتار و نوشتار (سخن) استوار است و هر اثر یا متنی به اعتبار عناصر سبکی منحصر به فرد خود شاخص است. بی­مبالغه می­توان گفت که به تعداد نویسندگان و کثرت آثارشان تفاوت سبکی وجود دارد. از این رو آنچه در این نوشته تحت عنوان عناصر و شاخصه­های سبکی در نظر گرفته شده است ملاک یا شناسۀ بررسی سبکی است نه قاعده و نسخه» (همان:۱۱-۹).
۲-۱۱ نگاهی به برخی نظریات گذشتگان درباره سبک
«پیوند سبک گفتار و نوشتار آدمی با طرز تفکّر و تجزیۀ زندگی چیزی است که از دوران باستان مورد توجّه نویسندگان و صاحب­نظران فنّ نوشتار و گفتار بوده است. از «سنکا» نویسندۀ بزرگ رومی نقل است که: «سبک را آشکار کنندۀ سرشت و روح آدمی می­دانستند و سخن را به حرکت زندگی آدمی مانند می­­­­­­­­­­­­­­­کرده است.» اصولاً رومیان نخستین مردمانی بودند که دربارۀ سبک و سخن­سنجی اظهار­نظر کرده ­اند. آنان «سبک» را برای تعیین مرتبۀ سخن به کار می­برند. «سیسرون» و دیگر سخنوران پر آوازۀ رومی همواره به شیوۀ بیان و کیفیت خطابه توجّه داشتند و به نیروی مؤثر و برانگیزندۀ گفتار واقف بودند.
آنها سخن را به سه سبک: «والا» ، «معتدل» و «عامیانه» از هم متمایز می­کردند و نمونه­های سخن والا را نوشته­ های کلاسیک «سوفوکلس» و «افلاطون» می­دانستند. یکی از تعیّن­هایی که از همان زمان، ملاک تمایز سبک به شمار می­آمد، فردیّت سبک نویسنده و گوینده بود. در سده­های میانۀ میلادی (قرون وسطی) مفهوم سبک در دوایر حقوق و احکام داوران به کار می­رفت. با پیشرفت هنر نقّاشی و هنرهای تجسّمی کاربرد بعدی یافت و معادل یا مترادف «طرز آرایه» شد. «پوسن» نقّاش فرانسوی در قرن هفدهم، سبک را به معنای «جلوۀ هنری» درک می­کرد. نخستین محقّقی که سبک را چونان مسّاح برای تفکیک هنر در دوره­ های مختلف تاریخی به کار برد «وینکلمن» نویسندۀ آلمانی و پژوهشگر آثار هنری بود که در قرن هجدهم می­زیست و «تاریخ هنر یونان باستان» را نوشت. وی در این کتاب کوشیده است سبکهای هنر یونان باستان را تبیین و آثار هنری را از این رهگذر دسته­بندی کند.
یکی از پیشگامان ابداع در سبک و مسایل آن «گوته» شاعر آلمانی بود.«گوته» عقیده داشت که تقلیدِ طبیعت از درونِ موضوعی که شاعر آن را بر می­گزیند بیشتر در برنامه­ ریزی مصالح و موضوع به کار می ­آید؛ و سبک، بیانگر شناخت و بینش ژرفی است که هنرمند از ماهیت پدیده کسب می­ کند.
۲-۱۲ سبک­سنجی زبان­شناختی
«سبک­سنجی زبان­شناختی را «چارلزبال» یکی از شاگردان زُبدۀ «فردینان دوسوسور» مطرح ساخت و با این کار کمک ارزنده­ای به بررسی عینی سبک و مسایل سبک­شناسی نمود. چارلزبال؛ مبتکر نظریۀ «کارکردی» در سبک­سنجی بود و کوشید افادۀ زبانی را از نظرگاه کارکردهای منطقی و عاطفی متمایز کند، هواداران توضیح زبانشناختی سبک نشان دادند که پدیدۀ سبک از محدودۀ ادبیات و هنر فراتر می­رود و زبان پژوهشی، خطابه و مکاتبۀ خصوصی را نیز در بر می­گیرد. مکتب «پراگ» درک کارکردی زبان و سبک را گسترده ساخت. «ویلهلم ماتزیوس» و «هاورانگ» به تطّور سبک­شناسی زبانشناختی کمک شایانی کردند. آنها کارکرد زبان را به سه گونۀ «محاوره­ای»، «فنّی» و «ادبی» تقسیم کردند. ماتزیوس سه عامل را در تعیین کیفیت سبک مهم می­داند: الف- مصالح زبان. ب- شخصیت نویسنده. پ- غایت یا امری که باید ابراز شود. این سه عامل به نوبۀ خود مبنای تفکیک و تمایزی سبک است: «سبک ملّی زبان»، «سبک فردی» و «سبک کارکردی». با توجّه به مطلبی که توسّط زبان می­باید ادا شود و ارزش کارکردی مطلب ابرازی، سه ویژگی برای سبک کارکردی زبان ملّی در نظر گرفته می­ شود: سبک بازنمایی مطلب، سبک سخنرانی(خطابه)و سبک برانگیزنده یا شور آفرین که همان سبک ادبی است» (همان:۲۰).
۲-۱۳ گونه­شناسی (تیپولوژی) سبکها
«معمولاً از سبک دو گونه سخن می­گویند: الف- سبک بارز یک دوره. ب- سبک یک هنرمند یا نویسندۀ خاص. در واقع سبک در تنش این دو قطب در حرکت بوده و همواره بحث از عواملی می­ شود که به سبک، در این سطح دوگانه، علّت وجودی می­داده است.امروزه از سبک دوره­ای در ادب، زمانی سخن تواند بود که نویسندگان و شاعران چندی در شکل بخشی، استحکام و دوام آن سهیم باشند. حال آنکه سبک فردی، همانا در تمایز از امکان­های عام یک دوران سبکی تحقّق می­پذیرد. تجربه نشان می­دهد که در فرایند تاریخی تشکیل و تفکیک سبک­ها، گرایش­های هنری و ادبی، جنبش­های فرهنگی و برخی سبک­های شخصی درهم می­آمیزند و سبک بالنسبه یکپارچۀ یک دوره را پدید می­آورند. تکوین سبک­هایی همچون رنسانس، باروک و جز آن مولود چنین آمیزشی بوده است.
گونه­شناسی در سبک، در اصل یک مقولۀ تاریخی بوده، بدین معنا که هر دوره هنجارهای سبکی خاص خود را داشته است. پیشرفت پژوهش در این باره و گسترش سبک پژوهی از دیدگاه­ های مختلف، راه را بر کاوش ارزش­های سبکی با ثبات گشوده است. «نیچه» متفکّر ادبی و هنری آلمان تنها کسی است که در این گونه کوشش­ها (گونه­شناسی سبکی)، سبک­ها را- به اقتضای وضعیت انسانی و حالتی که در هنر و ادب یافته- به سبک­های «آپولونی» و «دیونیزیوسی» دسته بندی کرده اوّلی را سمبول خدایان نور، اعتدال و تعقّل و دومی را نماد خدایان غریزه، شور مهار نایافته و خنیاگری دانسته است.گفتنی است که نظریه­پردازان ایرانی نیز از جهتی در راستای تبیین خصوصیات بالنسبه با ثبات ادبی، گام برداشته­اند: سبک­های خراسانی، عراقی و هندی، معّرفِ هنجارهای ادبی تقریباً فرازمانی­اند و برخی پژوهندگان ادبیات می­کوشند تا هنجارهای کلّی نامبرده را در آثار ادبی بیشتر دوره­ های ادبیات ایران ریشه­یابی کنند» (همان:۲۸).
۲-۱۴ جایگاهِ سبک­پژوهی
«سبک­شناسی را اغلب نه به عنوان یک رشتۀ پژوهشی بالنسبه مستقل از قلمرو نظریۀ ادبیات، بلکه چونان عنصر تکمیلی یا کمکی از علم ادبیات و یا از زبان­شناسی تلّقی کرده ­اند. امّا امروزه این جُستار علمی را با وجود بستگی­هایش به علم ادبیات، زبان­شناسی و زیباشناسی به عنوان رشتۀ خاص خود به پژوهش گرفته، برنامه­ ریزی و تدریس می­ کنند. به سخن دیگر، امروزه سبک­شناسی مبانی علمی یافته است. مجوز صاحب­نظران در این باره این است که تعیین کننده، آن نیست که پدیده ­ها و وسایلی همچون ادات و امکان­های واژگانی، دستوری یا آوا­شناسی به خودی خود دارای ارزش سبکی­اند، بلکه سبک یا کیفیت­های سبکی وسایل و امکانات نامبرده، هنگامی که به ساختار سخن انسانی در می­آیند در یک سیستم متّحد و منسجم و کیفی قرار می­گیرند که حکایت قانونمندی در کاربرد زبانی و واژگانی دارد» (عبادیان، ۱۳۷۲: ۳۳).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:33:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم