کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو


 



ادعاهای بانک در مورد خدماتش برای من قابل باور است.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

قابلیت اعتماد برند

۲۱

بانک، آنچه را که قول به انجامش داده، ارائه کرده است.

۲۲

بانک دارای شهرتی است که باعث اعتماد من به آن می­ شود.

۲۳

بانک به آنچه که نیست وانمود نمی­کند

۲۴

این بانک یادآور موسسه ای با صلاحیت است و به کاری که انجام می­دهد آگاهی دارد.

۲۵

این بانک در استفاده از تکنولوژی برای ارائه بهتر خدمات، پیشگام است.

۲۶

نمایشگر ۵-۳٫ پرسش­های پرسشنامه به تفکیک متغیرها
۹-۳٫ روش انجام پژوهش
ما از میان بانک­های دولتی بانک سپه را انتخاب کردیم زیرا که نخستین و قدیمی­ترین بانک دولتی ایران است و هم اکنون نیز همان­گونه که از شعار تبلیغاتیشان مشهود است بین بانک­های دولتی ایران، چه از لحاظ ارائه­ برخی خدمات و چه از لحاظ محاسنی مانند حفظ محیط زیست و یا طرح تکریم ارباب رجوع، بانک پیشرو محسوب می­ شود و از میان بانک­های خصوصی نیز بانک اقتصاد نوین را انتخاب کردیم چراکه نخستین بانک خصوصی ایران است.
برای انجام کار پس از مطالعات کتابخانه­ای، پرسشنامه­ای تهیه شد. دراین پژوهش با توجه به ماهیت و اهداف پژوهش، با نظرخواهی از اساتید، متخصصین و صاحب نظران، اعتبار محتوایی و اصلاحات لازم صورت پذیرفت و هم­چنین جهت تعیین پایایی از روش ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد.
در خصوص شاخص مورد استفاده در پژوهش، در پرسشنامه، ۶ عامل مورد استفاده قرار گرفت که ضریب آلفای کرونباخ برای تک تک آن­ها محاسبه و جهت اندازه ­گیری متغیرهای پژوهش، از طیف ۷ گویه­ای لیکرت که یکی از رایج­ترین مقیاس­های اندازه ­گیری به شمار می­رود، استفاده شده است.
پرسشنامه پس از تایید پایایی و روایی، در عملیات میدانی برای سنجش شاخص­ های مورد نظر استفاده شد و جهت پاسخ­گویی در دسترس مشتریان شعبه­های این دو بانک قرار گرفت. پس از تکمیل پرسشنامه ­ها، داده ­های هر بانک جداگانه تحلیل شد که نتایج آن در فصل ۴ ارائه خواهد شد. و در پایان، این دو بانک از لحاظ میزان تاثیر اعتماد برند بر مشتریان، با یکدیگر مقایسه شدند. نرم افزارهای مورد استفاده برای تحلیل داده ­ها بسته های نرم افزاری SPSS و LISREL هستند.
۱-۹-۳٫ آزمون­های مورد استفاده
به جهت کسب اطمینان از کفایت داده­­های پژوهش جهت انجام تحلیل عاملی، از آزمون بارتلت و ضریب KMO استفاده می­ شود.
با بهره گرفتن از آزمون همبستگی پیرسون، روابط بین متغیر­های پژوهش مطالعه شد. برای ارزیابی مدل مفهومی، از مدل اندازه ­گیری در مدل معادلات ساختاری که همان تحلیل عاملی تائیدی است، استفاده می­ شود.
در پایان، به منظور مقایسه­ وضعیت دو بانک سپه و اقتصاد نوین، از آزمون میانگین دو جامعه استفاده خواهد شد که یکی از جوامع، مشتریان بانک اقتصاد نوین و دیگری مشتریان بانک سپه هستند.
۱- ۴٫ مقدمه
در این فصل به تحلیل داده ­ها می­پردازیم. تحلیل داده‌ها[۱۰۵] فرآیندی چند مرحله‌ای است تا داده‌هایی که از روش به کارگیری ابزارهای جمع‌ آوری در نمونه­ (جامعه) آماری فراهم آمده‌اند، خلاصه، کد­بندی، دسته­بندی و در نهایت پردازش ‌شوند تا زمینه­ برقراری انواع تحلیل‌ها و ارتباط‌ها بین این داده‌ها، به منظور آزمون فرضیه ­ها، فراهم آید.
تحلیل درست و علمی داده‌های پژوهش، جز جدایی­ناپذیر انجام پژوهش‌های علمی قلمداد می‌شود. چه بسیار پژوهش‌هایی که علیرغم در اختیار داشتن داده‌های درست، به خاطر تشخیص و اجرای نادرست آماری، یافته‌هایشان از خطای بالا و قابلیت اتکای پایینی برخوردار است (حبیب پور و صفری، ۱۳۸۸). البته تحلیل داده‌های پژوهش، به تنهایی برای یافتن پاسخ پرسش‌های پژوهش کافی نیست، بلکه تعبیر و تفسیر[۱۰۶] این داده‌ها نیز لازم است .
به­ طور کلی تحلیل آماری داده‌ها، به عنوان بخشی از روش شناسی علمی، دو هدف اساسی دارد؛

  • ۱. توصیف شواهد تجربی، که از راه مشاهده یا آزمایش درباره موضوع مورد پژوهش گردآوری می‌شود.
  • ۲. تفسیر نتایج توصیفی به منظور ارزشیابی فرضیه‌های پژوهش (هومن، ۱۳۸۹).
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1401-04-05] [ 10:51:00 ب.ظ ]




آن تکلف باشد و روپوش هین

نار را نکْشَد به غیر نور دین
(مثنوی، گولپینارلی، دفتر سوم، بیت ۳۲۸۴)

بر آتشِ رخ زیبایِ او بجای پسند

بغیرِ خالِ سیاهش که دید به دانه
(حافظ، غزل ۴۲۷)

« غیر » در زبان عربی
« غیر » اسمی است که مفید معنی « مغایره»است و برخلاف مماثله یعنی دلالت می باشد و بعد از آن مغایر و مخالف قبل از آن می باشد در معنی که برای ثبت شده از نظر ایجاب یا نفی، مانند:

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

« أسْرَعَ المتسابقونَ غیرُ سعیدٍ ».
مسابقه دهندگان شتافتند به جز سعید
(النحو الوافی، عباس حسن ج ۲، ص ۳۱۸)
قاعده و اصل این است که « غیر » صفت باشد،‌ولی گاهی در حکم « إلّا » یعنی به عنوان ادات استثناء به کار می رود (چنانکه اصل در إلا » استثناء می باشد ولی گاهی هم به معنای « غیر » به کار می رود ) :‌
« لایَسْتَوِی القاعِدُونَ مِن المؤمنینَ غیرَ اُولی الضَّرَرِ و المجاهدونَ فی سبیلِ اللّه بِأموالِهِم و أنفسِهم »
مستثنی عنه مستثنی
یعنی :‌مؤمنانی که از کار جهاد نشینند، البته غیر از کسانی که عذری ] مانند نابینایی و فقر و مرض [ دارند، با آنانکه در راه خدا، با مال و جانشان فداکاری و جهاد می کنند برابر نیستند.
(معانی حروف با شواهد از قرآن و حدیث، دکتر رادمنش، ص ۸۴)
« ما لَکم مِن إلهٍ غیرُهُ » (نیست برای شما خدایی غیر از او )
« غیر » صفت می باشد برای « إله » و « اله » در اصل فاعل و محلاً مرفوع است، زیرا « مِنْ » حرف جر زاید است و آیه در اصل « ما إلِهٌ غیُرهُ» می باشد.
(همان، ….)
یادآوری ۱- « غیر » « اسم نکره مُتَوغلهٌ فی الإبهام و التنکیر » است و مفید نیست اضافه کردن آن را به معرفه و وصف نمی شود با آن به جز نکره،‌هر چند به اسم معرفه ای اضافه شود مانند :‌« جاءنی رجلٌ غیرُکَ »
غیر متوغله فی إبهام می باشد و واجب است که نکره باشد اما معرفه است.
(جامع الدروس العربیه، غلایینی، الجزء الثالث، ص ۱۳۷)
یا ممکن است اسم قبل از « غیر » شبه نکره باشد که از لحاظ معنی مفید معرفه نمی باشد مانند « ال جنسیه‌« که لفظاً معرفه است امّا در حکم اسم نکره است از نظر معنی، زیرا بر معیّن دلالت نمی کند،‌پس اگر بگویی:‌
« الرجالُ غیرُکَ کثیرٌ » پس مراد مردان معینی نیستند، زیر ال جنس در حکم اسم نکره است.
(همان، ص ۱۳۸)
« صراطَ الذینَ أنْعّمْتَ علیهم غیرِ المغضوبِ عَلَیْهم »
در این آیه هم « غیر » صفت برای اسم معرفه ای است که نزدیک به نکره است (یعنی برای الذینَ)، زیرا اسم معرّفه به ال جنس در حکم اسم نکره است.
(معانی حروف با شواهد از قرآن و حدیث، دکتر رادمنش ص ۸۴)
یادآوری ۲- اسم و ضمیری که بعد از غیر بیاید مضاف الیه می باشد، زیرا غیر از اسماءِ دائم الإضافه می باشد و لازم الإضافه محسوب می شود.
(ترجمه و شرح مغنی الأدیب، حسینی، ج ۲، ص ۲۳۴)
« لکن‌«
«لکن» از الفاظ مرکب است و بر دوقسم است . ۱- آنکه در اصل به صورت مشدد بوده آنگاه مخفف گردیده که از این قسم به لکن مخففه تعبیر مینماید. ۲- از آغاز وضع به صورت لکن بوده که این قسم بر جمله و مفرد وارد می شود با این تفاوت که اگر بر جمله وارد شود عاطفه نبوده بلکه حرف ابتدا و بیانگر معنای استدراک است. ( تجربه و شرح مغنی الادیب ، ج ۳، ص ۱۵۴)
« لکن » حرف ربط ساده برای عطف است که از عربی مأخوذ است. لکن در سیاق فارسی برای استدراک است مترادف « اما » مانند مثال های زیر:‌
محمود گفت خواجه بداند که من این دانسته ام و می گویند این مرد را در عالم نیست مگر بوعلی سینا، لکن هر دو حکمش برخلاف رأی من بود.
(حروف ربط و اضافه، دکتر خطیب رهبر، ص ۴۴۹)
بهیچ تأویل آن را به دشمنایگی حمل نتوان کرد، لکن چون در آن فایده ای نشناسد از سعی باطل، احتراز صواب بیند.
(کلیله و دمنه، تصحیح مینوی، ص ۲۴۷)
مادر شیر گفت : این اشارتِ پسندیده و رأی درستست، لکن کشف اسرار دو عیب ظاهر دارد.
(همان، ص ۱۳۱)
خرس گفت: بحمدالله تو از همه نیکوتر دانی و با رشادِ دیگری محتاج نه … ، لکن مرا حکایتی در تبدیلِ حالات و دستِ تصرّفی که زمانه را مسلم است، از حال وجو لاهه یاد می آید.
(مرزبان نامه، به کوشش دکتر خطیب رهبر، ص ۵۷۵، ۵۷۶)
آزاد چهر گفت: آنچه گویی همه‌خلاصه فرد و مایه دانش و حاصل تجربه أیامست و بِاشارتِ عقل و أحکام شرع موکد،‌لکن خود را در خواب ذهول نتوان کرد.
(همان، ص ۶۶۵)
خانه ای را که چون تو همسایه است ده درم سیمِ بدعیار را ارزد
لکن امیدوار باید بود که پس از مرگ تو هزار ارزد
(گلستان سعدی،‌از روی نسخه ‌تصحیح شده فروغی، ص ۱۰۲)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:51:00 ب.ظ ]




مدیریت ارتباط با مشتری[۵] از جمله راهکارهایی است که در سال­های اخیر با افزایش روزافزون سطح رقابت در بازار به عنوان سلاحی ارزشمند در جهت افزایش وفاداری مشتری و جلب رضایت او و با هدف به ارمغان آوردن مزیت رقابتی بالاتر برای سازمان، از سوی سازمان­ها بکار گرفته شده است. امروزه بیشتر روش‌های مدیریت ارتباط با مشتری مبتنی بر فناوری اطلاعات می­باشند و مسلماً برای رسیدن به مدیریت مؤثر ارتباط با مشتری ناگزیر از مدیریت دانش مشتری خواهیم بود.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

مدیریت ارتباط با مشتری در برگیرنده مجموعه ­ای از فرایندهاست که سازمان­ها را قادر می­سازد تا از استراتژی­ های کسب­وکار در جهت ایجاد روابط بلندمدت و سودآور با مشتریان خاص پشتیبانی نمایند [۴۶].

در حقیقت CRM یک فناوری پیشرفته در جهت دستیابی به قله­های اطلاعات مشتری است [G] و شرکت­ها از آن به عنوان ابزاری در جهت افزایش رضایتمندی مشتری استفاده می­ کنند. مدیریت ارتباط با مشتری به عنوان فعالیتی جهت گسترش و نگاه‌داری مشتریان سازمان­ها به طور گسترده­ای مورد توجه قرار گرفته است و ابزارهای آن افزایش رضایت مشتری و وفاداری اوست. همچنین مدیریت دانش KM همچون مدیریت روابط با مشتری بر جمع آوری منابعی تأکید دارد که از فعالیت­های تجاری در جهت رسیدن به توانایی رقابت‌پذیری حمایت می­ کند [۳۷] برای بهبود روابط با مشتری، خدمات‌رسانی به روشی که مورد دلخواه اوست، ضروری است. از این رو به مدیریت دانش مشتری احتیاج است [۱۷].

امروزه حجم بالای پایگاه­های داده و پراکندگی و عدم به‌کارگیری راهکارهای مناسب جهت تحلیل این داده‌ها مطالعه و تصمیم ­گیری بهینه پیرامون ارتباط با مشتریان را با مشکل مواجه نموده است.

به طور ویژه بانک­ها سازمان­هایی هستند که با مشتریان تعامل مستقیم دارند و عنصر مشتری در این سازمان­ها اهمیت ویژه­ای دارد. بدیهی است جهت پیشرو بودن در عرصه رقابت توجه به جایگاه مشتری و اختصاص خدمات ویژه با تشخیص نیازمندی­های آن‌ها و ارائه خدمات درست به آن­ها محقق خواهد شد. تحلیل منابع باارزش داده­ای در رابطه با مشتریان کنونی بانک­ها و مشتریان بالقوه و… مقدمه­ای جهت تحقق این مهم خواهد بود.

با ورود فناوری­های جدید به سازمان­ها و افزایش سرعت تولید اطلاعات و در نتیجه بر جای ماندن حجم عظیمی از داده‌ها و دشواری استفاده از این حجم وسیع، معمولاً امکان استفاده از این داده‌ها به صورت خام وجود ندارد، بلکه دانش موجود در آن­ها باید استخراج گردد. همچنین تحلیل این داده‌ها به واسطه روش‌های گزارش گیری سنتی در این مقیاس امکان­ پذیر نیست و روش‌های آماری موجود نیز از ظرفیت کافی جهت تحلیل این داده‌ها برخوردار نمی­باشند. داده‌کاوی راهکاری است که با غلبه بر این محدودیت، امکان انجام مطالعاتی جامع­تر با نتایج دقیق­تر و درصد خطای پایین­تر را ممکن سازد.

داده‌ها[۶] کمیت‌های عددی یا خصیصه‌ای هستند که در نتیجه مشاهده یا آزمایش حاصل شده‌اند. داده‌های دسته‌بندی شده اطلاعات[۷] را تشکیل می‌دهند. اطلاعات از ترتیب، ترکیب و شبکه شدن دانش را ایجاد می­نماید. دانش، اطلاعات سازمان‌یافته، تحلیل یافته و یا تلخیص شده برای افزایش درک، آگاهی یا تشخیص می‌باشد.

داده‌کاوی ابزاری بروز، قدرتمند و وسیع است که می ­تواند جهت تحلیل حجم عظیم داده بکار گرفته شود. داده‌کاوی به بهره­ گیری از ابزارهای تجزیه و تحلیل داده‌ها به منظور کشف الگوها و روابط معتبری که تا کنون ناشناخته بوده‌اند اطلاق می‌شود. این ابزار با کاوش در بین داده‌های موجود و استخراج الگوها و روابط موجود در پایگاه داده‌ها، موجب تسهیل مطالعات و اتخاذ تصمیمات خواهد شد. همچنین به کمک امکانات موجود در این ابزار می­توان حجم داده‌ها را کاهش داد و داده‌های اضافی را حذف نمود. استفاده از روش‌های مختلف داده‌کاوی می ­تواند جهت کشف دانش و الگوهای موجود در حجم عظیم داده‌ها (برای مثال به طور خاص داده‌های جمعیت شناختی مشتریان بانک نظیر جنسیت، سن، وضعیت تأهل، تحصیلات، شغل و غیره، یا داده‌های مربوط به تراکنش­های مالی مشتریان و یا سرویس­های ارائه شده توسط بانک) استفاده شود. این الگوها می­توانند از سوی مدیران جهت اتخاذ تصمیمات مقتضی در ارتباط با مشتری، چگونگی برخورد با شرایط متفاوت کسب­وکار، ارائه خدمات خاص و غیره بکار گرفته شود.

تعاریف متفاوتی از داده‌کاوی وجود دارد ولی تعریفی که در اکثر مراجع به اشتراک ذکر شده عبارت است از «استخراج اطلاعات و دانش و کشف الگوهای پنهان از پایگاه داده‌های بسیار بزرگ و پیچیده.» داده‌کاوی یک متدولوژی بسیار قوی و با پتانسیل بالا می‌باشد که به سازمان‌ها کمک می‌کند که بر مهم‌ترین اطلاعات از مخزن داده‌های خود تمرکز نمایند [۵۲].

داده‌کاوی را می­توان به عنوان ابزاری جهت کشف دانش از پایگاه­های داده تعریف نمود. داده‌کاوی یک گام در فرایند کشف دانش از پایگاه داده[۸] است که با بهره گرفتن از الگوریتم‌های کشف و تحلیل داده‌ها تعداد خاصی الگو یا مدل را از روی داده‌ها تولید می­ کند.

یک الگو زمانی می ­تواند به عنوان دانش تلقی شود که :

  1. به سادگی برای افراد قابل فهم باشد.
  2. اعتبار آن از یک حد آستانه­ای[۹] پایین­تر نباشد.
  3. دانش جدیدی متناسب با اهداف تعیین‌شده سازمان ارائه دهد.
  4. کاربردی باشد. [۱]

امروزه کاربردهای مختلفی برای داده‌کاوی در صنعت بانکداری شناخته شده است.

شهرابی و همکاران در [۱] کاربردهایی نظیر مدیریت ارتباط با مشتریان از طریق بخش‌بندی آن­ها و استخراج قواعد رفتاری آن­ها جهت هدایت فعالیت‌های بازاریابی بانک، مدل‌سازی پاسخ بازار به تصمیمات کلان بانک و شناسایی اثر هر یک از سیاست­های بانک بر تقاضا و امکان شبیه­سازی تعاملی سیاست­ها و تصمیمات قبل از اجرا، ارزیابی ریسک اعتباری مشتریان متقاضی دریافت وام، محاسبه کارایی شعب و پیش ­بینی سری­های زمانی مالی و … کشف الگوهای پنهان در داده‌های حاصل از تعاملات با مشتریان و تحلیل این الگوها را به عنوان مثال­هایی از کاربرد ابزار داده‌کاوی در بانک ذکر کرده است.

بانک­ها می­توانند جهت افزایش سودآوری از طریق مشتریان تراز اول خود، برای یک محصول جدید بانکی، مشتریان بالقوه خود را از طریق داده‌کاوی شناسایی نموده و آن­ها را به سمت استفاده از این محصول سوق دهند و بدین ترتیب در زمان و هزینه صرفه­جویی کنند.

پیاده­سازی سیستم هوشمند ارزیابی اعتبار مشتری به کمک داده‌کاوی از کاربردهای دیگر این ابزار جهت مدیریت دانش مشتریان در بانک است. در این کاربرد می­توان با بهره گرفتن از اطلاعات گروهی از وام­گیرندگان سابق (مانند بعضی اطلاعات شخصی وام‌گیرنده مانند سن و جنسیت و وضعیت تأهل و درآمد و…، تعداد تراکنش ماهیانه مشتری با بانک، سایر بدهی­های بانکی، نوع ضمانت و…) و وضعیت آن­ها از نظر بازپرداخت وام به مدلی دست یافت که مشتریان متقاضی وام را در دسته­هایی مانند مشتری خوش­حساب، مشتری بدحساب و … دسته‌بندی نمود. با حصول این دانش در مورد مشتری متقاضی اعتبار تصمیم ­گیری در مورد پرداخت یا عدم پرداخت اعتبار بسیار ساده­تر خواهد بود.

برخی از مشکلات نبود مدیریت دانش می­توان عدم اولویت‌بندی و استفاده از انواع دانش، ایجاد شکاف دانشی در صورت جدا شدن کارشناسان از سازمان، احتکار دانش به جای ازدیاد آن، استفاده محدود از دانش­های موجود، نبود مستندات در خصوص تجربیات به دست آمده از پروژه‌ها و کارها و نبود ساختار مناسب برای تسهیم سریع دانش را نام برد.

۱-۳- ضرورت انجام تحقیق

افزایش روزافزون سطح رقابت در بازار، مدیران و تحلیل­گران سازمان­ها را وادار ساخته به دنبال راهکارهایی باشند که مزیت رقابتی را برای سازمان به ارمغان آورند. بر اساس مطالعات موجود، استفاده از دانش مشتری جهت اتخاذ استراتژی‌های لازم برای جلب رضایت مشتری می ­تواند سازمان­ها را به سمت تحقق این هدف سوق دهد. از سوی دیگر گسترش بهره­ گیری از فناوری­های بروز در زمینه اطلاعات و ارتباطات خصوصاً در بانک­ها باعث بر جای ماندن حجم عظیمی از داده‌ها گشته که تحلیل و تصمیم ­گیری بر اساس آن­ها با روش‌های معمول گزارش گیری و روش‌های آماری امکان­ پذیر نمی ­باشد. داده‌کاوی ابزار بروز و قدرتمندی است که در این پایان نامه جهت تحلیل داده‌ها به جهت استخراج دانش مشتری پیشنهاد می­گردد.

امروزه تحقیقات فراوانی در زمینه داده‌کاوی و به‌کارگیری آن در صنعت بانکداری دنیا و کشورمان در حال انجام است. با این وجود زمینه‌های بالقوه بسیاری در به‌کارگیری این دانش در بانک­ها و مؤسسات مالی و اعتباری در کشور وجود دارد. بدیهی است پیش‌دستی در بهره­ گیری از این ظرفیت­ها می ­تواند مزیت رقابتی را برای بانک یا موسسه مالی و اعتباری مربوطه به ارمغان آورده و ارزش افزوده بیشتری را نصیب بانک یا مؤسسه مورد نظر نماید. علاوه بر این ایجاد زمینه­هایی جهت آشنایی کارشناسان و متخصصان امور بانکی با مباحث داده‌کاوی و کاربردهای آن در صنعت بانکداری ضروری به نظر می­رسد.

بدین ترتیب مدیران بانک­ها می­توانند با یافتن الگوهای حاکم بر روند تغییرات بازار، استراتژی‌های لازم را در زمان نیاز اتخاذ نمایند و یا با یافتن خصوصیات مشتریان و دسته‌بندی آن­ها الگوی مناسبی جهت جذب مشتری و جلب رضایت آن­ها کشف نموده و در نتیجه سودآوری را برای سازمان به ارمغان آورند.

۱-۴- مراحل انجام تحقیق

برای استخراج دانش مشتری توسط داده‌کاوی در سازمان هدف، الگوی کشف دانش از پایگاه داده [۵۳] انتخاب شده است. گام‌های این الگو به صورت زیر است:

ابتدا باید شناسایی دامنه فعالیت‌های کسب­وکار صورت گرفته و دسترسی به داده‌ها مقدور گردد. داده‌ها در اینجا می ­تواند مجموعه ­ای از حقایق، الگوها و یا خبرگی باشد.

در مرحله بعد با توجه به اهداف تعیین‌شده مورد نظر ذینفعان سازمان (مدیران، کارمندان، سرپرستان شعب، کاربران، خبرگان و مشاورین فناوری اطلاعات)، رکوردهای مورد نیاز توسط داده­کاو از میان حجم عظیم داده‌های سازمان مورد نظر انتخاب می­شوند. در این مرحله حجم انبوه داده‌ها به داده‌های هدف کاهش داده می­ شود.

برای آماده‌سازی بخش داده‌های انتخابی باید عملیات پیش­پردازشی روی آن­ها صورت گیرد. این عملیات شامل جمع آوری اطلاعات لازم برای مقداردهی به مقادیر رکوردهای از قلم افتاده، تشخیص داده‌های متفاوت و هماهنگی آن­ها با بقیه، جمع آوری اطلاعات لازم برای اصلاح یا حذف داده‌های نامناسب[۱۰] می­باشد. محصول این مرحله داده‌های پیش‌پردازش شده خواهد بود.

گام بعد گزینش داده‌ها با هدف کاهش حجم آن­ها و یافتن ویژگی­هایی از داده‌ها با توجه به هدف تعیین شده برای کسب­وکار خواهد بود. با کاهش حجم داده‌ها یا روش‌های تغییرات آن‌ها حجم داده‌ها می ­تواند به مقدار مفید و مؤثری کاهش یابد.

مرحله بعد اعمال یک یا چند الگوریتم (مانند کلاسیفایرها و یا شبکه‌های عصبی و …) از بین الگوریتم‌های موجود و یا ابتکاری داده‌کاوی بر روی داده­هاست. حاصل این مرحله یک یا چند مدل و یا الگو خواهد بود.

در گام بعد با تحلیل، ارزیابی و تفسیر الگوهای معنادار کشف شده، دانش استخراج می­گردد. دانش استخراج شده می ­تواند به صورت قواعدی مستند شود.

۱-۵- محدوده تحقیق

در این تحقیق، تجزیه و تحلیل بر روی داده ­های خام پایگاه داده‌های شعب بانک مهر اقتصاد استان مازندران صورت خواهد پذیرفت. جامعه آماری مورد مطالعه کل داده ­های ذخیره شده در پایگاه داده‌های این شعب می­باشد.

مبنای این تحقیق، مطالعات کتابخانه­ای گسترده­ای شامل بررسی پایان نامه­ ها و تحقیقات موجود و مرتبط با موضوع، مطالعه مقالات و کتب لاتین و فارسی مرتبط و همچنین استفاده از اینترنت می‌باشد.

۱-۶- اهداف تحقیق

دانش در سازمان ­به طور مداوم در حال گردش است. این دانش ایجاد، جذب، تحلیل و توزیع می­ شود و همواره در تمام فعالیت­های سازمان و خصوصاً فعالیت‌های مرتبط با مشتری مورد استفاده قرار می­گیرد. مدیریت دانش مشتری در سازمان به منظور تبدیل دانش تئوری مشتری به دانش قابل بهره ­برداری جهت پشتیبانی اتخاذ تصمیمات آتی در سازمان بکار گرفته می­ شود.

در بسیاری از منابع هدف از مدیریت دانش، تبدیل دانش ضمنی به دانش ﺻﺮﻳﺢ و اﻧﺘـﺸﺎر ﻣـؤﺛﺮ آن در سازمان بیان شده است.

مدیریت دانش عملی کلی به منظور مدیریت فرآیندهای خلق، ذخیره و نگهداری و به اشتراک گذاردن دانش است؛ که به طور عمومی باید شامل شناسایی وضعیت موجود، تشخیص، وضوح نیازها و خواسته‌ها و بهبود فرآیندهای مورد اثر باشد و به تبع آن پروژه‌های مدیریت دانش پروژه‌های بهبود بخشی هستند.

مدیریت دانش به خودی خود امری فناوری محور نیست اما به‌کارگیری فناوری در تحقق کاراتر این چرخه ضروری به نظر می­رسد، بنابراین در این پایان نامه داده‌کاوی به عنوان ابزار تحلیل داده‌ها و کشف دانش بکار گرفته خواهد شد.

در این پایان نامه هدف بر این است که طبق الگوی تشریح شده با به‌کارگیری نرم­افزارهای موجود در زمینه داده‌کاوی و به کمک ابزارهایی از آن نظیر دسته‌بندی و خوشه‌بندی و… به تحلیل داده‌های حاصل از تعامل سازمان (بانک) با مشتریان (برای مثال داده‌های جمعیت شناختی مشتریان بانک نظیر جنسیت، سن، وضعیت تأهل، تحصیلات، شغل و غیره، یا داده‌های مربوط به تراکنش­های مالی مشتریان و یا سرویس­های ارائه شده توسط بانک) به دسته‌بندی مشتریان با حداکثر اطمینان و کمترین خطای ممکن پرداخته شود. از آن جا که مشتریان بانک خصوصیات و نیازهای متفاوتی دارند، با دسته‌بندی مشتریان و تحلیل دسته­ها توسط داده­کاو و نظرات افراد خبره در سازمان، دانش حاصل استخراج می­ شود. مشتریان هر دسته به طور معمول خصوصیات مشابهی دارند و می­توان با اتخاذ استراتژی مناسب هر دسته به نیازهای آنان رسیدگی نمود و در حصول هر چه بیشتر رضایت مشتری پیشرو بود. شناسایی مشخصه­های هر گروه می ­تواند در موارد زیر بکار گرفته شوند:

  • عرضه­ی محصول طراحی شده متناسب با نیازهای هر گروه
  • عرضه محرک­های مناسب برای توسعه ارتباط مشتری با بانک
  • تولید محصول جدید متناسب با ویژگی هر گروه

برای مثال با تعیین مشتریان وفادار بانک که معمولاً سودآوری زیادی برای بانک دارند می­توان به آنان خدمات تشویقی ارائه نمود و یا خدمات تازه­تری به آنان پیشنهاد داد و در حفظ این دسته از مشتریان کوشید. از طرفی به کمک مدل­های حاصل از داده‌کاوی می­توان اطلاعات مربوط به هر مشتری دلخواه را به مدل داده و تعیین نمود که مشتری در کدام دسته قرار می­گیرد تا خدمات متناسب­تری به آنان ارائه گردد.

۱-۷- ساختار پایان‌نامه

ساختار این پایان نامه به صورت زیر است:

در فصل دوم، مفاهیم پایه­ای مورد استفاده در این تحقیق شرح داده خواهند شد. این مفاهیم شامل موضوعاتی چون مدیریت دانش، مدیریت دانش مشتری، مدیریت ارتباط با مشتری و داده‌کاوی و خلاصه­ای از روش‌های موجود در زمینه داده‌کاوی می­باشد، در ادامه پیشینه کارهای مرتبط انجام شده در این زمینه معرفی خواهند شد. سپس در فصل سوم روش پیشنهادی و مؤلفه­ های آن به همراه مدل­های مورد استفاده بیان خواهند شد. در فصل چهارم جزئیات مربوط به گام‌های اصلی بیان شده و فرایندهای داخلی آن­ها معرفی و روش پیشنهادی بر روی داده‌های واقعی مربوط به مشتریان بانک اقتصاد مهر شعب استان مازندران اعمال می­گردد. در فصل پنجم نتیجه­های ممکن استخراج شده و راهکارها و پیشنهاداتی برای تحقیقات آتی، ارائه خواهند شد.

فصل دوم

ادبیات و پیشینه تحقیق

۲-۱- مقدمه

افزایش روزافزون سطح رقابت در میان کسب­وکارهای امروزی سبب گشته سازمان­ها جهت ربودن گوی سبقت از رقیبان، به دنبال رویکردهای نوینی باشند. بنابراین مطالعات و تحقیقات گسترده­ای جهت کسب مزیت رقابتی توسط سازمان­ها صورت گرفت. در این میان عامل مشتری از اهمیت خاصی برخوردار است و مطالعات ویژه­ای به این مبحث مهم اختصاص یافته است.

صنعت بانکداری از جمله صنایعی است که در آن مشتریان، به دلیل ارتباطات مستقیم با سازمان اهمیت ویژه­ای دارند. از طرفی رواج کسب­وکار الکترونیک در سازمان­ها و بانک­ها و مؤسسات مالی‌ و اعتباری سبب برجای ماندن داده‌های غنی حاصل از تعاملات و ارتباطات مشتری با سازمان شده که این داده‌ها در صورت بهره ­برداری درست و استخراج دانش و الگو از میان آن­ها به گنجینه­ای غیر قابل توصیف بدل خواهند شد.

از طرفی، به طور خاص در صنعت بانکداری، به نظر می­رسد مسائلی چون مشکلات موجود در نظام اقتصادی کشور، افزایش میزان عرضه بر تقاضا در صنعت بانکداری، دولتی بودن بسیاری از بانک­های کشور و عرضه خدمات بانکی مشابه و… توجه به مشتری و جایگاه او در نظام بانکی را با بی­مهری مواجه نموده است. وجود این مسائل خود می ­تواند فرصتی باشد تا بانک با بهره­ گیری از ابزارهای مدیریت دانش مشتری، نیازها و توقعات مشتریان را زودتر از سایر رقبا پیش ­بینی نموده و گوی سبقت را از رقیبان برباید [۱۱].

مدیریت دانش مشتری ابزاری است که سعی دارد با تمرکز بر چگونگی پیشرفت و توسعه سازمان به کمک دانش کسب شده از روی داده‌های حاصل از روابط با مشتریان و کسب مشتریان جدید و تأمین رضایت مشتریان ارزش افزوده را برای سازمان به ارمغان آورد.

در این تحقیق ابزار داده‌کاوی جهت کشف دانش پنهان در میان حجم عظیم داده‌های مربوط به مشتریان انتخاب شده است. این ابزار با وجود روش‌های متنوع موجود در آن و امکان تحلیل انبوهی از داده‌ها، محدودیت‌های روش‌های سنتی گزارش گیری و روش‌های آماری را برطرف نموده است. امروزه کاربردهای جالب و وسیع این ابزار در اکثر علوم و به طور خاص صنعت بانکداری مورد توجه محققان و متخصصین امر قرار گرفته است.

این فصل از بخش­های مدیریت دانش، مدیریت ارتباط با مشتری، مدیریت دانش مشتری، تاریخچه بانکداری و داده‌کاوی، مفاهیم و کاربردهای آن تشکیل شده است.

در بخش مدیریت دانش به تفسیر هرم دانش، ارائه تعاریفی از مدیریت دانش و معایب عدم استفاده از مدیریت دانش در سازمان خواهیم پرداخت. در ادامه یک مدل مدیریت دانش را تفسیر نموده و استراتژی‌های موجود در این زمینه مطرح خواهند شد.

در بخش مدیریت ارتباط با مشتری ابتدا تعاریف و فلسفه CRM بیان شده و سپس به طور خاص به مدیریت ارتباط با مشتریان در نظام بانکی پرداخته می­ شود.

بخش مدیریت دانش مشتری تعاریف این مفهوم و مقایسه آن با مدیریت دانش و مدیریت ارتباط با مشتری بیان می­ شود.

در بخش تاریخچه بانکداری تاریخچه بانک و بانکداری و سیر تحول خدمات بانکی مطرح خواهد شد.

در بخش داده‌کاوی به تعاریف و مفاهیم و تفسیر مختصری از الگوریتم‌های موجود در زمینه علم داده‌کاوی خواهیم پرداخت. در ادامه به نمونه­هایی از کاربردهای داده‌کاوی به خصوص در صنعت بانکداری اشاره شده و در نهایت پیشینه تحقیق بررسی خواهد شد.

۲-۲- مدیریت دانش[۱۱]

دانش در قرن اخیر رشد بسیار چشمگیری داشته است به طوری که گفته می­ شود ۸۰% یافته­های فناوری و دانش ۹۰% کل دانش­ها و اطلاعات فنی جهان در قرن اخیر تولید شده­ است.

سرعت پیشرفت دانش بشر به گونه ­ای بوده که دانشمندان عصر حاضر را عصر دانش نامیده­اند. تفکر و تحقیق خود به عنوان شغل شناخته شد و اطلاعات به عنوان سرمایه مطرح شد. محصول کار بشر به عنوان متفکر و یا محقق بر روی مواد اولیه اطلاعات، دانش نام گرفت.

هرچند شاید دانش از نظر گستره و کاربرد آن در همه سازمان­ها بحثی جدید نباشد، اما دانش به عنوان دارایی معنوی سازمان و منبعی جهت کسب مزیت رقابتی[۱۲] امری است که امروزه شدیداً مورد توجه قرار گرفته است.

۲-۲-۱- دانش[۱۳] چیست؟

دانش، مخلوطی از تجارب، کمیت­ها و اطلاعات منظم است که قالبی برای ارزیابی، یکپارچگی و هماهنگی تجربه­ها و اطلاعات ایجاد می­ کند. دانش، درک و فهمی است که از طریق تجربه، استدلال، درک مستقیم و یادگیری حاصل می­ شود [۱۶].

امروزه دانش به یکی از منابع مهم استراتژیک سازمان بدل شده است. توانایی خلق دانش و تداوم یادگیری از دانش حاصل می ­تواند سود و رقابت­پذیری را برای سازمان به ارمغان آورد زیرا دانش خلاقانه امروز، هسته اصلی دانش فردا خواهد بود [۹ و ۴۴].

دانش، اطلاعات آمیخته شده باتجربه، زمینه کاری و تفسیر می­باشد [۴۸]. دانش موتور تولیدکننده درآمد و یک دارایی مهم و استراتژیک برای سازمان است.

تمایز بین داده، اطلاعات و دانش ساده نیست اما معانی آن از دیدگاه کاربرد می ­تواند به تفاوت بین آن­ها منجر شود. در کل، داده به حقایق خام[۱۴]، اطلاعات به مجموعه یا ترکیب سازمان دهی شده­ای از داده‌ها و دانش به اطلاعات معنی­دار اطلاق می­ شود.

داده و اطلاعات بر پایه سازماندهی­شان مشخص می­شوند و اختلاف اطلاعات و دانش بر پایه تفسیر آن­هاست [۴۵].

۲-۲-۲- هرم دانش

هرم دانش، نمایانگر سلسله‌مراتبی از جریان داده تا خرد می­باشد. هرچند بحث­های متفاوتی در مورد جزئیات سلسله‌مراتب دانش موجود است، اما در کل جریان کلی از سوی داده به سمت خرد وجود دارد. دانش را می­توان با عمل و تصمیماتی که به سبب آن اتخاذ می­ شود ارزیابی نمود [۱۶].

شکل ۲-۱ سلسله‌مراتب دانش

داده[۱۵]‌ها: ارائه، ثبت، ذخیره و نگهداری نهادهایی را بر عهده دارند.

اطلاعات[۱۶]: دانستن آن و برآیندی است از پردازش داده‌ها مثل سازماندهی، مرتب کردن و غیره.

دانش: به صورت دانستن چگونگی و برآمدی است که از اعمال پردازش اطلاعات تعریف می‌شود.

خرد[۱۷] (معرفت): تقریباً دانستن «زمانی که» و یا «اگر» است. دانش از طریق فعالیت‌هایی مثل کشف، استنتاج، ارزش، تجربه و غیره خرد را معنا می‌بخشد.

۲-۲-۳- انواع دانش

۲-۲-۳-۱- دانش صریح[۱۸]

دانشی که قابل رمزگذاری و کدگذاری بوده و در نتیجه می­توان آن را به سادگی مخابره، پردازش و منتقل و در پایگاه داده‌ها ذخیره کرد. این نوع از دانش را می­توان فرم داد و یک فرمول علمی و یا کتابچه راهنما بین افراد سازمان منتشر کرد. دستورالعمل­ها، مقررات، قوانین، رویه‌های انجام کار، آیین‌نامه‌ها، شرح جزئیات و… که به صورت رسمی در بین افراد سازمان به آسانی قابل انتقال هستند همه دانش تصریحی به حساب می­آیند [۵۱].

۲-۲-۳-۲- دانش ضمنی[۱۹]

دانش ضمنی شخصی بوده و فرموله کردن آن بسیار مشکل است. این نوع از دانش که از طریق تسهیم تجربیات با مشاهده و تقلید اکتســـاب می‌شود، ریشه در اعمال،‌ رویه­ ها، تعهدات، ارزش­ها و احساسات افراد داشته، قابل کدگذاری نبوده، از طریق یک زبان مخابره نمی­ شود [۵۱].

شکل ۲-۲ دانش صریح فقط بخش کوچکی از دانش را تشکیل می‌دهد [۵۱].

۲-۲-۴- مدیریت دانش چیست؟

مدیریت به معنای فرایند به‌کارگیری مؤثر و کارآمد منابع انسانی و مادی بر مبنای یک نظام ارزشی پذیرفته شده است و از طریق برنامه­ ریزی، سازماندهی، بسیج منابع و امکانات، هدایت و کنترل عملیات برای دستیابی به اهداف معین تصمیماتی صورت می­پذیرد.

مدیریت دانش بر فرایندها و چگونگی کشف و به اشتراک گذاری دانسته ­های یک سازمان و یا ذینفعان خارجی آن سازمان تمرکز دارد. توانایی به اشتراک گذاری بهروش­های[۲۰] داخلی برای کارایی کلی سازمان اهمیت بسیاری دارد [۵۴].

مدیریت دانش برای مدیران مبحثی آشناست و تحقیقات زیادی در این زمینه صورت گرفته است. بسیاری از تحقیقات اثربخشی[۲۱] مفاهیم مدیریت دانش و نتایج به‌کارگیری از آن در زمینه‌های کاربردی در سازمان را اثبات کرده ­اند. از نمونه­های این نتایج توسعه محصول جدید[۲۲] در سازمان می­باشد [۲۷].

اهمیت مدیریت دانش از آن جهت است که برخورد هوشمندانه با منبع دانش، عاملی مؤثر و مهم جهت موفقیت است. در [۳۸] فایده مدیریت دانش ایجاد رضایت مشتری با ارائه خدمات و محصولات بهتر از سوی سازمان بیان شده است.

اگر مدیریت دانش را به عنوان ابزار کار با اطلاعات در نظر بگیریم، اغلب به دانش به عنوان مسئله­ای که با اطلاعات سروکار دارد توجه می­ شود که با خلق، مدیریت و استخراج اطلاعات سروکار دارد [۳۶]. در ادبیات تحقیقات دانشجویی مدیریت دانش در گام‌های جداگانه اما مرتبط تعریف شده است. گام اول فرایند کسب[۲۳] اطلاعات است. گام دوم، ذخیره­سازی و سازماندهی منطقی اطلاعات ورودی است. مدیریت دانش درباره کسب و ذخیره دانش کارکنان و در دسترس گذاشتن اطلاعات برای سایر کارمندان سازمان است. این هدف معمولاً با بهره گرفتن از فناوری­های گوناگونی نظیر اینترنت و پایگاه داده و ترجمه دانش از دانش صریح به دانش ضمنی (درونی سازی) محقق می­ شود [۴۹ و ۴۱].

زمانی که اطلاعات در پایگاه داده‌های متفاوت ذخیره می­ شود گام سوم آغاز می­ شود. در این مرحله، اطلاعات ذخیره شده باید در دسترس اکثر کارکنان سازمان قرار گیرد. دانش توزیع شده باید در زمان صحیح، کاربران نهایی صحیح و در جایی که نیاز بود در دسترس قرار گیرد. گام نهایی که به‌کارگیری اطلاعات است در مورد بهره ­برداری از اطلاعات است. این فرایند با ارتباطات بین افراد و اشتراک و توزیع دانش با صحبت کردن یا ارتباطات اجتماعی با دیگران و یا با تبادل اطلاعات به فرم دیجیتال یا آنالوگ آغاز می­ شود [۳۶].

۲-۲-۵- استراتژی‌های مدیریت دانش

نوناکا و تاکاشی در [۵۵] بیان می­ کنند دانش به دو دسته آشکار و پنهان تقسیم می­ شود که دانش آشکار (صریح) می ­تواند در قالب واژگان و اعداد بیان و به شکل داده‌ها، فرمول، مشخصات، دستورالعمل­ها و نظایر آن ثبت شود. این نوع دانش می‌تواند به آسانی کدگذاری شود و به سادگی بین افراد به طور رسمی و نظام­مند منتقل شود. از طرف دیگر دانش پنهان (ضمنی) در ذهن افراد موجود است و به طور عمیق در اقدامات، تجارب، ارزش­ها و مطلوب­های افراد می­باشد. مدل­های ذهنی، شهود و تصورات در این حوزه از دانش قرار می­گیرند. نوناکا و تاکاشی چهار نوع استراتژی خلق و تبدیل دانش­های صریح و ضمنی در سازمان­ها را ارائه نموده‌اند که عبارتند از: اجتماعی­سازی، برونی سازی، ترکیب سازی، درونی سازی.

جدول ۲-۱ انواع مختلف تبدیلات دانش [۵۱ و ۵۵]

به دانش آشکار
به دانش ضمنی

۲- برونی سازی

۱- اجتماعی­سازی

از دانش ضمنی

۳- ترکیب­سازی

۴- درونی­سازی

از دانش آشکار

۲-۲-۵-۱- استراتژی اجتماعی سازی (تبدیل دانش پنهان به پنهان)

در این استراتژی دانش پنهان انتقال می­یابد و مجدداً به دانش پنهان تبدیل می­گردد. در استراتژی اجتماعی­سازی، افراد تجارب و مدل­های ذهنی خود را جهت بهبود دانش، با دیگران به اشتراک می­گذارند. این فرایند شامل دستیابی افراد به درک متقابل از طریق تعاملات اجتماعی چهره به چهره، تسهیم دیدگاه ­ها، هم­اندیشی، تعاملات حمایت­گری و غیره می­باشد. برای مثال می­توان به روابط پیشرفته همکاران، آموزش ضمن کار، روش آزمون و خطا، تقلید از دیگران، جلسات طوفان مغزی، تمرین و آموزش، تبادل عقاید، گفتگوی بسیار، اقدامات تشویقی و… اشاره نمود.

۲-۲-۵- ۲- استراتژی برونی سازی (پنهان به آشکار)

در این نوع استراتژی، دانش پنهان از طریق فرایند برونی سازی به دانش آشکار تبدیل می­گردد. این فرایند به افراد اجازه می‌دهد که به صورت انفرادی مفاهیم دانش ضمنی را تدوین نموده و با دیگران به اشتراک بگذارند و دانش جدید به وجود آورند. به عبارت دیگر، دانش شخصی یا ضمنی، به صورت استعاره­ها، تشبیه­ها، فرضیات و مدل­ها به دانش صریح تبدیل می­ شود. شخص، زمانی که از تبادلات و توجهات جمعی جهت این فرایند طراحی استفاده می­ کند، اغلب به برونی کردن اقدام می­ کند. در این استراتژی اصول مدیریت محتوا به منظور آرشیو کردن، به­روزآوری و بازیابی دانش آشکار شده مورد نیاز خواهند بود. نوناکا و تاکاشی از برونی کردن به عنوان فرایندی کلیدی در تبدیل دانش یاد می­ کنند. زیرا در اینجاست که دانش ضمنی تجدید می­ شود و طراحی­های آشکار ظهور می­ کند.

۲-۲-۵- ۳- استراتژی ترکیب­سازی (آشکار به آشکار)

در استراتژی ترکیب­سازی دانش تجزیه شده موجود، به اشتراک گذاشته شده و ترکیب و تفسیر می­گردد. در این حالت دانش صریح به دانش صریح پیچیده­تری تبدیل می­ شود، به عبارت دیگر، عقاید در این مرحله با یک سیستم دانش (مانند پایگاه داده) ترکیب می­شوند. افراد به تبادل دانش می­پردازند و این دانش از طریق مستندات، جلسات، مکالمات تلفنی و تبادل اطلاعات از طریق فناوری­ها و ابزارهایی مانند شبکه‌های کامپیوتری ترکیب می­شوند. دانش جدید نیز می ­تواند از طریق ساختاردهی مجدد اطلاعات کنونی به وسیله ذخیره­سازی، افزودن، ترکیب و طبقه ­بندی دانش صریح ایجاد می­ شود. ترکیب، نوعی از ایجاد دانش است که در مقوله آموزش و تحصیلات گنجانده می­ شود. نمونه­هایی از استراتژی ترکیب­سازی، سیستم­های دانش و اطلاعات، تهیه گزارشات مروری، تحلیل روند و خلاصه مدیریتی می­باشند.

۲-۲-۵- ۴- استراتژی درونی­سازی (آشکار به پنهان)

استراتژی درونی­سازی شیوه­ای است که دانش آشکار از طریق تفسیر دانش، درونی می­ شود و به دانش ضمنی تبدیل می­گردد. این امر می ­تواند از طریق یادگیری حین عمل صورت گیرد و دانش مستندسازی شده، نقش حیاتی را در این فرایند بازی می­ کند. درونی­سازی زمانی رخ می‌دهد که کارگران جدید دانش، یک پروژه را با مطالعه بایگانی­های آن، احیاء کنند. همچنین درونی­سازی را زمانی می­توان مشاهده کرد که مدیران یا خبرگان با تجربه سخنرانی کنند و یا نویسندگان تصمیم به نوشتن بیوگرافی از یک کار آفرین یا مؤسسه داشته باشند. به محض درونی شدن، دانش­های جدید مورد استفاده کارکنانی قرار می­گیرد که آن را در پایگاه دانش پنهان موجود خود توسعه داده و سازماندهی مجدد کرده ­اند [۵۱].

۲-۲-۶-معایب عدم بهره­ گیری از دانش در سازمان

برخی از مشکلات نبود مدیریت دانش را می­توان به صورت زیر نام برد:

  • عدم اولویت‌بندی و استفاده از انواع دانش
  • ایجاد شکاف دانشی در صورت جدا شدن کارشناسان از سازمان
  • احتکار دانش به جای ازدیاد آن
  • استفاده محدود از دانش­های موجود
  • نبود مستندات در خصوص تجربیات به دست آمده از پروژه‌ها و کارها
  • نبود ساختار مناسب برای تسهیم سریع دانش.

۲-۲-۷- اهداف مدیریت دانش

از اهداف مدیریت دانش می­توان به موارد زیر اشاره نمود:

  • ایجاد ساختار راهبری مدیریت دانش؛
  • مدیریت دانش به عنوان یک فعالیت اصلی؛
  • ایجاد نرم­افزاری برای انتقال دانش؛
  • ایجاد چارچوبی برای اندازه ­گیری دانش­ها و دستاوردهای اجرای فرآیندها؛
  • ایجاد انجمن­های خبرگی.

اهمیت مدیریت دانش در بین کسب­وکارهای پیشرفته امروزی به خوبی شناخته شده است. به طوری که هرساله ارزیابی جهانی سازمان دانشی برتر[۲۴] از سوی شبکه جهانی دانش[۲۵] برگزار می­گردد و بسیاری از شرکت­های معتبر و پیشرو در عرصه رقابت از کشورهای مختلف جهان به طور مستمر در این ارزیابی شرکت نموده و مجموعه اقدامات خود در حوزه مدیریت دانش­محور را بر اساس صدو پنجاه شاخص طرح شده مورد ارزیابی قرار داده و از گزارش­های تحلیلی جامع و نیز تجربیات سازمان­های برتر دنیا در این ارزیابی بهره­مند می­شوند.

۲-۲-۸- مدل­های مدیریت دانش

در سال­های اخیر محققان بسیاری در زمینه مدیریت دانش کار کرده ­اند و مدل­های بسیاری در این زمینه ارائه شده است. این مدل­ها معمولاً اصل و محتوای مشابهی دارند اما اصطلاحات و ترتیب فازها در آن­ها ممکن است متفاوت باشد. نکته­ای که در تمامی این مدل­ها به چشم می­خورد تأکید بر استفاده و به‌کارگیری دانش است و مراحل دیگر به عنوان مقدمه­ای در ایجاد بسترهای لازم و مناسب برای به‌کارگیری دانش هستند [۹]. این مدل­ها عمدتاً دو تا هشت مرحله دارند. مدل نوناکا و تاکاچی (۱۹۹۵)، مدل هفت سی (۱۹۹۶)، مدل بک من (۱۹۹۹)، مدل هیسینگ (۲۰۰۰)، مدل سنگ بنای مدیریت دانش[۲۶] (۲۰۰۲) و مدل مارک م.مک الروی (۲۰۰۲) و … از مدل­های ارائه شده در زمینه مدیریت دانش هستند [۴ و ۹].

از آنجا که مدل پایه­ های ساختمان دانش پروبست نسبت به سایر مدل­های دانش کاربردی­تر و جامع­تر می­باشد، در ادامه شرح مختصری از این مدل خواهیم داشت.

شکل ۲-۳ مدل مدیریت دانش پروبست و رمهارد [۴]

این مدل شامل هشت جزء است که مدیریت دانش در آن به صورت سیکلی جریان دارد. این مدل شامل دو سیکل درونی و بیرونی است و سیکل درونی شامل مراحل: کشف (شناسایی)، کسب، توسعه، تسهیم، کاربرد و نگهداری از دانش می­باشد. سیکل بیرونی شامل بلوک­های اهداف دانش و ارزیابی دانش است و کامل کننده این دو سیکل بازخورد است [۴ و ۹].

تعیین اهداف دانش: اهداف مدیریت دانش باید از اهداف اصلی سازمان در دو سطح استراتژیک و عملیاتی نشئت می­گیرند.

شناسایی دانش: طرح سؤال آیا می­دانیم که چه می­دانیم مرحله آغازین شناسایی دانش است. شناسایی منابع دانشی هم بیرون از مرزهای سازمان و هم در درون سازمان صورت پذیرد.

توسعه دانش: دانش باید از منابع شناسایی شده بازار داخلی و خارجی و از منابعی نظیر مشتریان، رقبا، همکاران و … جمع آوری گردد.

توسعه دانش: باید با دانش کسب شده سازمان را توسعه داد. این توسعه می ­تواند شامل هرگونه تغییر یا نوآوری در ارائه خدمات و محصولات به مشتریان باشد.

تسهیم دانش: دانش کسب شده باید در زمان و مکان مناسب بدست افراد مناسب برسد. چگونگی انتقال دانش از سطح فردی به سطح گروهی و سازمانی در این فاز مورد بررسی قرار می­گیرد.

استفاده از دانش: در این فاز موانع موجود بر سر راه دانش باید شناسایی و برطرف گردند تا دانش در سازمان به صورت عملی و مفید در ارائه خدمات و محصولات بکار آید.

نگهداری دانش: در این فاز هدف حفظ، ذخیره و به­روزآوری دانش خواهد بود.

ارزیابی: در فاز ارزیابی نحوه رسیدن به اهداف تعیین شده و استفاده از نتایج به عنوان بازخورد در این فاز صورت می­گیرد [۴].

۲-۳- مدیریت دانش مشتری[۲۷]

امروزه در زمان استفاده از خدمت یا مصرف کالا توسط مشتری دانش قابل توجهی تبادل می­ شود. این دانش به عنوان منبعی مهم برای سازمان و کسب و بهره ­برداری از آن به یک مزیت رقابتی در سازمان­ها تبدیل شده است.

مدیریت دانش مشتری دربردارنده فرایندهایی­ست که با شناسایی و اکتساب اطلاعات مشتری و نیز ایجاد و بهره ­برداری از دانش مشتریان، مربوط است [۹]. چنین اطلاعاتی در ماورای محدوده­های خارجی سازمان قرار دارند و دانشی که از آن­ها استخراج می­ شود موجب ایجاد ارزش برای سازمان و مشتریان آن خواهد شد [۳۲].

در فرایند ایجاد دانش، مشتری به عنوان شریک سازمان شناخته می­ شود و از آنجا که هردو هدف مشترکی در ذهن دارند (خدمات و محصولات بهتر)، هردو طرف می­توانند شرکای خوبی در فرایند ایجاد دانش باشند.­

مدیریت دانش مشتری سرمایه مهمی برای انواع سازمان­هاست و اساس ارتقای ارزش مشتری است [۴۲]. با تأکید بر دانش به عنوان فاکتور رقابتی مهم در اقتصاد جهانی، سازمان­ها باید به دنبال یک عنصر کلیدی باشند: دانش مشتری [۲۷].

دانش مشتری نوعی از دانش (یا داده و اطلاعاتی است که قابلیت تحلیل و تفسیر و نهایتاً تبدیل به دانش را دارند) در حوزه ارتباط با مشتری است که قابلیت تأثیرگذاری مستقیم یا غیر مستقیم بر عملکرد سازمانی را دارا می­باشد [۴۳]. دانش مشتری اطلاعاتی است که جهت برقراری ارتباط قوی­تر با مشتری مورد نیاز است [۴۷]. بهره­ گیری از دانش مشتری مزایایی را هم برای سازمان و هم برای مشتری به دنبال خواهد داشت. از جمله این مزایا می­توان به بهبود محصولات و خدمات ارائه شده به مشتری، افزایش فروش، جلب رضایت مشتری، حفظ مشتری و … اشاره نمود [۳۴].

مدیریت دانش مشتری و مدیریت دانش به دنبال اهداف یکسانند: ارتقای سطح رضایت مشتری. نتایج حاصل از این تلاش دانش­گرا مدیریت دانش مشتری و یا مدیریت ارتباط با مشتری نامیده می­ شود [۲۷].

در ادبیات تحقیقات مدیریت دانش، مدیریت دانش مشتری، به عنوان به‌کارگیری انواع دانش شامل دانش برای مشتری[۲۸] (مثلاً اطلاعات یک محصول)، دانش از طرف مشتری[۲۹] (مثلاً ایده­هایی برای بهبود محصول) و دانش درباره مشتری[۳۰] (مثلاً نیازها و انتظارات مشتریان) برای ارتقاء قابلیت ­های ارتباط با مشتریان شرکت است [۱۵].

۲-۳-۱- انواع دانش مشتری

دانش مشتری در ارتباطات بین مشتری و سازمان انواع متفاوت دارد که عبارتند از:

دانش برای مشتری، دانش از طرف مشتری، دانش درباره مشتری.

دانش درباره مشتری: نوعی از دانش است که به سازمان کمک می­ کند مشتریانش را بشناسد و به طور مؤثری در مورد آن­ها هدف­گذاری کند. سه نوع دانش درباره مشتری وجود دارد: جمعیت­شناختی، روان‌شناختی و رفتاری [۳۶].

دانش درباره مشتری می ­تواند یکی موارد زیر باشد [۷ به نقل از ۴۲]:

  • دانش و اطلاعات درباره مشتریان فعلی (شامل دانش و اطلاعات تاریخی و یا دانش و اطلاعات مربوط به نیازمندی مشتریان).
  • دانش و اطلاعات در مورد مشتریان بالقوه (شامل دانش و اطلاعات مربوط به علاقمندی و ترجیحات آن­ها).

دانش برای مشتری: این نوع دانش برای ارتقاء تجربیات مشتریان در مورد محصولات و خدمات شرکت کاربرد دارد [۷ به نقل از ۴۲]. این دانش دانشی­ست که از طرف سازمان به مشتری ارائه می­ شود تا مشتری شناخت بهتری از سازمان، محصولات و خدمات سازمان کسب نماید. دانش برای مشتری شامل اطلاعاتی در مورد محصولات، بازارها و تأمین­کنندگان است که بر روی درک مشتری از کیفیت خدمات تأثیرگذار خواهد بود [۳۳].

انواع دانش برای مشتری عبارتند از:

  • دانش و اطلاعات محصولات و خدمات سازمان (شامل دانش و اطلاعات مشتریان فعلی و بالقوه).
  • دانش و اطلاعات عمومی شرکت (شامل اطلاعات معرف و محصولات دانشی سازمان).
  • دانش و اطلاعات محیطی شرکت (مانند دانش و اطلاعات مربوط به بازار و محصولات و خدمات رقبا) [۷ به نقل از ۴۲].

دانش از طرف مشتری: واضح است که تمرکز سازمان باید بر روی تحویل آنچه مشتریان نیاز دارند باشد نه توسعه محصولات و خدماتی که مشتریان نیاز و تمایلی به آن ندارند، سازمان نیازمند این خواهد بود که نظرات و اطلاع

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:51:00 ب.ظ ]




Palmer, Andrew, The Seventh Century in the West-Syrian Chronicles, Liverpool: Liverpool University Press, 1993.
Pourshariati, Parvaneh, Decline and fall of the Sasanian Empire, London and New York: I.B. Taurice and Co Ltd, 2008.
Sebeos, The Armenian History attributed to Sebeos, translation and commentary by R. W. Thomson and others, Liverpool: Liverpool university press, 1999.
Shahbazi, A.Sh. “Bahram Chubin”, Encyclopeadia Iranica, ed. E. Yarshater, London, etc., 1982.
Shapira, D.Y., “Armenian and Gerogian sources on the Khazars”, The world of the Khazars, ed. Peter B. Golden and others, Leiden: Brill, 2007.
Theodore Syncellus, On the siege of Constantinopole, Analecta Avarica, ed. L. Sternbach, Krakow: 1900.
Theophanes, The chronicle of Theophanes the confessor, translated by Cyril Mango and Roger Scott, New York: oxford university press, 1997.
Theophylact Simocatta, The History of Theophylact Simocatta, translated by Michael and Mary Whitby, Oxford and New York: Oxford university press, 1986.
Trombley, F. R., “Military Cadres and Battle during the Reign of Heraclius, The reign of Heraclius: Crisis and Confrontation, ed. Gerrit J. Reinink and Bernard H. Stolte, Leuven and etc: Peeters, 2002, vol 2.
Watt, John W., “The Portrayal of Heraclius in Syriac Historical Sources”, The reign of Heraclius: Crisis and Confrontation, ed. Gerrit J. Reinink and Bernard H. Stolte, Leuven and etc: Peeters, 2002, vol 2.
Whitby, Mary, “George of Pisidia’s Presentation of the Emperor Heraclius and his Campaigns.” The reign of Heraclius: Crisis and Confrontation, ed. Gerrit J. Reinink and Bernard H. Stolte, Leuven and etc: Peeters, 2002, vol 2.
Widengren, G., “The Status of the Jews in the Sassanian Empire”, Iranica Antiqua, ۱, ۱۹۶۱٫
پیوست: نقشه­ها
نقشه­ شماره ۱: شرق نزدیک در زمان خسروپرویز
نقشه شماره ۲: قسطنطنیه و شهرهای اطراف آن در زمان خسروپرویز
نقشه شماره ۳: غرب و شمال غرب ایران در زمان خسروپرویز
Abstract
This thesis concerns the comparative study of Shahname with the Byzantine, Armenian and Syrian Sources From the beginning of Bahram Chubin’s Rebellion to the death of Khosrow Parviz. The Reign of Khosrow Pariz Includes Many important events that have influenced the history of Iran and Byzantium severely and many sources have refered to. Each of these sources consists of special parts of that period and some of them argue about the whole or a big part of that. Therefore, one can find some similarities and differences regarding many events that have been studied thoroughly on this thesis. Furthermore, the new studies have been also used and the researcher has mentioned his own ideas in addition to perusing them. Ferdowsi’s Shahname has so much information concerning the rebellion of Bahram Chubin, but it has little information about the wars of Sasanian Iran with the Eastern Rome in that time. So, one must find most of the information from the Byzantine, Armenian and Syrian sources that rather have hostile attitudes toward Khosrow Parviz and the Iranian people, especially the Byzantin Sources whose country was involved in a great battle with Iran and had lost vast parts of its eastern territories. Some of the Syrian sources reveal some important information regarding the Nestorian church and the position of Christians in Iran at that time. One can also extract much invaluable information from the Armenian sources, concerning Armenia in the reign of Khosrow Parviz.
University of Tehran
Faculty of Literature and Humanities
The comparative Study of Ferdowsi’s Shahname with the Byzantine, Armenian and Syrian sources about the reign of Khosrow Parviz
By: Jamshid Ghahremani
Under Supervision of Roozbeh Zarrinkoob
A thesis submitted to the Graduate Studies
Office
In partial fulfillment of the requirements for the
Degree of Master of Arts in
The history of Ancient Iran
Bahman 1392

پیگولفسکایا، نینا، ایران و بیزانس در سده­های ششم و هفتم میلادی، ترجمه­ی کامبیز میربهاء، تهران: ققنوس، ۱۳۹۱٫

– Palmer, Andrew, The Seventh Century in the West-Syrian Chronicles, Liverpool: Liverpool University Press, 1993. ↑
– Greatrex, G. and Samuel N.C.Lieu, The Roman Eastern Frontier and the Persian wars, London and New York: Routledge, 2002. ↑
– Howard-Johnston, James, witnesses to a world crisis: historians and histories of the Middle East in the seventh century, Oxford and New York: Oxford University Press, 2010. ↑
– شهبازی، علیرضا شاپور، تاریخ ساسانیان، ترجمه­ی بخش ساسانیان از کتاب تاریخ طبری و مقایسه­ آن با تاریخ بلعمی، تهران: مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۸۹٫ ↑
– پریش­روی، عباس، برابرنهاد شاهنامه فردوسی و غررالسیر ثعالبی، تهران: بنیاد موقوفات دکتر محود افشار یزدی، ۱۳۹۰٫ ↑
– فردوسی، ابوالقاسم، شاهنامه، به کوشش جلال خالقی مطلق، تهران: مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی، دفترهای هفتم و هشتم، ۱۳۸۶٫ ↑
– Theophylact Simocatta, The History of Theophylact Simocatta, translated by Michael and Mary Whitby, Oxford and New York: Oxford university press, 1986. ↑
– پیگولفسکایا، ۱۳۹۱، ۱۹-۱۸٫ ↑
– Evagrius, The Ecclesiastical history of Evagrius scholasticus, translated by Michael Whitby, Liverpool: Liverpool university press, 2000. ↑
Chronicon Paschale, Translated with introduction and notes by Michael and Mary Whitby, Liverpool university press, 2007, second impression. ↑
– Antiochu Strategos, »Account of the Sack of Jerusalem in A. D. 614«, tr. Fredrick C. Conybeare, The English Historical Review, 25 (July 1910), 502-517. ↑
-Theodore Syncellus, On the siege of Constantinopole, Analecta Avarica, ed. L. Sternbach, Krakow: 1900. ↑
– John of Nikiu, The Chronicle of John Bishop of Nikiu, tr. R. H. Charles, London: Williams and Norgate, 1913. ↑
– Nikephorus, Patriarch of Constantinople Short History, translation and commentary by Cyril Mango, Washington: Dumbarton Oaks, 1990. ↑
– برای مطالعه­ بیشتر درباره این منبع نک به:

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:51:00 ب.ظ ]




پرسش‏های مطرح شده در این پژوهش‏ این بود که سطح دین‏داری دانش‏جویان در ابعاد اعتقادی و مناسکی (فردی و اجتماعی) چهقدر است؟ میزان گرایش دانش‏جویان به دین خصوصی به چه میزان است و تا چه حد برخورد گزینشی با دین در میان دانش‏جویان رواج دارد؟ مرشدی با هدف عملیاتی کردن نظرات برگر در این حوزه سه مفهوم «گرایش به دین خصوصی»، «برخورد گزینشی با دین» و «تکثرگرایی در دین» را از آرای وی أخذ کرده و با تعریف عملیاتی آن‏ها مورد سنجش قرار داد. در تعریف عملیاتیِ مفهوم «گرایش به دین خصوصی» از سه گویه ۱. عدم نیاز دین به متولی، ۲. اداره‏ی جامعه با تکیه بر عقل، و ۳. وابسته‏گی پاکی انسان به نیت او استفاده شده است در تعریف عملیاتیِ مفهوم «تکثرگرایی در دین» از سه گویه‏ی ۱. دوستی و ارتباط با مردمان با مذهب متفاوت، ۲. منافات دین‏داری با گوش‏دادن به موسیقی‏ها و فیلم‏ها، و ۳. عدم اهمیت نوع مذهب در رسیدن به حقیقت استفاده شده است. در تعریف عملیاتیِ مفهوم «برخورد گزینشی با دین» از چهار گویه‏ی ۱. انجام‏ندادن احکام شرعی ناموجه (از نظر عقل)، ۲. توان خود فرد در تشخیص گناه، ۳. تطابق‏ دادن آموزه‏های دینی با عقل انسان امروزی و ۴. مراجعه به عقل به‏جای مراجعه به توصیه‏های دینی در زنده‏گی استفاده شده است. برای جمع‏آوری داده‏ها‏، پژوهش‏گر از روش پیمایش و فن پرسش‏نامه بهره جسته و سپس به‏منظور تحلیل نتایج پیمایش، از نرم‏افزار spss استفاده شده است (توسلی و مرشدی، ۱۳۸۵: ۱۰۵-۱۰۴).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

نتایج حاصل از این پژوهش نشان می‏دهد که هم در سطح آگاهی دانش‏جویان انواع گرایش‏های دینی ظهور یافته، و هم در سطح اجتماعی رویکردهای مختلف به دین تا حدی ظهور یافته است. مطابق نتایج این مطالعه، هر چند باورهای دینی دانش‏جویان کم‏تر دست‏خوش تغییر شده است – به‏طوری که هم‏چنان باورهای دینی دانش‏جویان در سطح بالایی ارزیابی می‏شود – اما نوع نگرش آنان به اعمال فردی و به‏ویژه به اعمال جمعی دین در حال تغییر است. به‏طوری‏‏‏که بخش قابل توجهی از دانش‏جویان اصلن مناسک فردی و جمعی دین را انجام نمی‏دهند (۷/۱۳ درصد اعمال فردی دینی، و ۲۹ درصد اعمال جمعی). به‏علاوه، برخورد گزینشی با دین در میان دانش‏جویان رواج زیادی دارد، این امر به‏ویژه در مورد احکام شرعی دین مصداق بیش‌تری دارد. به‏عنوان مثال، ۴۲ درصد پاسخ‏گویان اعلان کرده‏اند که آن بخش از احکام شرعی را که برایشان موجه نیست و دلیل انجام آن‏را نمی‏دانند، انجام نمی‏دهند، و ۳۴ درصد نیز اعلان کرده‏اند که هر کدام از آموزه‏ها و باورهای دینی که با عقل انسان امروزی سازگاری ندارد باید کنار گذاشته شود (همان: ۱۱۳). نکته‏ی قابل‏توجه این است که هم پای‌بندی به اعمال فردی و جمعی دین در میان دانش‏جویان ترم‏های بالاتر نسبت به دانش‏جویان ترم‏های پایین‏تر کم‏تر است و هم گرایش آنان به دین خصوصی، تکثرگرایی در دین و برخورد گزینشی با دین نسبت به دانش‏جویان ترم‏های پایین‏تر بیش‌تر است. مرشدی سپس نتیجه می‏گیرد که حضور در فضای دانش‏گاه به‏عنوان نهادی مدرن باعث رسوخ آگاهی‏های لازمه‏ی این نهاد (آگاهی مدرن) در اذهان دانش‏جویان شده و این وضعیت در نهایت منجر به تغییر باورها و ارزش‏های دینی و غیردینی نزد آنان می‏شود (همان: ۱۱۴-۱۱۳).
«بررسی تغییر نگرش‏ها و رفتارهای دینی جوانان» عنوان پژوهشی است که مریم زارع (۱۳۸۴) جهت أخذ درجه‏ی کارشناسی ارشد در دانش‏گاه تهران انجام داده است. وی در این پژوهش در پی پاسخ‏گویی به این پرسش است که دانش‏گاه به‏عنوان یکی از ابزارهای مدرنیته چه تأثیری بر دین‏داری دانش‏جویان می‏گذارد؟
زارع به‏منظور پاسخ‏گویی به این پرسش به مقایسه‏ی دو گروه دانش‏جویان و غیردانش‏جویان پرداخته است. روش مورد استفاده در این پژوهش پیمایش، و ابزار گردآوری داده‏ها پرسش‏نامه می‏باشد. نمونه‏ی آماری در این پژوهش ۲۲۹ نفر دانش‏جو و ۱۷۴ نفر از جوانان غیردانش‏جو است.
ایشان دین‏داری را به سه قسمت اعتقادی، نگرشی و رفتاری تقسیم کرده است. بعد نگرشی شامل نگرش مدرن و سنتی، بعد رفتاری به دو بخش رفتار فردی و رفتار جمعی که رفتار جمعی هم به نوبه‏ی خود به دو بخش رفتار جمعی رسمی و رفتار جمعی غیررسمی تقسیم شده‏اند.
نتایج پژوهش نشان می‏دهد که در باب بعد اعتقادی تفاوت میانگین بسیار ناچیز است و اکثر مردمان در زمینه‏ی بعد اعتقادی از حد متوسط بالاتر هستند. در باب رفتارهای دینی در هر دو گروه بیش از نیمی از مردمان رفتارهای فردی دینی را متوسط و بیش از متوسط انجام می‏دهند. در باب رفتارهای غیررسمی جمعی تفاوت معناداری وجود دارد، بدین معنی که غیردانش‏جویان بسیار بیش‌تر از دانش‏جویان در این مراسم‏ شرکت می‏کنند و هم‏چنین در رفتارهای رسمیِ جمعی نیز غیردانش‏جویان بسیار بیش‌تر در این مراسم‏ شرکت می‏کنند. در باب نگرش دینی نتایج نشان می‏دهد که دانش‏جویان بیش‌تر نگرش مدرن و غیردانش‏جویان نگرش سنتی دارند.
از دیگر نتایج این پژوهش این است که دانش‏گاه به‏عنوان یکی از ابزارهای مدرنیته باعث فردی‏شدن دین‏داری شده است که برخی از گویه‏ها در این پژوهش مؤیّد این امر هستند، به‏عنوان مثال حدود نیمی از پاسخ‏گویان بیان کرده‏اند که اصلن به رساله مراجعه نمی‏کنند که نشان‏دهنده‏ی این است که مردمان خودشان دین را تفسیر می‏کنند و مسائلشان را خود پاسخ می‏گویند و به مرجعی دیگر مراجعه نمی‏کنند (زارع، ۱۳۸۴).
زارع پس از بررسی ابعاد دین‏داری از نظر آلپورت، لنسکی، گلاک و استارک، کینک و هانت و… دین‏داری را شامل سه بعد اعتقادی، رفتاری و نگرشی می‏داند. نقد وارده بر کار ایشان این است که وی بدون نقد و ارزیابی مدل‏های پیشین و بدون استدلال و توضیح و مرجعی ابعاد دین‏داری را مطرح می‏کند و به بررسی آن‏ها می‏پردازد. کار زارع جزء آن‏ دسته از پژوهش‌هایی است که بدون مدل به بررسی دین‏داری می‏پردازد.
بهناز خسروی (۱۳۸۵) با انجام پژوهشی با عنوان «جوامعی در نوستالوژی اجتماع؛ نگاهی به معنویت‏های جدید در ایران»، از خلال مطالعه‏ی موردی دو نمونه از جمع‏های عرفانی – روان‏شناسی، در پی بررسی نوع سازمان‏دهی اجتماعی و چه‏گونهگی روابط اعضای مختلف آن‏ها با یک‏دیگر بوده است. جمعیت مورد مطالعه مردمانی هستند که در سطح شهر تهران، در جمع‏هایی که به عنوان مروجان رفتارهای نوین دینی، دین‏داری‏های جدید و یا معنویت‏های جدید شناخته می‏شوند، شرکت می‏کنند. این نوع جمع‏ها که بیش‌تر در قالب عناوین کلاس‏های آموزشی فعالیت می‏کنند، به دو دستهی‏ کلی «جمع‏هایی با روی‏کردهای عرفانی» و «جمع‏هایی با روی‏کردهای علمی و روان‏شناسی» تقسیم شده‏اند. پژوهش‏گر با شرکت در دوره‏های کلاسی دو نمونه از جمع‏های عرفانی و روان‏شناسی در شهر تهران و انجام مشاهده‏ی مشارکتی و مصاحبه‏ی عمیق با نمونه‏ای از اعضای این گروه‏ها، به دنبال بررسی نوع سازمان‏دهی اجتماعی و چه‏گونهگی روابط اعضای مختلف آن‏ها با یک‏دیگر بوده است. چارچوب نظری پژوهش وی بر پایه‏ی دیدگاه‏های وبر در مورد سازمان دینی و اقتدار رهبر، و هم‏چنین دیدگاه‏های زیمل در مورد جامعه‏ی رازدار، شکل می‏گیرد. بر اساس یافته‏های پژوهش، این جمع‏ها را می‏توان «جوامعی در نوستالوژی اجتماع» با خصوصیات «بسته و رازدار» و دارای «رهبری فره‏مند» معرفی و در عین حال حضور آن‏ها را به عنوان نشانه‏هایی از پویایی حیات زنده‏ی “اجتماعی” در لایه‏های زیرین جامعه قلم‏داد کرد.
نتایج پژوهش نشان می‏دهد که آموزه‏ها و شرایط این دو کلاس، تلاش زیادی برای شکل‏دهی و ایجاد نوعی هم‏بسته‏گی جمعی دارند. از سوی دیگر، فضای حاکم بر روابط مردمان در هر دو جمع، نشان از «صمیمیت‏های اغراق‏شده» دارد. علاوه بر این، «متولیان این جمع‏ها با کمک شرکت‏کنندهگان، در تلاش برای آفرینش نوعی سازمان اجتماعی، هر چند غیرنهادی، از طریق ایجاد حس همبستهگی میان اعضای خود هستند» و در این میان حتا از به وجود آوردن «زبان مشترک» در کنار راه و هدف مشخص، نیز بسیار کمک می‏گیرند (شریعتی مزینانی، باستانی و خسروی ۱۳۸۵: ۱۸۸).
نتایج پژوهش حاکی از تمایل جامعه مورد مطالعه برای به وجود آوردن فضایی است که بتوان آنرا بنابر تعبیر تونیس، اجتماع یا جماعت نامید. به تعبیر دیگر، در شرایطی که به‏طور کلی سیاست‏های حاکم معطوف به سوق‏دادن جامعه به سوی یک فضای اجتماعی واحد است، کوشش برای ایجاد و حفظ چنین اجتماعاتی در گوشه و کنار فضاهای شهری توسط مردمان را می‏توان حاکی از پویایی حیات اجتماعی و میل به تکثر و تنوع آن تعبیر کرد. بر اساس نتایج پژوهش خسروی، می‏توان ساختار جمع‏های مورد مطالعه را جوامع کوچکی معرفی کرد که در عین وجود شاخص‏های رقابت، نفع شخصی و پیش‏رفت در میان آن‏ها، تمایل زیادی برای به‌وجود آوردن اجتماعاتی بر اساس آموزه‏هایشان و با ایجاد پیوندهای نزدیک و صمیمانه و فضای هم‏کاری و علاقه با یک‏دیگر، در میان خود دارند؛ چیزی که به ندرت می‏توان در میان اجتماع پی‏روان دین رسمی دید.
خسروی نتیجه می‏گیرد که اگرچه این جریان‏ها هنوز چندان رسمیتی پیدا نکرده‏اند، اما تنوع نسبی آن‏ها در شکل و محتوا، نشان از آن دارد که متن مردم به شیوه‏های مختلف، چه از طریق «ابداع و نوآوری» در شکل اجتماعات سنتی قدیمی و چه از راه «وارد کردن» سبک‏های مختلفی از غرب و شرق، در صدد تولید فضاهای خاص و متنوعی در درون خود هستند که هم به نوعی در زنده‏گی فکری و روحی آن‏ها تأثیرگذار بوده و هم اجتماعات کوچکی را برایشان به وجود آورد که دستکم در دوره‏ای از زنده‏گی، تا حدی نسبت به آن تعلق پیدا کنند.
«بررسی أثر جهانی‏شدن فرهنگی بر عرفی‏شدن فردی با توجه به نقش تعدیل‏گر عوامل زمینه‏ای» عنوان رساله‏ی دکترا نادر صنعتی شرقی (۱۳۸۹) در دانش‏گاه تربیت مدرس است. صنعتی در این پژوهش، در صدد بررسی دنیوی‏شدن در بستر مناسبات فراملی و جهانی بوده و با توجه به این چشم‏انداز، هدف اصلی پژوهش وی کشف أثر جهانی‏شدن فرهنگی بر روی دنیوی‏شدن فردی مردم کشورهای جهان با توجه به متغیرهای زمینه‏ای أثرگذار بر این رابطه است. روش به‏کار رفته در این پژوهش، مطالعه‏ی میان‏ملتی است؛ «این روش که در ذیل روش‏های متغیرمحور دسته ‏بندی می‏شود؛ غالبا با بهره گرفتن از داده‏های ثانویه به مقایسه میان واحدهای کلان اجتماعی می‏پردازد». بدین اعتبار، واحد تحلیل پژوهش وی کشورها، و سطح تحلیل آن جهان بوده است (صنعتی شرقی، ۱۳۸۹: ۲۳-۹).
پژوهش‏گر پس از بررسی آرای مختلف صاحب‏نظران در باب ساز و کار‏های علی أثرگذاری جهانی‏شدن فرهنگی، چارچوب نظری عام‏گرایی مشروط را ارائه می‏کند. چارچوب نظری مذکور از دو مدعای محوری تشکیل می‌شود. مطابق ادعای نخست، جهانی‏شدن فرهنگی پذیرش ارزش‏های دنیوی را در شرایط کنونی تسهیل می‏نماید. دومین ادعای این نظرگاه این است که شدت و ضعف أثرگذاری جهانی‏شدن فرهنگی وابسته به برخی از عوامل زمینه‏ای کشورها است (همان: ۵۲-۴۵).
نتایج آزمون فرضیه در این پژوهش نشان داد که جهانی‏شدن فرهنگی أثری مثبت بر دنیوی‏شدن فردی بر جای می‏گذارد. بنابراین نخستین مدعای نظری پژوهش مذکور مورد تأیید قرار گرفت. در ارتباط با مدعای دوم نیز یافته‏های به‏دست آمده از پژوهش مذکور نشان دادهاند که برخی از عوامل زمینه‏ای مطابق انتظارات نظری و برخی دیگر خلاف انتظار آن عمل نمودهاند:
تمایزات قومی و زبانی از جمله عوامل زمینه‏ای بودند که أثر دنیوی‏کننده‏ی جهانی‏شدن فرهنگی را تشدید می‏کردند. بدین معنی که جوامعی که از نظر قومی و یا زبانی ناهمگون باشند، جهانی‏شدن فرهنگی أثر نسبتن قابل توجه‌ای بر دنیوی‏شدن فردی آنان دارد. از نظر تمایزات مذهبی، نتایج پژوهش نشان داد که جهانی‏شدن فرهنگی در جوامعی که یک آیین مذهبی در آن‏ها رایج است بسیار بیش‌تر از کشورهایی که از نظر مذهبی ناهمگون می‏باشند بر روی دنیوی‏شدن فردی أثر می‏گذارد. در مورد سطح توسعه‏یافتهگی به‏عنوان یکی دیگر از عوامل زمینه‏ای، نتایج حاکی از عدم تأثیر سطح توسعه‏یافتهگی بر أثربخشی جهانی‏شدن فرهنگی بر روی دنیوی‏شدن فردی است. رضایت‏مندی از نظام سیاسی یکی دیگر از عوامل زمینه‏ای بود که در این مطالعه مورد بررسی قرار گرفت. یافته‏ها نشان داد که أثر جهانی‏شدن فرهنگی بر روی دنیوی‏شدن فردی در نظام‏های سیاسی غیرسکولاری که بی‏ثبات بوده و یا از نابرابری‏های اقتصادی بالایی برخورداراَند، بسیار بیش‌تر از سایر نظام‏های سیاسی است (همان: ۱۵۲- ۱۴۱).
رضا کلاهی (۱۳۹۲) در پژوهشی با عنوان دین در داستان زنده‌گی (مطالعه‌ی تجربه‌های روایت‌شده از دین زیسته) به‌دنبال یافتن پاسخ این سوال است که دین‌داران، داستانِ فراز و فرودهای دین‌ورزی خود را چه‌گونه حکایت می‌کنند و دین‌ورزی کنونی خود را در چارچوب این داستان چه‌گونه درک و تفسیر می‌کنند؟ بر این اساس، او مطالعه‌ی خود را بر روی داستان زنده‌گی[۸۰] دینی افراد متمرکز کرده و تلاش می‌کند شیوه‌های موجه‌سازی و معنادار ساختن باورهای دینی توسط افراد را در این داستان‌ها بررسی کند؛ داستان‌هایی که با انجام مصاحبه‌ی روایی و نیز بررسی تعدادی از روایت‌هایی که افراد از زنده‌گی دینی‌شان در وبلاگ‌ها منتشر کرده‌اند، گردآوری شده و به کمک روش تحلیل ساختاری روایت، تحلیل خود را آغاز می‌کند.
پژوهش‌گر پس از تحلیل ساختاری اطلاعات گردآوری‌شده، دو روایت عمده از دین‌داری افراد را ارائه می‌دهد. به‌طور خلاصه، ساختار روایت گونه‌ی اول (روایت دین‌داری آسمانی) از این قرار است که قهرمان داستان، خود انسان است و هدف او رسیدن به سعادت جاودان است. در این روایت، افراد به مخالفت با زنده‌گی دنیوی برمی‌خیزند و در این میان، «دین» (یاری‌گر) برای رسیدن به هدف (مفعول) به یاری انسان (فاعل) می‌شتابد. به‌عبارتی، داستان از این قرار است که انسان در راه رسیدن به سعادت جاودان با نیروهای باطل مبارزه می‌کند تا زمانی که مرگ (ابریاری‌گر) فرا رسد و نیروهای باطل شکسته شوند و انسان به سعادت جاودان نائل گردد. در آن روز، حقیقت (ذی‌نفع) بر همه‌گان آشکار خواهد شد.
در روایت دوم (روایت دین‌داری زمینی) دین‌داری قهرمان در ابتدا شبیه همان دین‌داری آسمانی است اما رفته‌رفته از دین‌داری آسمانی فاصله گرفته و به وضعیت جدیدی می‌رسد چرا که این دین‌داری را عوامل برهم‌زننده‌ای به چالش می‌کشد. چالش‌هایی نظیر وابسته‌گی‌های دنیوی، تعارض عقاید دینی و واقعیت بیرونی، تعارض دین‌داری و اخلاق‌مداری و تعارض بخش‌های مختلف عقاید دینی که محقق این چالش‌ها را «واقعیت‌های زمینی» نام‌گذاری می‌کند. در طول نزاع واقعیت‌های زمینی با دین‌داری آسمانی، الگوی روایت آسمانی عملن منتفی می‌شود و تفکیک‌های آسمانی ـ زمینی، دنیوی ـ اخروی، حق ـ باطل، مؤمن ـ کافر و ثواب ـ گناه فرو می‌ریزند و با حذف دوگانه‌ی اخروی ـ دنیوی، «موکول‌شده‌گی سعادت به جهان اخروی» منتفی می‌شود و جای خود را به آرامش دنیوی می‌دهد. ارجاع امر دینی و معنوی به جهانِ آسمانی تضعیف می‌شود یا از میان می‌رود و روابط میان زمینیان، جای رابطه با آسمان را می‌گیرد. اخلاق‌مداری از دین‌داری جدا می‌شود و دین‌داری به نوعی ذائقه یا سلیقه‌ای زیبایی‌شناسانه و شخصی تبدیل می‌شود.
نقد وارده به پژوهش کلاهی این است که به‌نظر می‌رسد انسان‌شناسی خوش‌بینانه‌ای در پس انتخاب و تحلیل داستان زنده‌گی افراد بر نگاه او حاکم است در واقع، چه استدلالی در پس این قضیه وجود دارد که روایت‌های بازگوشده‌ی افراد را معادل نگرش واقعی آنان نسبت به مسأله بدانیم و در تحلیل داستان زنده‌گی افراد به هر آن‌چه ادعا کرده‌اند اکتفا کنیم؟ گرچه این خلل معرفت‌شناختی را می‌توان به کل ساحت معرفت‌شناسی علوم انسانی بسط داد و آن را ناشی از محدودیت ابزارهای شناخت آدمی در رسوخ به دنیای درونی و واقعی عاملان دانست، اما در پژوهش مذکور شاید اگر پژوهش‌گر نگرش و درک و تفسیر مصاحبه‌شونده‌گان را با تجربیات زیسته‌شان از خلال انجام مصاحبه مطابقت می‌داد، می‌توانست تا حدودی این گمانه را برطرف کند و در باب اظهارات راویان سره را از ناسره تمییز دهد.
نقد دیگری که بر پژوهش کلاهی وارد است این است که یکی از منابع اطلاعاتی پژوهش او را داستان‌هایی تشکیل می‌دهد که راویان در وبلاگ‌ها منتشر کرده‌اند. انتشار این روایت‌ها ممکن است صبغه‌ای سوگیرانه و تبلیغی داشته باشد لذا صحت و صدق این روایت‌ها به مراتب بیش از روایت‌هایی در خطر است که با انجام مصاحبه گردآوری شده‌اند و به‌تر آن بود که پژوهش‌گر برای این گردآوری اطلاات به انجام مصاحبه‌های بیش‌تری اقدام می‌کرد. از این گذشته، به‌نظر می‌رسد منطق انتخاب این روایت‌ها نیز جهت‌دار است. پژوهش‌گر در بحث از معیار انتخاب روایت‌های موجود در منابع اینترنتی اظهار می‌دارد که صرفن روایت‌هایی را انتخاب کرده است که آغاز و پایانی دین‌دارانه داشته‌اند و نیز روایت‌هایی که آغازی دین‌دارانه و اما پایانی متفاوت از قبل (که عمدتن غیردین‌دارانه‌اند) داشته‌اند (کلاهی، ۱۳۹۲: ۱۶۶). شاید اگر پژوهش‌گر روش انتخاب روایت‌ها را تغییر می‌داد و روایت‌های بیش‌تری را به‌صورت غیرهدف‌مند انتخاب می‌کرد، گونه‌های روایت دین‌داری بیش‌تری را می‌توانست شناسایی کند. با این کار، پژوهش‌گر عملن راه خود را بر ارائه‌ یک گونه‌شناسی جامعه‌تر از روایت‌های دین زیسته سد کرده و بدیهی است که از دل چنین انتخابی صرفن دو گونه روایت دین‌داری آسمانی و دین‌داری زمینی استخراج می‌شود.
نکته‌ی آخری که در باب پژوهش مذکور قابل ذکر است این است که پژوهش‌گر مشخص نکرده است که در هنگام انجام مصاحبه‌ها به‌دنبال چه خصیصه‌ها، جنبه‌ها یا ابعادی از دین‌داری بوده است و شیوه‌های موجه‌سازی التزام دینی افراد را در چه جنبه‌هایی از دین‌داری و با چه پرسش‌هایی رصد کرده است. شاید ضمیمه کردن مصاحبه‌نامه یا یک نمونه از مصاحبه‌ها می‌توانست از این مسأله رفع ابهام کند.

۲-۳-۲ پژوهش‌های خارجی

«ورود به دانش‏گاه و تغییر نگرش» (مطالعه طولی از سال ۱۹۸۱-۱۹۷۰) عنوان پژوهش ریچارد بی. فانک و فرن کا. ویلتس است که در سال ۱۹۸۷ منتشر شد. هدف پژوهش مذکور بررسی رابطه میان ورود به دانش‏گاه و تغییرات گرایشی مردان و زنان جوان در دو حوزهی خاص با نقشهای جنسیتی- سنتی و اعتقادات مذهبی بوده، تحلیل مذکور مبتنی بود بر مطالعه دربارهی مردمانی که نخست در سال ۱۹۷۰، یعنی زمانی که دانشآموز سال آخر دبیرستان بودند، و بار دیگر با گذشت بیش از یک دهه مورد مطالعه طولی قرار گرفتند.
نتایج کلی پژوهش نشان داد مردمانی که وارد دانش‏گاه میشوند (اغلب حتا پس از گذشت یک سال) در حوزههایی چون گرایش به مذهب و نقشهای جنسی- سنتی تفاوت معناداری با همتایان غیردانش‏گاهی خود پیدا کردهاند. پژوهش‌های قبلی منعکس شده در این پژوهش نیز بیانگر این واقعیت‌ها هستند که دانش‏جویان دانش‏گاه به کلیسا و تعطیلی روز یکشنبه تمایل کمتری دارند و به خدا کمتر اعتقاد میورزند. همچنین اعتقادات سنتی محافظهکارانه و بنیادگرایانه آنها کمتر و اعتقادات آزادیخواهانهشان بیش‌تر است. ترنت و مداسکر[۸۱] نیز گزارش کردهاند که فارغالتحصیلان دانش‏گاهی نسبت به کسانی که در دورهی یکسانی استخدام شده بودند، نمرات بالاتری در لیبرالیسم مذهبی داشتهاند. لونیگ دریافت که پای‌بندی دینی در طی سالهای تحصیل افت پیدا میکند و دانش‏جویان در حین ورود به دانش‏گاه علایمی از سکولاریزه‏شدن اعتقادات دینی و به زیر پرسش بردن ارزشهای سنتی را از خود بروز میدهند. یافته های مطالعهی فانک و ویلتس، نتایج پژوهش‌های پیشین مبنی بر وجود رابطه میان ورود به دانش‏گاه و لیبرال شدن فرد در گرایشها و اعتقادات مذهبی را تأیید کرد. در این پژوهش، تغییرات معنیداری در گرایشهای دانش‏جویان به سمت جهتگیری مذهبی دنیویتر مشاهده شده است (به نقل از: حبیب‏زاده خطبه‏سرا، ۱۳۸۴: ۲۰).
در پژوهشی که به کوشش کیهان موتلو با عنوان «بررسی عقاید دینی دانش‏جویان دانش‏گاه آنکارا» در مورد عقاید دینی جوانان ترکیه صورت گرفت، نشان داده شده است که جامعه‏پذیری دینی در میان جوانان ترکیه افزایش یافته است. این بررسی که بر روی نمونه ۱۰۹۹ نفری در سال ۱۹۷۸ با جمعیت ۵۳۶ و در سال ۱۹۹۱ با جمعیت ۵۶۳ نفری صورت گرفته، نشان می‏دهد که میزان موافقت با گویه‏های مطرح شده که در مورد اعتقادات دینی و اخلاقیات بوده، در سال ۱۹۷۸، ۵۲ درصد بوده، در حالی که این میزان در سال ۱۹۹۱ به ۶۷ درصد رسیده است. هم‏چنین، یافته‏های پژوهش نشان می‏دهد که ارتباط مستقیمی میان اعتقاد به خدا و خوشبختی، مسلمان بودن و پوشیدن روسری، مسلمان خوب بودن و شخص درست‏کار بودن، از نظر نمونه‏ی مورد مطالعه وجود ندارد. هم‏چنین، اکثر آن‏ها با این گویه‏ که فقط مسلمانان به بهشت می‏روند، مخالفت کرده و نیز اکثر آن‏ها با این گویه که اگر انسان‏ها درست‏کار باشند ولی مذهبی نباشند به بهشت می‏روند، موافقت کرده‏اند (موتلو، ۱۳۷۲: ۷۴-۷۱). نتایج این پژوهش، تحول در جامعه‏پذیری دینی جوانان و افزایش تسامح دینی آنان را در کشوری نشان می‏دهد که در طول چند دهه‏ی گذشته، مدرنیته حضور پررنگی در آن داشته است.
«سفر از جهان سکولار به جهان مقدس: تجربه‏های بومیان بریتانیایی به‏اسلام‏گرویده» عنوان پژوهشی است که علی کوز (۱۹۹۹) بر اساس مصاحبه با شماری از بومیان بریتانیا که به اسلام روی آورده‏بودند انجام داده است. نتایج پژوهش نشان داد که فرایند دنیوی‏شدن در روی آوردن نوگرویده‌گان اروپایی به اسلام نقش داشته است. با این وجود عوامل و دلایل دیگری نظیر ناتوانی در وفق دادن خود با کلیسای نهادی، رد کردن جامعه‏ی بیش از حد سکولار و از نظر اخلاقی آسان‏گیر[۸۲]، جست‏وجو برای ثبات و معنا در محیطی سکولار یا فرامسیحی[۸۳]، بازگرداندن خدا به صحنه با دینی جدید، سرخوردهگی از جامعه‏ی خود، جذب‏شدن به ایمان یا فرهنگ سنتی‏تر، رد کلیسا، رد دینی که در زنده‏گی آن‏ها به حاشیه رانده شده است و در نهایت بی‏اعتمادی به مدرنیته در رویآوردن آنان به اسلام نقش داشته است (کوز، ۱۳۸۲: ۷۳-۶۱).
نکته‏ی دیگری که در تغییر دین گروندهگان مشهود است این است که نوگروی آنان «بر اساس پویایی شناختی و فکری زنده‏گی‏شان بوده است». انگیزه‏ی آن‏ها برای گرویدن به آیینی دیگر، معنابخشی به زنده‏گی‏شان در جهان بوده و هم‏چنین، با این هدف که «با اجتماعی که کم‏تر سکولار است و به تبدیل دین به آگاهی فردی تمایل کم‏تری دارد، هم‏هویت شوند». بنابراین، برای آن‏ها گرویدن به آیینی تازه صرفن به معنای «حرکت از مسیحیت به اسلام» نبوده، بل‏که به معنای «حرکت از سکولار به مقدس» بوده است (همان: ۷۳).
پژوهش بعدی به تلاش‏های رونالد اینگلهارت برای بازبینی مجدد پیش‏فرض‏های نظریه‏ی نوسازی و ارائه‌ تفسیری روزآمدتر از آن مربوط می‏شود. اینگهارت و نوریس (۲۰۰۴) در مطالعه‏ی تجربی و نظری خود این برداشت از نوسازی را رد می‏ نمایند که رشد عقل‏گرایی و توجه به علم در دوران تجدد باعث افول اهمیت دین در نزد مردمان می‏شود (اینگلهارت و نوریس، ۱۳۸۹: ۲۵). هم‏چنین به زعم آن‏ها، تجدد آن‏چنان که برخی از پی‏روان نظریهی مدرنیزاسیون معتقداَند از طریق تمایزات ساختاری و تفویض کارکردهای نهاد دین به دیگر نهادها چراغ دین را در دوران مدرن کم‏فروغ نمی‏کند (همان: ۱۵۷). اینگلهارت و نوریس پس از رد دیگر مسیرهای علی أثرگذاری نوسازی، با اتکا به اصل امنیت حیاتی خود اشاره می‏کنند که تأثیر نوسازی بر روی دنیویشدن به‏واسطه‏ی توسعه‏ی انسانی و افزایش امنیت ضروری در زنده‏گی اجتماعی مردمان است (همان: ۳۵-۳۳). در عین حال از نظر اینگلهارت و نوریس این بدان معنا نیست که دنیا به‏سوی دنیوی‏شدن پیش می‏رود چرا که رشد جمعیت در کشورهای توسعه‏نیافته بسیار بیش‌تر از کشورهای توسعه‏یافته بوده و به همین‏خاطر تعداد مردمان مذهبی در جهان رو به تزاید خواهد بود (همان: ۴۹).
نویسندگان کتاب مقدس و عرفی پس از روزآمد کردن نظریهی نوسازی یا استفاده از داده‏های میان‏ملتی به آزمون فرضیات خود اقدام نمودند. یافته‏های آن‏ها نشان می‏داد که متغیر توسعه‏ی انسانی قدرت نسبتن بالایی در تبیین دنیوی‏شدن مردم جهان دارد. نتایج به دست آمده از تحلیل رگرسیون چندگانه حاکی از آن بود که توسعه‏ی انسانی توان‏مند‏ترین متغیر پیش‏بینیکنندهی دنیوی‏شدن فردی است که به تنهایی بیش از ۴۴ درصد از تغییرات دنیوی‏شدن مردم جهان را تبیین می‏کند. اینگلهارت و نوریس ادعا می‏کنند که افزایش ضریب امنیت حیاتی در جوامع مدرن علت دنیوی‏شدن مردم این کشورها است. مطابق نظر آن‏ها نیازمندی انسان به امنیت، آن‏ها را به‏سوی دین می‏کشاند. از آن‏جایی که این نیازمندی در جوامع توسعه یافته به دلیل رشد رفاه و امنیت اجتماعی کم‏تر گردیده است، اقبال و اهمیت دین نیز رو به کاستی گذاشته است (همان: ۱۱۳-۱۰۱).
نقد وارده بر پژوهش اینگلهارت و نوریس این است که حتا اگر نیاز به امنیت را نیرومندترین عامل برای جذابیت دین بدانیم، نمی‏توان گفت که با افزایش سطوح توسعه‏ی انسانی نیاز به امنیت در مردمان کاهش می‏یابد. مالینوفسکی در این رابطه اظهار می‏دارد که انسان‏ها در طول زنده‏گی با بحران‏های عمده‏ای روبه‏رو می‏شوند که مهم‏ترین آن‏ها روبه‏رو شدن با واقعیت مرگ است. لذا هراس طبیعی انسان‏ها از مرگ آن‏ها را به‏سوی دین می‏کشاند (همیلتون، ۱۳۸۷: ۹۱-۹۰). بنابراین استدلال می‏توان گفت که مادامی که انسان‏ها در رویاروشدن با بلایای طبیعی و از جمله مرگ، احساس ناتوانی و عدم امنیت می‏کنند، دین می‏تواند مرهم دردهای عاطفی آن‏ها باشد. علاوه‏ بر این، توسعه‏ی انسانی و اقتصادی نیز مخاطراتی را به هم‏راه داشته است که مخصوص دنیای مدرن است. گیدنز در این باره معتقد است که زنده‏گی مردمان در دوران تجدد به‏گونه‏ای متفاوت از گذشته در معرض مخاطرات و ناامنی است. هرچند امروزه نیز گردبادها، زمین‏لرزه‏ها و فجایع طبیعی دیگر رخ می‏دهند اما آن‏چه زنده‏گی مردمان را ناامن میسازد مسائلی مانند صنعتی‏شدن، جنگ و خطرات بوم‏شناختی است (کسل، ۱۳۸۳: ۴۲۳-۴۱۲). بنابراین به‏راحتی نمی‏توان میان توسعه‏ی انسانی و اقتصادی از یک‏سو و افزایش امنیت حیاتی ارتباط برقرار نمود.
گروایس و نورنزایان (۲۰۱۲) با انجام پژوهشی با عنوان «تفکر تحلیلی[۸۴] و بی‏اعتقادی دینی[۸۵]»، به بررسی نقش فراگردهای شناختی[۸۶] در افزایش بی‏اعتقادی دینی در میان دانش‏جویان دانش‏گاه بریتیش کلمبیا کانادا پرداختند. فرضیه‏ی آنان این بود که راه‌برد‏های تفکر تحلیلی یکی از عوامل نیرومند بی‏اعتقادی دینی هستند. نتایج به‏دست آمده از مصاحبهها‏ و آزمون‏های روان‏شناسی بر روی ۴۷۹ نفر از دانش‏جویان با زمینه‏های مختلف نژادی، ملیتی و دینی نشان داد که تفاوت‏های فردی مبتنی بر افزایش گرایش به واکاوی و تحلیل باورهای فردی و جمعی، ربط مستقیمی به افزایش بی‏اعتقادی دینی دارد. «تجربه و شناخت بلاواسطه[۸۷]‏ [و خوداندیشیده‏] ی فرد، موجب تسهیل و حمایت از باورهای فردی در مواجهه با عوامل فوق‏طبیعی می‏شود» و این تهدیدی برای پذیرش یکی از جنبه‏ه ای اصلی باورها و جهان‏بینی‏های دینی محسوب می‏شود. یافته‏های پژوهش نشان می‏دهد چه‏گونه مردمانی با سطح تفکر تحلیلیِ بالا، در تجربیات خود بیش‌تر از دیگران مفاهیم و باورهای دینی را به پرسش می‏گیرند و نیز مشاهده شده است که میان «تفکر تحلیلی» و «شهودات و تجربیات دینی» مردمان رابطه معکوسی وجود دارد؛ به این معنی که مردمانی که از سطح بالاتری از تفکر تحلیلی برخورداراَند، کم‏تر از سایرین تجربه دینی داشته‏اند (Gervais & Norenzayan, 2012).
به نظر می‏رسد نکته‏ای در پژوهش مذکور محل مناقشه است؛ این است ‏که در بحث از شناخت باواسطه و بلاواسطه، یک‏سره چنین نیست که صرفن تجربه‏ و شناخت بلاواسطه‏ی فرد منجر به تغییر باورهای وی گردد. اگرچه برخی دیدگاه های نظری، نظیر دیدگاه جان تامپسون نشان می‏دهند که تجربه‏ی بلاواسطه‏ی مردمان در زنده‏گیشان نقش مؤثری در شکل‏گیری باورها، ارزش‏ها و رفتارهای آنان ایفا می‏نماید. اما این بدان معنا نیست که تجربه‏های باواسطه تأثیری بر شکلگیری و یا تغییر باورهای فرد نمیگذارند. چنان‏که زیگموند باومن ادعا می‏کند هرچه تجربه‏های باواسطه‏ی مردمان به زنده‏گی روزمرهی آنان نزدیک‏تر باشد، احتمال أثرپذیری از این تجربه‏ها و تغییر در ارزش‏ها و باورهای آنان بیش‌تر خواهد شد.
نقد دیگری که بر کار آنان وارد است این است که ظاهرن هیچ تمایزی بین بی‌اعتقادی به باورهای دینی اسطوره‌ای و غیراسطوره‌ای در أثر روی‌آوری به تفکر تحلیلی و تربیت فکری بر اساس آن قائل نشده‌اند. به نظر می رسد تفکر تحلیلی با اعتقادات اسطوره‌ای ناهم‌ساز است نه با کلیه ی باورهای دینی. این خطایی است که در تحقیقات ایرانی در باب دین داری دانش‌جویان نیز بارها مشاهده شده است (محدثی، ۱۳۹۳)
تامس دبلیو. سِگادی و اسواتی شیروادکار (۲۰۱۲) پژوهشی را با عنوان «تغییردادن خدایان: دین، تغییرات دینی و تجربه‏ی مهاجرت برون‏مرزی هندی‏ها» در مورد تغییرات دینی هندی‏های مهاجرت‏کرده به ایالات متحده انجام دادند. سِگادی و شیروادکار پس از بررسی وضعیت اجتماعی و شبکه‏های ارتباطی هندی‏های مقیم ایالات متحده، چند شاخص کلیدی که الگوهای باورهای دینی و حتا هم‏بسته‏گی میان نسل اول و دوم هندی‏های مقیم ایالاتِ متحده را تغییر داده ‏اند، مشخص کردند:

    • فاصله‏ی جغرافیایی از جامعه‏ی مادر (بومی)
    • [زیستن در] نظام باورهای دینی‏ای که سطح بالایی از تطبیق‏دهندهگی و وفق‏دهندهگی را دارد.
    • تغییرات پویا در ضوابط دینی در هندوستان از جمله در نئوبودیسم[۸۸] و آمیزه‌ای ‌شدن[۸۹].
    • ظهور یک طبقه‏ی حرفه‏ای با تحصیلات بالا که گرایش به سمت دنیوی‏شدن را نشان می‏دهد.
    • ورود به جامعه‏ای که سابقهی محرزی در تغییر و تحول در زمینه‏ی باورها و همبستهگی‏های دینی دارد.
    • در اختیار داشتن زبان [متعلق به] فرهنگ جدید (Segady & Shirwadkar, 2012).

با نگاهی به عناوین و نتایج پژوهش‌های مطرحشده در این فصل میتوان استدلال کرد که فضای تجربی بسیاری از پژوهش‌های انجامشده در سالهای اخیر حول مباحث و نظرگاه‌های معطوف به دنیوی‌شدن شکل گرفتهاند و این مسأله بهطورکلی وقوع تحول در پای‌بندی دینی مردمان از نوع کاهشی (جلالی ۱۳۷۷، حبیبزاده خطبه‌سرا ۱۳۸۴، زارع ۱۳۸۴، فانک و ویلتس ۱۹۸۷، میرآخورلی ۱۳۸۱) و بعضا تحول متکثرانه در حالات دین‌ورزی (شریعتی مزینانی، باستانی و خسروی ۱۳۸۵، غیاثوند ۱۳۸۰، کوز ۱۹۹۹، موتلو ۱۳۷۲) را نشان می‌دهد، بهطوری‌که (در ایران) کمتر پژوهش جامعهشناختیای را می‌توان یافت که با هدف مطالعهی افزایش پای‌بندی دینی انجام شده و یا دستکم در نتایجاش چنین تحولی را بهطور کلی گزارش داده باشد. هم‌چنین، نتایج برخی از این پژوهشها تأثیر دنیویکنندهی مدرنیته را بر دین‏داری مردمان نشان دادهاند (حبیبزاده خطبه‌سرا ۱۳۸۴، زارع ۱۳۸۵، صنعتی شرقی ۱۳۸۹، مرشدی ۱۳۸۵)؛ عاملی که از نظر بسیاری از متفکران، موجد تغییرات اساسی در دین ـ چه در سطح نهادی و چه در سطح فردی ـ بوده و هست.
در برخی از این پژوهشها، به نقش دانش‏گاه بهعنوان نهادی دنیویکننده در سطح میانی جامعه و به تأثیر آن در افول دینداری دانش‏جویان اشاره شده است (جلالی ۱۳۷۷، زارع ۱۳۸۴، غیاثوند ۱۳۸۰، مرشدی ۱۳۸۴، میرسندسی ۱۳۸۳، فنک و ویلتس ۱۹۸۷ و Gervais & Norenzayan, 2012). اما باید این نکته را در نظر داشت که غالبا چنین نیست که نهاد دانش‏گاه موجبات بروز کاهش دینداری دانش‏جویان را فراهم آورد. می‌توان چنین نیز استدلال کرد که دانش‏گاه با در اختیار قراردادن سلاح عقلانیت و خردورزی باعث فروریختن گزارههای تعبدی، جزمی و اسطوره‌ای در دینداری دانش‏جویان شده و باعث حرکت آنان از دینداری تعبدی و اسطوره‌ای به دینداری خردورزانه شود و این بدان معنا نیست که حضور در دانش‏گاه لزومن به دینزدایی و افول دینداری دانش‏جویان منجر شود. در واقع، در کنار خوانشی که برای دانش‏گاه نقش دنیویکننده قایل میشود، میتوان از پالایش و شاید تعالی معتقدات دینی دانش‏جویان نیز سخن گفت. خروجی این پالایش حتا میتواند باعث قرابت معتقدات دینی با عقلانیت نظری و عملی نزد دانش‏جویان و سربرآوردن خوانشهای غیررسمی از دین و در نهایت شکل‌گیری سبکهای نوین دینورزی در میان دانش‏جویان گردد.

فصل سه‌وم: روش پژوهش

مقدمه
توصیف و بررسی تجربهی تحول در پای‌بندی دینی دانش‏جویان و نیز شناسایی آن‌دسته از تجربیاتی که در شکل‌گیری چنین تحولی نقش داشته‌اند، نیازمند رجوع به جهان ذهنی مشارکت‌کنندهگان و بیرون کشیدن واقعیاتی از روایت‌های آنان از زنده‌گی‌شان است. چرا که در این پژوهش، تنها از خلال بررسی روایت‌های بازگوشده‌ی دانش‏جویان می‌توان به زنده‌گی گذشته‌ آنان نقبی زد و نیز تنها از این طریق می‌توان به «فهم معانی، تفاسیر و انگیزشها»یی که آنان در زندگی دینی خود دنبال می‌کرده‌اند، دست‌ یافت (بلیکی،۱۳۸۴: ۱۵۳). از طرفی، از آنجا که دنیای اجتماعی دنیایی است که «توسط اعضای خود “از درون” تجربه و تفسیر میشود»، پژوهش‌گر می‌بایست به همین معانی و تعابیر تجربه های «اعضای درونی» جهت مطالعهی واقعیت رجوع کند (همان: ۱۵۳). لذا این پژوهش در ذیل پارادایم تفسیری قرار گرفته و به لحاظ هستیشناسی، معرفتشناسی و روش‌شناسی با مفروضات و دلالتهای این پارادایم هم‌سو است. نیز با توجه به آن‌چه ذکر شد، برای مطالعه‌ی دوره‌ی زنده‌گی دینی افراد از روش تحلیل روایتی[۹۰] استفاده شده است که در ادامه شرح مختصری از آن ارائه می‌شود.

۳-۱ روش پژوهش

در تحلیل تحولات زندهگی، بهطور معمول تحولات «تحلیل دورهی زندهگی»[۹۱] را از «تحلیل داستان زنده‌گی»[۹۲] متمایز میکنند. در مطالعهی دورهی زندهگی، زندهگینامه بهعنوان «منبع داده» در نظر گرفته میشود و در بررسی داستان زندهگی، زندهگینامه بهعنوان «موضوع مطالعه» بررسی می‌شود (کلاهی، ۱۳۹۲: ۲۹). در نگاه اول، تجربیات زیستهی فرد مورد مداقه قرار گرفته و در نگاه دوم، صرفن خودِ روایتِ بازگوشدهی فرد از زندهگیاش. در واقع، در تحلیل داستادن زنده‌گی مهم نیست که چه چیزی بر فرد حادث شده است، آنچه بررسیاش مهم مینماید بررسی این نکته است که رخ‌دادها چهگونه بههم «پیوند» خوردهاند و چه نوع ساختاری را شکل دادهاند. اما در تحلیل دوره‌ی زنده‌گی، به رخ‌دادهایی که در سیر زندهگی واقع شده و باعث بروز دگرگونی آن شدهاند، توجه می‌شود و پرسش این است که چه رخ‌دادهایی در طول زندهگی فرد باعث چه نوع دگرگونیهایی شدهاند (همان: ۳۰-۲۹). در این روش، نحوهی بازگویی (یا روایت شدنِ) این رخ‌دادها اهمیتی ندارد و مرکز توجه بر تحولاتی است که باعث افت و خیز دینداری فرد شده است.
با توجه به مسألهی مطرح شده در این پژوهش، بهنظر میرسد تحلیلی از نوع تحلیل دورهی زنده‌گی برای بررسی این مناسب است چرا که هدف پژوهش نه کشف ساختار و / یا نحوه‌ی بازگویی روایات، ‌بل‌که دست یافتن به تجربیات زیسته‌ی فرد از خلال این روایت‌ها است. برای بیرون کشیدن داستان فرد از زندهگی دینیاش کافی است پرسش / پرسشهای مولد روایتی از مشارکتکنندهگان پرسیده شود. اما بهجهت بررسی دورهی زندهگی و تجربیات زیستهی فرد، باید از خودِ روایتگر[۹۳] به خودِ تجربهگر[۹۴] پلی زد. باید پرسشهایی مطرح شوند که بتوان به‌وسیلهی آنها تجربیات سازندهی زیستِ دینی فرد را برکشید و ساختار و نحوهی بازگویی روایتها را فروگذارد. تحلیل دورهی زندهگی فرد از خلال روایت‌های بازگوشدهی وی، به مراتب کاری دشوارتر، حساستر و البته برخوردار از خطای بیش‌تری است چرا که آنچه فرد از داستان زنده‌گی‌اش (life-story) به زبان می‌آورد دقیقن آنچه که در دورهی زندهگیاش (life-course) بر وی حادث گشته است، نیست زیرا ذخایر طرح‌های تفسیری[۹۵]، کلان‌روایت‌های اجتماعیای که اولویتهای فرد را برمیسازند، پرده‌پوشی‌های محافظه‌کارانه و نیز غلبه‌ی خودِ وانمودی بر خودِ موجود، بر راویت‌های بازگوشدهی فرد از زندهگیاش أثرمیگذارند. دقت و حساسیت فراوانی لازم است تا بتوان تجربیات زیستهی فرد را از خلال تجربیات بازگوشدهاش بیرون کشید و آن را از درک و تفسیر و نگرش فرد نسبت به تجربیات‌اش تمییز داد. از اینرو، پژوهشگر اِشکال مذکور را آگاهانه میپذیرد؛ نقصانی روش‌شناسانه که ناشی از محدودیت ابزارهای شناخت آدمی بوده و چنین پژوهش‌هایی را گریزی از این کاستی نیست.

۳-۲ ابزار گردآوری اطلاعات

انجام مصاحبه همواره یکی از روش های مناسب برای فهم درونیات بازیگران اجتماعی بوده و با بهره گرفتن از این ابزار میتوان وارد دنیای ذهنی مردمان شده و به واکاوی تجربیات زیستهشان پرداخت. در این مطالعه، گردآوری اطلاعات از طریق مصاحبهی روایی[۹۶] انجام شده است. در واقع، با بهره گرفتن از این روش میتوان به استخراج «پارهروایت[۹۷]» هایی که افراد از سرگذشت زندگی خود نقل میکنند، پرداخت. تعابیر و فهم ویژهی کنشگران از تجربه های تحول دینیشان نیز از دل چنین مصاحبهای حاصل میشود.
نکتهای که تناسب بین موضوع پژوهش و روش و ابزار پژوهش را بیش‌تر آشکار میکند این است که تحول در پای‌بندی دینی افراد نه بهصورت آنی، که در بستری زمانمند و تدریجی در طول زنده‌گی شکل می‌گیرد. این تحول ربط مستقیمی به سرگذشت کلی زندهگی[۹۸] افراد داشته و بازگویی آن قوین رنگ و بویی روایی بهخود می‌گیرد. بازگویی خلاقانهی این سرگذشت زندهگی توسط افراد در قالب روایت و به شکل یک کلّ کمابیش جامع و ساختیافته، شناخت نسبتن منسجمی از این تحول به‌دست میدهد. از این‌رو، به جهت فهم ارتباط تحول در پای‌بندی دینی افراد با بستر کلی زنده‌گی آنان و تحلیل این تحول در بستر زنده‌گی آنان، در بخش نخست هر مصاحبه از طریق طرح پرسش‌هایی که لزومن به زنده‌گی دینی فرد محدود نمی‌شد، تلاش شد تجربه‌ها و روابط شکل‌دهنده‌ی زنده‌گی فرد شناسایی شود تا بتوان به تحلیل داستان زنده‌گی دینی فرد در بطن جریان کلی زنده‌گی‌اش پرداخت. هم‌چنین، این پرسش‌ها تصویری اولیه و درکی کلی از زندهگی فرد و اتفاقاتی که از نظر خود آنان نقش تعیینکنندهای در زنده‌گیشان داشتهاند، بهدست داد. در قسمت دوم مصاحبه‌نام

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:51:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم