این اجزا عبارت‌اند از:
ورودی سیستم
واحد پردازش
خروجی سیستم
کنترل و بازخورد
محیط سیستم
مرز سیستم
محیط سیستم
مرز سیستم
.شکل ۲-۶: اجزای سیستم
انواع سیستم:
در یک طبقه‌بندی کلی و معروف سیستم­ها به دو گروه سیستم­های باز و بسته تقسیم می­شوند.
سیستم بسته[۱۸]:
سیستم بسته، سیستم ساده‌ای است که با محیط خود ارتباطی برقرار نمی‌کند. سیستم‌های بسته در برخورد با محیط، سازمان خود را از دست می‌دهند یا جهت فعالیتشان تغییر می‌کند. حدومرز نسبتاً نفوذناپذیری با محیط خود دارد یا فقط عناصر بسیار محدودی را می‌تواند از محیط جذب کند. سیستم بسته سیستمی که با محیط خود به تعادل ثابت رسیده است ،این سیستم که با بهره گرفتن از فیزیک کلاسیک طرح‌شده است، به‌صورت تئوریک و در حالت مطلق خود منحصر به دنیای بسته هسته‌ی اتم­ها است که با محیط خارج خود رابطه‌ای ندارند و در صورت ارتباط متلاشی و منفجر می‌گردند.
برای مثال چنانچه یک اتم را که سیستمی بسته است بشکنیم و با محیطش ارتباط دهیم از صورت اولیه‌اش خارج‌شده و نظم سیستمی آن دچار اختلال می‌شود. لازم به ذکر است که به‌سختی می‌توان سیستم کاملاً بسته را در ذهن متصور ساخت و سیستم بسته اصطلاحی نظری و مجرد است، زیرا سیستم‌ها درهرحال به نحوی با محیط خود مرتبط هستند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

سیستم باز[۱۹]:
سیستم باز، سیستمی است که با محیط خود مرتبط است. با محیط خود ماده ، انرژی یا اطلاعات مبادله می‌کند یعنی با محیط خود کنش و واکنش متقابل دارد. مدرسه یک سیستم باز است. با این تعریف می‌توان گفت به‌غیراز اتم، کلیه سیستم‌هایی که ما می‌شناسیم به‌نوعی سیستم باز هستند. اما باز بودن و بسته بودن سیستم را می‌توان دو سر یک طیف دانست. یعنی بعضی از سیستم‌ها را می‌توان نسبتاً بسته و برخی را نسبتاً باز به‌حساب آورد. درواقع سیستم باز سیستمی است که با محیط خود به یک تعادل پویا (دینامیک) رسیده باشد. بدین ترتیب که از تغییرات محیط متأثر شده و خود نیز روی محیط اثر می‌گذارد و تعادل آن پیوسته در حال تغییر است و از یک تعادل به تعادل جدیدی می­رسد. در سیستم‌های باز به دلیل ارتباط دائم با محیط خود تمایل به نظم وجود دارد و سیستم در حال رشد است که علت آن جذب آنتروپی منفی از محیط از طریق تبادل ماده، انرژی و اطلاعات می‌باشد. در سیستم‌هاى باز که با محیط‌هاى پیرامون در ارتباط هستند بازخورد سیستم در حقیقت عکس‌العمل سیستم‌هاى دیگر در برابر برونداد سیستم و کل سیستم به‌حساب مى‌آید و به‌صورت مکانیزم کنترل عملکرد سیستم عمل مى‌نماید. بازخورد سیستم‌هاى باز، عمل تعادل و تداوم سیستم است. در سیستم‌هاى پیچیده زیستى و اجتماعی، مکانیزم بازخورد و سیستم کنترل نیز از پیچیدگى و گستردگى خاصى برخوردار هستند.
در سیستم‌هاى باز (مادی) مبادلات با پیرامون به‌صورت تبادل ماده و انرژى صورت مى‌گیرد، اما در سیستم‌هاى باز پیچیده‌تر (مثل ارگانیسم‌هاى زنده و جوامع انسانی) علاوه بر مبادلات (ماده و انرژی) با محیط پیرامون، تبادل ‘اطلاعات’ نیز با سیستم‌هاى اطراف انجام مى‌پذیرد. عامل اطلاعات در سیستم‌هاى باز (نظیر سازمان‌هاى اجتماعی)، وحدت و کنترل عملکرد که درنتیجه خصلت هدفمندى به سیستم مى‌دهد را پدید مى‌آورد. در این‌گونه سیستم‌ها با بهره گرفتن از مکانیزم کنترل (که بر پایه اطلاعات شکل مى‌گیرد) و در رابطه با شرایط محیطی، رفتارى منطقى و اصولى از سیستم سر مى‌زند.
مشخصات عمومی سیستم‌های باز:
واردکردن انرژی
۲- عملیات
۳- بازداده‌ها
۴- سیستم به‌عنوان چرخش رویدادها
۵- آنتروپی منفی
۶- داده اطلاعاتی،بازخور منفی و فرایند کدگذاری
۷- حالت پایدار و تعادل درونی پویا
۸- تفکیک وظایف یا تخصص گرایی
۹- یکپارچگی و هماهنگی
۱۰- هم پایانی
مزیت­های رویکرد سیستمی:
سهولت مدل‌سازی و شبیه­سازی:
مدل ابزاری مناسب برای مطالعه پدیده ­های پیچیده جهان است. مدل­، جانشین مناسبی برای سیستم­های پدیده ­های جهان واقعیات و نظام­های کوچک و بزرگ آن است(حمیدی زاده، ۱۳۷۹: ۲). رویکرد سیستمی با دید کلی و همه‌جانبه‌ی خود این امکان را فراهم می ­آورد که سیستم­های پیچیده را با دقت بالا و به‌راحتی شبیه­سازی کرد و از طریق آن می­توان به مشاهده دقیق رفتار مؤلفه‌های تشکیل­دهنده و علل پدیدها پرداخت و اطلاعات موردنیاز را به‌سرعت تحت شرایطی به دست آورد که حتی در دنیای واقعیات قابل‌مشاهده نیستند. درواقع مدل­سازی با رویکرد سیستمی روشی مناسب برای تبیین پیشامدهای گذشته و حال است و می ­تواند به پیش ­بینی و احتمالاً کنترل پیشامد­های آتی بپردازد(حمیدی زاده، ۱۳۷۹: ۳۳). با نگرش سیستمی به روستاها و توسعه پایدار این سکونتگاه‌ها، مدل‌سازی سیستم­ها و زیرسیستم­های حاکم بر آن‌ها به‌آسانی انجام‌پذیر است. ازآنجاکه توسعه پایدار روستایی به‌عنوان یک سیستم پویا و در حال تحول تعریف می­ شود مدل انتخاب‌شده برای شبیه­سازی باید بتواند پویایی سیستم را در طول زمان نشان دهد.
سهولت مدیریت و برنامه‌ریزی:
مطابق دیدگاه سیستمی، کشور یک سیستم است و این سیستم نیازمند مدیریت است و شرط اصلی مدیریت این سیستم، آن است که مدیران، با گذر از جزیی‌نگری، اجزا را در ارتباط متقابل با یکدیگر ببینند و سعی در هدایت رهبری آن با دیدی جامع بکند (dubrin, 1989: 7 به نقل از اسدی. ۱۳۷۹).
رویکرد سیستمی‌ایجاب می‌کند که برنامه ریزی روستایی و مدیریت روستایی با تکیه بر عناصر و روابط ساختاری روستایی(درونی و بیرونی) مطالعات خود را سازمان دهد. از دیدگاه نگرش سیستمی، برنامه ریزی برای یک روستا نمی‌تواند بطور مجرد و جدا از روابط آن با نواحی و شهرهای همجوار انجام پذیرد. بنابراین برنامه‌ریزی روستایی مستلزم ایجاد یک نظام یکپارچه از سطوح مختلف برنامه‌ریزی است که نحوه پیوستگی و هماهنگی متقابل میان سیستم‌های فرادست و فرودست را نشان می‌دهد و راه های ایجاد تعادل و توازن میان آنها را معلوم می‌کند. بر پایه این نگرش است که فرایند چرخه‌ای و ارتباط دو سویه میان نهادهای برنامه‌ریزی مرکزی و نهادهای برنامه‌ریزی و مدیریت محلی، به عنوان یک اصل پایه‌ای، پذیرش عام پیدا کرده است )مهدی­زاده و دیگران، ۱۳۸۵: ۲۵۹.(فرایند برنامه­ ریزی را می­توان در هفت مرحله به‌صورت زیر خلاصه کرد: ۱- تعیین هدف‌ها ۲- شناسایی راه‌کارها برای دستیابی به هدف­ها ۳-ارزیابی راه­کارها از جنبه کارایی، منابع و هزینه­ های دستیابی به هدف­ها ۴- انتخاب راه مناسب ۵- اجرایی برنامه بر اساس راه­حل منتخب ۶- نظارت بر اجرای برنامه و گردآوری اطلاعات درباره نحوه اجرا و بازخورد آن برای کنترل عملیات برنامه ۷- ارزیابی نهایی برنامه و گردآوری اطلاعات برنامه­ای و بازخورد آن برای برنامه­ ریزی­های آتی. دوره برنامه­­ریزی درواقع مستلزم توجّه کافی، به کلیه این مراحل است. رویکرد سیستمی می ­تواند توجه کافی و متعادل را به تمام این مراحل فراهم آورد. همچنین نگرش سیستمی چهارچوب سودمندی در اختیار برنامه ریزان قرار می­دهد تا بتوانند برنامه ­های توسعه ملّی و منطقه­ای و اجزایی درهم‌پیچیده آن‌ها را به‌صورت یکپارچه درک کنند و این امکان را فراهم می­ کند که مدیران حال و آینده سیستم را به‌عنوان یک کل مشتمل بر سیستم­های فرعی متعدد و اجزا مرتبط به هم موردتوجه قرار دهند. درنتیجه استفاده از رویکرد سیستمی باعث می­ شود مدیران و برنامه­ ریزان با سهولت و درک بیشتری از سیستم­ها، سیاست­ها و استراتژی­ های خود را اعمال کنند.
سهولت سازمان‌دهی فضایی:
اجزا اصلی فضا را می‌توان در قالب نقاط(سکونتگاه­ها)، شبکه­ ها(جریان روابط) و نظام سلسله مراتبی(سطوح اداری- سیاسی) موردبررسی قرارداد. در تحلیل سیستمی فضا به‌صورت یک سازمان جلوه می­نماید که عرصه جغرافیایی و انسانی آن سرزمین و انسان­های ساکن در آن­ می­باشد و جریان روابط از سکونتگاه­ها بر اساس ظرفیت­های مکانی و جذابیت­های آن سازمان­یابی شده است.(short, 1993: 115). توزیع مناسب فضایی جمعیت، فعالیت­ها و خدمات در سطح مناطق زمانی به­درستی شکل می­گیرد که نقاط ضعف و قوت و پتانسیل­ها به‌درستی شناسایی شوند. رویکرد سیستمی به فضا می ­تواند با توجه دقیق و متعادل به عناصر اصلی فضا، سازمان‌دهی آن را به شکلی مناسب و پایدار تشریح کند.
مزیت­های پایش یا ارزیابی:
همان‌طور که گفته شد توسعه درخور و پایدار درصدد فراهم آوری استراتژی­ها و ابزاری است که بتواند به پنج نیاز اساسی زیر پاسخ دهد: تلفیق حفاظت و توسعه، تأمین نیازهای اولیه زیستی انسان، دستیابی به عدالت اجتماعی، خودمختاری و تنوع فرهنگی حفاظت یگانگی اکولوژیک میزان و نحوه تأمین هر یک از نیازهای ذکرشده را می­توان سنجش و ارزیابی کرد. ارزیابی توسعه پایدار با رویکردهای مختلفی موردتوجه قرارگرفته که عبارت‌اند از :
جای پای اکولوژیکی
میزان­سنج یا بارومتر پایداری
انتخاب ویژه یا آزمون‌وخطای معرف­ها
چهارچوب فشار وضعیت موجود – واکنش
رویکرد اندام‌وار یا سیستمی (Bossel, 1999:13-14)
از میان رویکردهای ذکرشده، رویکرد سیستمی از جایگاه خاصی برخوردار است چراکه نگرش این روش به پایداری توسعه همان دیدگاهی است که پایداری به توسعه دارد. یعنی کل‌نگری و همه‌جانبه نگری و در نظر گرفتن تمام ابعاد مسئله. از طرف دیگر در این رویکرد عنصر اصلی پایداری هر سیستمی، «تعادل» بیان‌شده است. همین عنصر برای توسعه پایدار نیز یک اصل کلیدی محسوب می­ شود. تا تعادلی نباشد، پایداری هم وجود نخواهد داشت. به عبارتی لازمه پایداری تعادل است. بنابراین این رویکرد بادید سیستمی به توسعه پایدار می ­تواند تعادل یا عدم تعادل توسعه را شناسایی و ارزیابی کند.
شبیه­سازی سیستمی در برنامه­ ریزی توسعه پایدار روستایی:
سیستم­های ساخته دست و فکر بشر،(مانند روستاها) در طول زمان رشد و توسعه‌یافته‌اند و به‌نوبه خود مسائل و مشکلات مختلفی را هم ایجاد نموده ­اند. لذا برای حل مسائل و مشکلات و به‌منظور شناخت و بهبود عملکرد و تصمیم ­گیری در مورد سیستم­ها، روش­ها و تکنیک­های متفاوتی به ­وجود آمده­اند. تجزیه‌وتحلیل ریاضی، مشاهده عینی و تجربی و فنون مختلف پژوهش عملیاتی را می­توان نمونه ­ای از این روش­ها دانست. یک نوع از روش­های بسیار مؤثری که برای بررسی وضعیت کنونی سیستم، بهبود عملکرد آن و غلبه بر ناتوانی­ای که اصطلاحاً الوین تافلر، “شوک آینده” می­نامد، به ­وجود آمده، شبیه‌سازی است(قبادی، ۴۰:۱۳۸۵). شبیه‌­سازی‌ درواقع فرایند طراحی‌ مدلی‌ از سیستم‌ واقعی است؛ که با ‌انجام‌ آزمایش­ها با بهره گرفتن از این‌ مدل و‌ باهدف‌ پی‌بردن‌ به‌ رفتار سیستم‌، یا ارزیابی‌ استراتژی­ های‌ گوناگون،‌ در محدوده‌ای‌ که‌ به‌وسیله‌ معیار و یا مجموعه‌ای‌ از معیارها اعمال‌شده، برای‌ عملیات‌ سیستم‌، صورت ‌می‌گیرد(شانون، ۲۰:۱۳۸۰).
دلایل استفاده از شبیه­سازی:
شبیه­سازی، تکنیکی کمّی است که از آن برای مطالعه و ارزیابی گزینه­ های گوناگون استفاده می­ شود. این کار، از طریق مدل­سازی سیستم واقعی و اجرای آزمایش‌ها بر روی مدل، به‌منظور پیش ­بینی رفتار آینده، سیستم امکان‌پذیر است. دلایل استفاده از شبیه­سازی را می­توان به‌صورت گزاره­های زیر خلاصه کرد:

    1. استفاده از مدل­های تحلیلی درزمینه ارزیابی و بهبود فرایند تولید پایگاه­های اطلاعات امکان‌پذیر نیست.
    1. هنگام استفاده از شبیه­سازی، چهارچوب ساختاری مدل، به‌راحتی قابل تغییر است و به سؤالات مختلف درباره اینکه “اگر سیستم واقعی چنین شود، چه پیش خواهد آمد؟” به‌راحتی پاسخ داده می­ شود. این خصوصیت شبیه­سازی در مورد مراکزی که در محیطی پویا و متلاطم با متغیرهای در حال تغییر مداوم، بسیار مؤثر است.
    1. چنانچه هزینه اعمال تغییرات پیشنهادی زیاد باشد، شبیه­سازی می ­تواند بسیار مفید بوده و حتی در مواردی که هنوز سیستم در عمل خلق نشده و فقط درباره روابط نظری آن اطلاعاتی در دسترس است، این ابزار تنها راه­حل است.
    1. در شبیه­سازی، امکان فشرده­سازی زمان وجود دارد.
    1. تشریح مدل­های پیچیده ریاضی فعالیت­های مرکز، برای مدیران غیرحرفه­ای در مدل­سازی ریاضی، زمان­بر و مشکل است. درحالی‌که تشریح مدل شبیه­سازی فعالیت­های مرکز، به‌سادگی امکان­ پذیر بوده و به زمان بسیار کمی نیاز دارد(رنجگری، ۱۳۷۷: ۲۹).

موارد استفاده از شبیه­سازی:
شبیه­سازی زمانی استفاده می­ شود که به‌علت پیچیدگی سیستم موردنظر،‌ استفاده از روش­های تحلیلی غیرعملی است. ازاین‌رو روش­های مطالعه سیستم از طریق شبیه­سازی مطرح می­ شود. غالباً پیچیدگی موجود در سیستم­های واقعی به‌صورت اشکال زیر نمود پیدا می­ کند:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...