کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو


 



اشتباه نشود منظور این نیست که دانشمندان و مفسران فوق نزول این آیه‌را درباره على ع پذیرفته‌اند بلکه منظور این است که روایات مربوط به این‌مطلب را در کتب خود نقل کرده‌اند، اگر چه پس از نقل این روایت معروف آنهابه خاطر ترس از شرائط خاص محیط خود و یا به خاطر پیش داوری هاى نادرستى‌که جلو قضاوت صحیح را در اینگونه مباحث مى‌گیرد، از پذیرفتن آن خوددارى‌کرده‌اندو
بلکه گاهى کوشیده‌اند تا آنجا که ممکن است آن را کم رنگ و کم اهمیت‌جلوه دهند.] [۳۲۹]
در این قسمت به ذکر بعضی از روایاتی که در باب شأن نزول آیه واثبات امامت امیرالمؤمنین علی(ع) آمده است می پردازیم.
[در تفسیر عیاشى از ابى صالح از ابن عباس و جابر بن عبد الله روایت شده که گفته‌اند:خداى تعالى نبى خود محمد(ص) را مامور کرد که على(ع) را بعنوان علمیت در بین مردم نصب کرده و مردم را به ولایت وى آگاهى دهد، و از همین جهت‌رسول الله(ص) ترسید مردم متهمش ساخته و زبان به طعنش گشوده بگویند:دربین همه مسلمانان على را نامزد این منصب کرده است، و لذا خداى تعالى این آیه را فروفرستاد:”یا أَیُّهَا اَلرَّسُولُ….‌ “ناگزیر رسول الله(ص) در روز غدیر خم به امرولایت على(ع) قیام نمود.[۳۳۰]
و در همان کتاب از حنان بن سدیر از پدرش از امام ابى جعفر(ع) روایت‌ مى‌کند که آن حضرت فرمود:وقتى که جبرئیل در حیات رسول(ص) درحجه الوداع براى اعلان ولایت على(ع) نازل شد و این آیه را فرود آورد:” أَیُّهَااَلرَّسُولُ بَلِّغْ أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ…‌ “رسول الله(ص) سه روز در انجام آن‌مکث کرد تا رسید به جحفه، و در این سه روز از ترس مردم دست على را نگرفت و او را بالاى‌دست خود بلند نکرد، تا اینکه در روز غدیر در محلى که آن را”مهیعه”مى‌گفتند بار گرفته وپیاده شد، آن گاه دستور داد بانگ نماز سر داده و مردم را براى نماز دعوت کنند، مردم هم‌بر حسب معمول اجتماع کردند، رسول الله(ص) در برابرشان قرار گرفت و فرمود:چه کسى از خود شما به شما اولویت دارد؟همه به بانگ بلند عرض کردند خدا و رسول، آن گاه‌ بار دیگر همین کلام را تکرار کرد و همه همان جواب را دادند، بار سوم نیز همان را پرسید وهمان جواب را شنید، و سپس دست على را گرفته فرمود:
هر که من مولاى اویم على مولاى اوست، پروردگارا دوست بدار دوستداران على را و دشمن بدار کسى را که با على دشمنى کند و یارى کن هر که را که به على یارى دهد، و تنهابگذار کسى را که در موقع حاجت على را تنها بگذارد، چون که على از من و من از على هستم، و على نسبت به من بمنزله هارون است نسبت به موسی، با این تفاوت که بعد از موسی پیغمبرانى بودند و پس از من پیغمبرى نخواهد بود [۳۳۱].
باز در همان کتاب از ابى الجارود از ابى جعفر(ع) روایت شده است که‌ فرمود:وقتى خداى تعالى آیه‌”یاأَیُّهَا اَلرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمابَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ الله یَعْصِمُکَ مِنَ اَلنّاسِ إِنَّ الله لایَهْدِی اَلْقَوْمَ اَلْکافِرِینَ”را بر نبى خود نازل‌فرمود، رسول الله(ص) دست على(ع) را در دست گرفته آن گاه فرمود:
اى مردم هیچ کدام از انبیایى که قبل از من مبعوث شدند جز این نبود که پس از مدتى‌ زندگى دعوت خداى را اجابت کرده و رخت به سراى دیگر مى‌کشیدند، و من نیز در این‌نزدیکى‌ها پذیراى آن دعوت خواهم شد، و به سراى دیگر انتقال خواهم یافت.اى مردم من به‌نوبه خود مسئولم و شما هم به نوبه خود مسئولید، آن روزى که از شما بپرسند حال مرا چه‌خواهید گفت؟همگى عرض کردند:ما شهادت مى‌دهیم که تو وظیفه تبلیغى خود را انجام‌دادى، و آنچه که باید به ما برسانى رسانیدى، و خیر خواه ما بودى، و آنچه بر عهده داشتى انجام‌دادى، خداوند به بهترین جزائى که به مرسلین داده است جزایت دهد آن گاه آن حضرت به‌خداى خود عرض کرد:پروردگارا تو بر شهادت اینها شاهد باش، آن گاه روى به مردم کرده‌فرمود:اى گروه مسلمین که در اینجا حضور دارید میباید غایبین را به ماجرا خبر دهید که من‌اینک به عموم مسلمین روى زمین و گروندگان به دین اسلام وصیت مى‌کنم به ولایت على‌(ع) ، با خبر باشید که ولایت على ولایت من است و این عهدى است که خداوند به‌من سپرده بود، و به من دستور داده بود که آن را به شما ابلاغ کنم، آن گاه سه مرتبه فرمود:آیا همه‌شنیدید؟در آن میان یکى عرض کرد:آرى به خوبى شنیدیم یا رسول الله.[۳۳۲]
و صاحب بصائر باسناد خود از فضیل بن یسار از ابى جعفر(ع) روایت‌ مى‌کند که آن حضرت در تفسیر آیه مورد بحث فرمودند:آنچه از ناحیه پروردگار نازل شده بودهمان ولایت على(ع) بود.[۳۳۳]
مؤلف:مرحوم کلینى در کافى به اسناد خود از ابى الجارود از امام ابى جعفر(ع) نقل مى‌کند که در حدیث مفصلى فرموده‌اند:آیه شریفه در باره ولایت على‌(ع) نازل شده است.[۳۳۴]
و صدوق(علیه الرحمه) در معانی الاخبار به اسناد خود از محمّد بن فیض بن مختار از پدرش از امام ابی جعفر(علیه السلام) نقل کرده که آن جناب در ضمن حدیث مفصلی همین معنا را فرموده است.[۳۳۵]
و نیز این معنا را عیاشی از ابی الجارود در حدیث طویلی و هم از عمرو بن یزید درحدیث مختصرى از امام ابى عبد الله(ع) روایت کرده است.[۳۳۶]
و از تفسیر ثعلبى نقل شده که از امام جعفر بن محمد(ع) نقل کرده که آن‌ حضرت فرمود:آیه شریفه‌”یاأَیُّهَا اَلرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ”در باره فضیلت على‌(ع) است، و از همین جهت وقتى این آیه نازل شد رسول الله(ص) دست‌على(ع) را گرفت و فرمود:هر که من مولاى اویم اینک على مولاى اوست. [۳۳۷]][۳۳۸]
ابو سعید خدری نقل می کند: آیه «یا ایهاالرسول بلغ ما انزل الیک من ربک»بر رسول الله (ص) در روز غدیر خم درباره ی امیر المومنین (ع) نازل شده.[۳۳۹]
ابن مسعود نقل می کند: ما در زمان رسول الله (ص) آیه را این گونه قرائت می کردیم «یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک» ان علیا مولی المومنین «وان لم تفعل فما بلغت رسالته والله یعصمک من الناس»[۳۴۰]

فصل سوم : تفسیر آیه تبلیغ

مفسر بزرگ آیت الله جوادی آملی در تفسیر تسنیم این گونه آیه تبلیغ را بررسی می کنند:
[تقدم سیاق درونی آیه بر بیرونی آن
یکی از اصول کلی تفسیر این است که پیش از بررسی روایات(محصول ثقل اصغر) و نیز سیاق آیات ـ سیاق بیرونی آیه ـ باید به تحلیل درونی آیه مورد بحث پرداخت ؛ یعنی پیش از توجه به ارتباط آیه با گذشته یا آینده باید سیاق درونی آیه تحلیل شود، چون ارزش و تاثیر قرینه خارجی پس از تأمل در قرینه داخلی است، از این رو نخست باید صورت ها و حالات سه گانه سیاق آیات با توجه به پیوند یا عدم پیوند دو آیه یا بخش های مختلف از یک آیه بررسی شوند تا در پایان پژوهش، جمع بندی نهایی آن ها صورت گیرد :
[سیاق درونی : دو نکته اساسی، سیاق درونی آیه مورد بحث را آشکار می کنند :
أ. دستو رخداوند به رسول اکرم(ص) مبنی بر ابلاغ پیام تازه ای به مردم. این دستور اکید با تهدیدی جدی همراه است که اگر ابلاغ نکند، اصل رسالتش را ایفا نکرده است.
ب. وعده خداوند به حفظ پیامبر اکرم(ص) از خطراتی که در این ابلاغ ممکن است متوجه او شود، بنابراین معنای آیه مورد بحث صرف نظر از سیاق آیات پیشین و پسین روشن است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

سیاق بیرونی : آیات قبلی و بعدی این آیه درباره اهل کتاب و توبیخ آنان است که چرا از دستورهای الهی سرپیچی کردند و محرمات الهی را انجام دادند : در آیه پیشین فرمود ? و لو انهم اقاموا التوراه و الانجیل و ما انزل الیهم من ربهم لاکلوا .. و کثیر منهم ساء ما یعلمون ) [۳۴۱] «و چنانچه آن ها به دستور تورات و انجیل خودشان و قرآنی که بتو نازل شد قیام می کردند البته بهر گونه نعمت از بالا و زیر( نعمتهای آسمان و زمین ) بر خوردار می شدند برخی از آنان مردمی معتدل و میانه رو و بسیاری از آن ها بد عمل هستند. » و در آیه پسین می فرماید ? قل یا اهل الکتب لستم علی شیء حتی تقیموا التوره و الانجیل… و لیزیدن کثیرا منهم ما انزل الیک من ربک طغیانا و کفرا….) .[۳۴۲] «ای پیامبر با اهل کتاب بگو که ای یهود و نصاری شما ارزشی ندارید تا آنکه به دستورات تورات وانجیل و قرآنی که به شما از جانب خدا فرستاده شده قیام کنید و همانا قرآنی که به شما مسلمین نازل شده( بجای آنکه به او ایمان آرند) بر کفر و سرکشی بسیاری از آنان خواهد افزود… »
چنانچه آیه مورد بحث با ایات قبلی و بعدی بر یک سیاق دانسته شود، خداوند در این آیه اکیدا به رسول گرامی(ص) دستور می دهد تا پیامی را که در خصوص اهل کتاب نازل شده است ? ما انزل الیک من ربک ) به آنان ابلاغ کند ؛ لیکن شواهد درونی و بیرونی جدایی کامل موضوع آیه مورد بحث از آیات پیشین و پسین دلالت دارند :
از جمله( و الله یعصمک من الناس ) بر می آید آن حکمی که پیامبر اکرم(ص) به رساندن آن مامور بود، امر مهمی است که ابلاغ آن خطر آفرین می نمود، حال آنکه اوضاع اهل کتاب در آن روز به گونه ای نبود که بتوانند برای پیامبر اکرم(ص) یا دین مبین اسلام خطری بیافرینند تا مجوز عدم تبلیغ یا درنگ در آن باشد، زیرا اولا اگر مراد از این خطر، آسیب رسانی آنان باشد، باید این آیات در اوایل هجرت نازل می شد که پیامبر با عده کمی در شهر غریب مدینه به سر می بردند و در محاصره یهودیان بودند، نه در اواخر عمر شریف آن حضرت(ص) که اهل کتاب از هر نظر خلع سلاح شده و قدرت را از دست داده بودندوخطری برای پیامبر اکرم(ص) نداشتند.
قسمت عمده داستان اهل کتاب در سوره «مائده » آمده و آیه مورد بحث نیز به یقین در همین سوره نازل شده است و برابر تاریخ، یهود هنگام نزول این سوره قدرت و شوکت خویش را از دست داده بودند وهر گونه توطئه و فتنه انگیزی آنان خنثا شده بود، از این رو نمی توان برای ترس پیامبر(ص) از آنان وجهی تصور کرد.[۳۴۳]
ثانیا در این آیه تکلیف سنگین و طاقت فرسایی بر اهل کتاب نشده است تا در ابلاغ آن، خطری از سوی آنان متوجه آن حضرت(ص) گردد.
رسول اکرم(ص) در سال های نخست بعثت مامور بود که تکالیف بسیار خطرناکی را ـ همچون توحید وترک بت پرستی ـ به کافران متعصب قریش که خطرناک تر از اهل کتاب بودند، ابلاغ کند، در حالی که خداوند در برابر تهدید آنان به پیامبر(ص) چنین وعده ای نداد، معلوم می شود پیغامی کنونی خطرناک ترین موضوعی است که آن حضرت(ص) به تازگی به تبلیغ آن مامور شده است.
شواهد خارجی همچون روایات و تاریخ نیز بر شأن نزول آیه درباره ولایت امیرمؤمنان علی(ع) گواهی می دهند . بر این پایه تردیدی نیست که سیاق درونی آیه بر سیاق بیرون آن مقدم است و این آیه با آیات پیشین و پسین هیچ پیوندی ندارد.][۳۴۴]
بررسی داخلی آیه
[گام نخست برای رسیدن به مفاد درون آیه شناخت موضع پیامبر اکرم(ص) و تبلیغ ماموریت اوست که آیا در زمان نزول آیه( یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک…. ) موانعی بوده است یا نه :
بررسی موانع احتمالی تبلیغ پیامبر(ص) :
[تبلیغ پیامبر اکرم(ص) می تواند، چهارمانع اساسی داشته باشد که موانع فرضی دیگر زیرمجموعه آن اند:

    1. فشار مالی و محاصره اقتصادی . ۲٫ فشار روانی و اجتماعی؛ مانند منزوی ساختن و مسخره کردن .
    1. مشکلات سیاسی ؛ نظیر بی اعتنایی جامعه سیاستمداران به ایشان، در نتیجه انزوای سیاسی آن رسول اکرم(ص) . ۴٫ ترس ازجنگ های تحمیلی .

این موانع در اوایل بعثت وجود داشتند، اما طبق آیات قرآن کریم آن رسول اکرم(ص) ابلاغ وحی و پیامبری خویش را حفظ کرد و هیچ یک از این موانع در تبلیغ او اثر نکرد، پس زمان نزول آیه مورد بحث ـ یعنی بعد از فتح مکه و سیطره بر جزیره العرب ? اذا جاء نصر الله و الفتح ) [۳۴۵] «چون هنگام فتح و پیروزی با یاری خدا فرا می رسد »ـ فشار مالی و اقتصادی نمی توانست مانع تبلیغ او گردد، زیرا در روزهای فقر و محاصره اقتصادی آن حضرت(ص) صابر و شاکر بود و عصر تهدیدی منافقان که مردم را از کمک مالی به ایشان باز می داشتند ? لا تنفقوا علی من عند رسول الله حتی ینفضوا ) [۳۴۶] .» می گویند بر اصحاب رسول انفاق مال نکنید تا از گردش پراکنده شوند ».و روز تحریم اقتصادی و انزوای اجتماعی پیامبر در شعب ابی طالب که عملا در محاصره اقتصادی بود، از تبلیغ دست بر نداشت، چگونه در زمان قدرت از آن دست بردارد ؟[۳۴۷]
در مسائل نظامی و جنگ های تحمیلی نیز آن روزی که وی تنها بود، خدا او را به مبارزه با کافران و ایستادگی تکلیف فرمود، هرچند هیچ کس او را همراهی نکند ? فقتل فی سبیل الله لاتکلف الا نفسک و حرض المؤمنین عسی الله أن یکف بأس الذین کفروا … ) .[۳۴۸] «پس ای پیامبر تو خود تنها در راه خدا به کارزار برخیز که جز شخص تو بر آن مکلف نیست و مؤمنان را نیز ترغیب کن باشد که خدا آسیب کافران را از شما باز دارد … » از مختصات پیامبر(ص) این است که در هیچ شرایطی فرار از میدان بر او جایز نیست، گرچه تنها بماند، پس اکنون که همه سردمداران سیاسی و نظامی خلع سلاح شده اند، پیامبر(ص) از چه چیزی بترسد !
بر این اساس، به یقین، در تبلیغ امر الهی محاصره اقتصادی، فشار اجتماعی و سیاسی و ترس نظامی نمی تواند مانع باشد، اما از آیه مورد بحث بر می آید که پیامبر اکرم(ص) در این مورد خاص در رساندن وحی تعلل ورزیده و از آن هراس داشت و در پی فرصت مناسبی بود تا آن را ابلاغ کند، بدین جهت نخست به او فرمود که اگر امر الهی را ابلاغ نکند، اصل رسالت را ایفا نکرده است ? و إن لم تفعل فما بلغت رسالته ) و سپس حفظ از خطرهای احتمالی را به وی وعده داد ? و الله یعصمک من الناس ) . اگر پیامبر(ص) هراس و تعللی در این زمینه نداشت، به آن تهدید و این وعده نیازی نبود، چنان که در آیات اول بعثت چنین تهدید و وعده ای نبود.
بر این پایه برای دستیابی به ماهیت ترس پیامبر(ص) و سبب تعلل وی در ابلاغ وحی در این مورد، باید هویت فرمان الهی یعنی(ما انزل الیک ) بررسی گردد که چه چیز مهمی بوده است.
درباره این حکم مهم الهی ? ما انزل الیک ) دو احتمال هست : مجموعه دین، بعضی از احکام آن.[۳۴۹]
مجموع دین الهی نمی تواند مراد باشد، زیرا اولا در این صورت باید این آیه در اول بعثت نازل می شد، نه در اواخر عمر آن حضرت . ثانیا اتحاد شرط و جزاء و مقدم و تالی یکی از لوازم این احتمال است، چون معنای آیه چنین می شود : اگر مجموع دین را ابلاغ نکنی، رسالت الهی( مجموع دین ) را نرسانده ای ؛ و این، کلامی بی محتوا و لغو است.(زیرا توضیح واضحات است و در شأن ذات باری تعالی نمی باشد مثلا این که به کسی بگویند اگر قرآن را ختم نکنی به تکلیف خود در ختم قرآن عمل نکردی)
حاصل آنکه احتمال اینکه مراد از( ما انزل الیک ) مجموع دین باشد، مردود است.
اما اگر مراد از آیه مورد بحث بعضی از دین باشد، این بعض، جزو فروع دین نیست، چون بسیاری از فروع دین مانند نماز، زکات، روزه و حج در قرآن آمده است و آنچه حساسیت زا بود و پیغمبر(ص) از تبلیغ آن هراس داشت، فروع دین نبود(زیرا اگر قرار بود هراسی در بیان فروع دین باشد باید پیامبر(ص) با آن رو برو می شد وباعث می شد که حضرت(ص) آن را بیان نکند واز بیان فروع دین معلوم می شود که مانعی برای پیامبر وجود نداشته است)، بنابراین عبارت( ما انزل الیک ) به برخی از اصول دین باز می گردد .
از طرفی، این مسئله مهم ناظر به توحید نیست، زیرا خداوند اصل توحید را بارها در سورها های مکی و مدنی به پیغمبر اکرم(ص) وحی و او هم آن را ابلاغ کرده است.
نبوت عام و احکام رسالت و معجزه و تحدی و مانند آن ها هم مراد نیستند، چون این گونه مسائل پیش از نزول آیه مورد بحث، نازل و بی هیچ حساسیتی ابلاغ گردیدند.
همچنین( ما انزل الیک ) را نمی توان ناظر به مسائل اهل کتاب دانست، زیرا همان گونه که پیش تر بیان شد، بسیاری از مسائل آنان پیش از نزول این آیه، در سوره های مدنی نازل گردید و بدون حساسیت ابلاغ شد ؛ نظیر آیات( کونوا قرده خسئین ) [۳۵۰] «بوزینه شوید(رانده از درگاه قرب و مقام انسانیت ) »، ( ضربت علیهم الذله و المسکنه ) [۳۵۱] «مقدر و حتم شد بر یهود ذلت و خواری »و…
نیز مضمون آیه، فرمانی درباره منافقان نبود، چرا که ایاتی که نفاق را نوعی مرض می دانند و منافقان را نکوهش می کنند [۳۵۲]، پیش تر نازل شدند و پیامبر(ص) آن ها را بی هراس ابلاغ کرد و منافقان هم چون هیچ بهانه ای نداشتند، در ظاهر نفاق خود را اانکار می کردند :(اذا لقوا الذین ءامنوا قالوا ءامنا)[۳۵۳] «چون با اهل ایمان برخوردند گویند ما ایمان آورده ایم ) .
همچنین این آیه مربوط به مشرکان نیست، زیرا پیامبر(ص) بارها با آیات توحید با آنان احتجاج کرد و آن گاه که در فتح نهایی وارد مکه شد، همه بت های آنان را شکست و آن ها تنها نظاره گر شکست خود و بت هایشان بودند.
خلاصه، از تحلیل قرائن داخلی آیه مورد بحث روشن می شود که مراد از( ما انزل الیک ) مجموع دین یا فروع دین نیست، بلکه بعضی از اصول دین است با دو ویژگی : ۱٫ به قدری مهم است که اگر پیامبر آن را ابلاغ نکند، گویا اصل دین را نرسانده است ? و أن لم تفعل فما بلغت رسالته ) .
۲٫پیامبر(ص) چون در ابلاغش هراس داشت، تعلل می ورزید . بدین جهت خدا حفظ از خطرات را به وی وعده داد ? و الله یعصمک من الناس ) .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1401-04-05] [ 11:01:00 ب.ظ ]




انواع نیازهای انسان سبب شده است تا در جوامع مختلف، مردم محل‌هایی را به نام بازار ایجاد نمایند. بازار مکانی عمومی است که درآن خریداران و فروشندگان معاملات خود را مستقیماً یا از طریق واسطه‌ها انجام می‌دهند. “بازار جای دادوستد و خریدوفروش کالا؛ محل اجتماع و دادوستد فروشندگان و خریداران است. بورس نیز یکی از انواع بازارهاست. امروزه، بازارها دیگر صرفاً به یک مکان خاص محدود نمی‌شوند و می‌توانند در قالب یک شبکه ارتباطی مثل اینترنت تشکیل شوند.
در بازارها دارایی‌های مختلفی مورد معامله قرار می‌گیرد. در یک طبقه‌بندی کلی، دو نوع دارایی عمده وجود دارد: دارایـی مالی و دارایی واقعی. منظور از دارایی‌های واقعی یا دارایی‌های فیزیکی، همان طور که از نام آن بر می‌آید، دارایی‌هایی هستند که جنبه فیزیکی دارند، مثلا خودرو، املاک و مستغلات، لوازم منزل، طلا و.. دارایی‌های فیزیکی هستند. اما دارایی‌های مالـی که به آنها دارایی‌های کاغذی هم گفته می‌شود، دارایی‌هایی هستند که ارزش آنها به پشتوانه یک دارایی‌ دیگـر تعیین می‌شود. به عنوان مثال، دارنده سهام یک شرکت، به نسبت سهام خود در دارایی‌ها و منافع شرکت مذکور سهیم می‌شود یا دارنده اوراق مشارکت، به واسطه مشارکت در پروژه‌ای که اوراق مذکور برای تأمین مالی آن پروژه منتشر شده، سود به دست می‌آورد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

بورس‌ به عنوان یک بازار، محلی است که انواع دارایی‌ها، اعم از دارایی‌های مالی و فیزیکی در آنجا خرید و فروش می‌شود. به بورسی که در آن دارایی‌های مالی یا اصطلاحاً دارایی‌های کاغذی خرید و فروش می‌شود، بورس اوراق بهادار و به بورسی که در آن دارایی‌های واقعی یا کالاهای فیزیکی خرید و فروش می‌شود، بورس کالا می‌گوییم. نوع دیگری از بورس به اسم بورس ارز هم وجود دارد که در آنجا، پول رایـج کشورها خرید و فروش می‌شود. در این مبحث ابتدا انواع بازار اعم از بازار دارایی های واقعی و بازار دارایی های اعتباری(مالی) بررسی و تحلیل گردیده، سپس انواع بازارهای مالی تعریف و تبیین می‌شود و متعاقباً روی بازار بورس که ارتباطی محض با موضوع پایان نامه دارد مباحث بیشتری مطرح می‌گردد.
گفتار اول- انواع بازار
بازار مکانیزمی است که در آن دارایی‌های مختلف بین متعاملین مورد مبادله قرار می‌گیرند؛ همانطور که پیش از این بیان شد، در یک طبقه بندی کلی بازار بر حسب نوع دارایی مورد معامله به دو دسته بازار دارایی های واقعی یا فیزیکی و بازار مالی تقسیم بندی می‌شود، بازار فیزیکی بازاری است که در آن دارایی های فیزیکی مانند کالا و خدمات مبادله می شود ولی بازار مالی بازاری است که در آن دارایی های مالی مانند سهام و اوراق مشارکت معامله می شود:
بند اول- بازار دارایی‌های واقعی:
به بازار دادوستد کالا و خدمات بازار دارایی‌های واقعی می‌گویند، این بازار اولین بازار تشکیل شده به وسیله انسان هاست. در واقع انسان ها در گذشته و حال یاد گرفته‌اند که محل متشکلی را برای خرید و فروش کالاهای خود داشته باشند و قوانین و عرف حاکم بر این بازار را رعایت کنند. در بازار کالا در قبال کالا و خدمات، واحد پولی مورد پذیرش به عنوان تسهیل کننده معاملات مورد استفاده قرار می‌گیرد. در این بازار ارزش هر کالا یا خدمت با مبلغی پول تعریف و عرضه می‌شود و معمولاً معاملات درون این بازار تحت مکانسیم‌های شناخته شده‌ای صورت می‌گیرد. در این بازار کالاها و خدمات به گونه و نوع های مختلفی تقسیم بندی می‌شوند و هر کدام از آن ها تحت حاکمیت قوانین و عرف خاص پذیرفته شده خود مورد معامله قرار می‌گیرند”(حسینی مقدم،۱۳۸۹، ص۱۵). در این نوع بازار واحد پولی به عنوان واسطه معاملات می‌تواند در بخش های مختلف بازار به راحتی جابه جا شود و هیچ گونه محدودیتی برای آن وجود ندارد. مردم می‌توانند نقدینگی خود را وارد این بازار کرده و به همان راحتی از بازار خارج کنند. بازار کالا و خدمات به دلیل قدمت و به دلیل تأمین‌کننده نیازهای کلی انسان‌ها از وسعت بسیار زیادی برخوردار است. در این بازار آنچه که ارزش کالا و خدمات را تعیین می‌کند عرضه و تقاضاست.
بازارهای واقعی در بررسی ها و تجزیه و تحلیل های اقتصادی، بازارهایی هستند که نهاده ها، کالا و محصولات مشهود و قابل لمس مورد مبادله و دادوستد قرار می‌گیرند، در برخی مباحث آن ها را بازار های مشهود نیز می‌نامند. در این بازارها عرضه‌کنندگان، کالاها و خدمات خود را به معرض دید و ارزیابی خریداران و تقاضاکنندگان قرار می‌دهند و تقاضاکنندگان نیز با اطلاع از ابعاد نیازهای خویش و کیفیت محصولات عرضه شده تقاضای خود را بیان می کنند. چون در این بازار ها شاخص ارزیابی و سنجش کلیه انتظارات طرفین مبادله یعنی عرضه کنندگان و تقاضاکنندگان «قیمت» محصول می‌باشد تمامی انتظارات، مطلوبیت‌ها و مطالبات در چانه‌زنی های بین دو طرف بر اساس «قیمت اعلامی» صورت می‌پذیرد”(شیرکوند، ۱۳۹۱، ص۲۴). بی نهایت بودن عرضه کنندگان و تقاضا کنندگان(عدم انحصار) آزادی و ورود و خرج برای عرضه کنندگان و تقاضا کنندگان از بازار شفافیت کامل در اطلاع یافتن از شرایط محصول و همچنین رقبا، اصلی شرایطی هستند که موجب ایجاد و استقرار بازار می‌گردند.
بند دوم- بازار دارایی‌های اعتباری(مالی)[۱۰] و انواع آن:
بازار های مالی بازاری هستند که ابزارهای تأمین مالی در آن مبادله می‌شود. بازار های مالی بر حسب سررسید تعّهدات مالی به دو دسته بازار پول و بازار سرمایه تقسیم می‌شود، بازار پول بازاری است که در آن ابزارهای مالی کوتاه مدت( با سر رسید کمتر از یک سال) معامله می‌شود و بازار سرمایه بازاری است که در آن ابزارهای مالی بلند مدت( با سر رسید بیش از یک سال) معامله می‌شود. در بازارهای مالی، وجوه، اعتبارات و سرمایه جریان می‌یابد. در واقع بازارهای مالی بازارهایی هستند که در آن ها دارایی های مالی مبادله می شوند. دارایی های مالی، دارایی هایی مانند سهام و اوراق بهادار هستند که ارزش آنها علاوه بر ارزش امتیازات و حقوق قانونی منعکس در ورقه، اصولاً به ارزش تولیدات و خدمات بنگاه‌های ناشر آنها بستگی دارد. ویژگی اساسی همه بازارهای مالی آن است که در پی گردآوری سرمایه و برقراری ارتباط بین اشخاص سرمایه‌پذیر و دارندگان سرمایه و پس اندازند و کارکرد اصلی آنها جذب و تجهیز پس اندازها و سرمایه‌ها و تخصص بهینه‌ی منابع مالی است”(عبدی پورفرد، ۱۳۹۲، ص۹۰). بازار های مالی علی‌رغم سیر تکاملی که تا کنون طی کرده اند دارای کارکردهای گوناگونی می‌باشند که در هر شرایط و در هر مقطع زمانی برخی از کارکردهای آن با اهمیت تر و گسترده تر شده اند. اولین و مهمترین و گسترده ترین کارکرد بازارهای مالی انتقال وجوه از صاحبان منابع مالی به اشخاص حقیقی یا حقوقی می‌باشد که قادرند با این منابع و وجوه به گسترش فعالیت‌های اقتصادی خود بپردازند، چه این انتقال وجوه در قالب سپرده‌های بانکی به چرخه اقتصاد اضافه شود و چه به صورت خرید اوراق سهام یا مشارکت در شرکت های سرمایه‌گذاری برای گسترش فعالیت های اقتصادی باشد. دومین کارکرد بازارهای مالی توزیع ریسک گوناگون و همچنین تأمین کننده منافع و سود برای اشخاص حقیقی و حقوقی می‌باشد که در قالب عقود و قراردادهای مختلف ساماندهی می‌شود و در نهایت سومین کارکرد بازار مالی را می توان تعیین ارزش دارایی مالی مورد مبادله که همان تعیین یا کشف قیمت می‌باشد، معرفی کرد و آخرین کارکرد بازارهای مالی ایجاد قدرت نقد شوندگی در دارایی های مالی است که در مواقع ضروری برای اشخاص حقیقی یا حقوقی ایجاد می‌کند”(شیرکوند، ۱۳۹۱، ص۲۵۰۲۶). بازار های مالی با توجه به عوامل و شرایط مختلف از قبیل نوع مبادله، سر رسید نقدشوندگی، نحوه انتشار و ساختار حاکم بر آن، طبقه بندی‌های مختلفی دارند که در اینجا بر حسب سر رسید بازپرداخت یا نقدشوندگی آن‌ها را مورد بررسی قرار گرفته است.

الف- بازار پول[۱۱]:

بازاری برای دادوستد پول و دیگر دارایی های مالی جانشین پول است که سر رسید کمتر از یک سال دارند. بازار پول یک بازار سازمان یافته محسوب نمی‌شود؛ زیرا محل جغرافیایی خاصی برای بازار پول در نظر گرفته نمی شود. بانک‌ها و موسسات مالی و اعتباری، موسسات صرافی و دیگر مکان هایی که دادوستد ابزارهای مالی بازار پول در آن انجام می‌شود، بازار پول را تشکیل می دهند. “بازار پول ابتدا با هدف نگهداری نقدینگی مردم تشکیل شد و به عنوان یک محیط امن برای نگهداری و محافظت از پول در مقابل سرقت از آن تعبیر می‌شد. در ابتدا بانک ها در قبال نگهداری و محافظت از پول مردم از آنها مبالغی را دریافت می کردند؛ اما با گسترده شدن روابط اقتصادی و ایجاد دادو ستدهای گسترده، وظایف و مسئولیت های جدیدی برای بانک ها تعریف شد. در این زمان دولت ها یاد گرفتند که شاید بتوان از بانک ها به عنوان ابزاری برای کاهش تقاضا در بازار کالا و خدمات استفاده کرد. به همین دلیل شروع به تبلیغ برای جذب نقدینگی مازاد مردم در حساب های بانکی کردند تا به این وسیله حجم نقدینگی در دست مردم را کاهش داده و کنترل نمایند و از سرازیر شدن ناگهانی این حجم عظیم نقدینگی به بازار کالا جلوگیری کنند و به این طریق بتوانند تقاضا و در نهایت تورم را در بازار کالا و خدمات کنترل نمایند. از طرف دیگر نقدینگی جمع شده در حساب های بانکی خود می‌توانست به صورت وام و تسهیلات در اختیار بخش‌های تولیدی جوامع قرار گیرد و تولید را افزایش دهد”(حسینی مقدم، ۱۳۸۹، ص۱۶).
در هر کشور، بانک مرکزی بر بازار پول و فعالیت های بانکی و پولی نظارت و با اعمال سیاست‌های پولی آن را کنترل می‌کند. اشخاص دارای پس اندازهای خرد و کلان و بنگاه های دارای مازاد نقدینگی، از مشارکت کنندگان بازار پول هستند. “مهم ترین رسالت بازار پول، جذب پس اندازها و سپرده های اشخاص حقیقی و حقوقی از یک سو و ایجاد تسهیلات برای واحدهای اقتصادی و تأمین نقدینگی و سرمایه در گردش آنها، از سوی دیگر است”( عبدی پورفرد، ۱۳۹۲، ص۹۰). بازار پول به عنوان زیر مجموعه بازار های مالی و در کنار بازار سرمایه مطرح می‌گردد. این دو بازار به عنوان مکمل یکدیگر عمل می‌کنند و باید همگام با یکدیگر رشد یابند که نتیجه این همگامی رشد و توسعه اقتصادی خواهد بود. بازار پول به تأمین مالی کوتاه مدت می‌پردازد و منابع تحت عنوان وام و سرمایه برای مقاصد کوتاه مدت در این بازار عرضه می‌شود. هر چند در بسیاری از کتاب و مقالات بازار پول به گونه ای تعریف شده است که تنها دارایی های مالی با سررسید کوتاه مدت یعنی کمتر از یک سال در آن مبادله می‌گردد اما می توان این تعریف را تا حدودی گسترده‌تر مطرح کرد و بازار پول را بازاری دانست که منابع مالی موجود در این بازار با کمترین ریسک بوده و طبق قراردادهای مشخصی مورد مبادله قرار می‌گیرند و سود حاصل از این دارایی ها تقریباً قطعی است.
علاوه بر تعریف فوق که حاکی از نقش و عملکرد شناخته شده بازار پول می باشد می‌توان این بازار را از نقطه نظر دیگری نیز مورد توجه قرار داد. تکیه بیش از حد مؤسسات فعال در این بازار بر جذب سپرده، موجب شده است که مؤسسات سپرده پذیر را نیز در قالب این بازارها قرار داد. براین اساس این مؤسسات جملگی واسطه های مالی هستند که با جمع آوری پس انداز های خُرد و پراکنده مردم تحت عنوان سپرده، شرایطی برای واگذاری وجوه جهت تأمین مالی سرمایه گذاران فراهم می آورند. بانک های تجاری، موسسات مالی و اعتباری، اتحادیه ها و مؤسسات اعتباری نمونه های بارزی از مؤسسات مالی فعال در این بازار می باشند”( شیرکوند،۱۳۹۱، ص۵۰).

ب- بازار سرمایه[۱۲] ( بازار بورس)

با بروز و شناخت ناتوانی بازار پول در ایجاد تعادل بین عرضه و تقاضا، با هدف جلوگیری یا کنترل تورم، بازار سرمایه به عنوان گزینه ای موثر در جهت تعادل آفرینی مورد توجه قرار گرفت. سیاست های مالی و اعتباری در ابتدا بازارهای سرمایه را ایجاد کرد و مساله‌ای به نام بورس و سهام به عنوان امری تاثیرگذار جای خود را در زندگی مردم باز کرد و مردمی که تا آن زمان مازاد نقدینگی خود را در سپرده‌های بانکی نگهداری می‌کردند کم کم نحوه سرمایه گذاری در بورس و خرید سهام شرکت های بورسی را یاد گرفتند و به این ترتیب بازار سرمایه در جامعه‌ای انسانی هر روز شناخته تر شد. “بازار سرمایه، بازاری است که ارتباط تنگاتنگی با فرایند پس انداز- سرمایه‌گذاری دارد و به عنوان یک واسطه مالی، پس انداز واحدهای اقتصادی مازاد را به واحدهای دارای کسری جهت سرمایه گذاری انتقال می‌دهد. به عبارات دیگر بازار سرمایه نقش هدایت تخصیص منابع اقتصادی را بعهده دارد. در این بازار نیازهای بلند مدت (معمولاً بیش از یک سال) تأمین می‌شود. غالباً این گونه وجوه به سرمایه تبدیل شده و با ریسک همراه می باشد”(حاجیان،۱۳۷۷، ص ۴۸).
“در بورس اوراق بهادار که نمود بارزی از بازار سرمایه می باشد، سهام و سرمایه شرکت ها مورد معامله قرار می‌گیرد. این امر باعث می‌شود که مازاد نقدینگی افراد به جای سرازیر شدن به بازار کالا به شرکت‌ها سرازیر شده و باعث تامین مالی شرکت ها شده و در نهایت تولید را افزایش دهد. تولید بیشتر عرضه را متعادل تر کرده و می‌تواند به تقاضای فزاینده در بازار کالا و خدمات پاسخ داده و مانع تورم شود. از طرف دیگر شرکت به یک منبع ارزان قیمت تامین مالی دسترسی داشته در نتیجه قیمت تمام شده محصولاتشان افزایش ناگهانی نخواهد داشت. افراد قبل از خرید سهام شرکت ها و در صورت عملکرد مطلوبشان در سود(زیان) آن ها شریک می‌شوند و در نتیجه تقاضا برای خرید سهام شرکت های سودآور هر روز بیشتر می‌شود و چرخه رقابت بین شرکت‌ها برای کسب سود بیشتر و در نتیجه جذب نقدینگی وسیع تر و بیشتر شده و این رقابت سالم می تواند تمامی گروه های فعال در بازار سرمایه را منتفع سازد. شرکت ها از منابع مالی ارزان قیمت منتفع می شوند، سهامداران در سود شرکت‌ها شریک می‌گردند، شراکت این دو بخش چرخه تولید را به گردش در می‌آورد و تولید بیشتر شکوفایی اقتصادی را به همراه خواهد داشت.
اتفاق مهم دیگری که در بازار سرمایه می افتد این است که نقدینگی به محض ورود به بازار سرمایه به عنوان یک شریک درگیر بازار گشته و در مواقع بحرانی، دولت ها می‌توانند ورود و خروج نقدینگی از این بازار را کاملا تحت سیاست‌های خود قرار دهند. در واقع نقدینگی وارد شده در بازار سرمایه در صورتی می تواند از این بازار خارج شود که جایگزینی داشته باشد و این مهم جبران کننده نقص بازار پول است. چرا که نقدینگی در بازار پول می‌توانست هر موقع که مایل باشد و بدون هیچ جایگزینی از بازار پول خارج شده و دولت را در اعمال سیاست های خود بر آن بازار محدود کند”(حسینی مقدم، ۱۳۸۸، ص۱۸و۱۹). در ادامه نگارنده، بازار سرمایه را به”زندان جذاب و زیبای نقدینگی” تعبیر می‌کند. در این زندان جذاب، نقدینگی به انتفاع از نقاط مثبت و سازنده بازار می‌پردازد و دولت ها نیز این امکان و فرصت را می‌یابند تا بر این حجم نقدینگی اعمال سیاست کنند و افسار گسیختگی آن را مهار نماید. کاری که شاید در بازارهای دیگر اصلا امکان پذیر نیست و به همین دلیل است که دولت ها و مجموعه های اقتصادی وابسته، تمایل بسیار زیادی به گسترش و تعمیق بازار سرمایه دارند. در واقع بازار سرمایه نه تنها یک وسیله بلکه یک نیاز غیر قابل جایگزین در این مقطع از اقتصاد جهانی است.
“در واقع بازار سرمایه پس اندازها را به سرمایه گذاری تبدیل و رشد اقتصادی جامعه را سرعت می‌بخشد. علاوه بر آن، استفاده از بازار سرمایه از دیرباز یکی از راهکارهای تأمین مالی مخارج دولت بوده که با فروش اوراق قرضه و مشارکت، منابع مالی لازم برای تأمین مخارج یا انجام پروژه های عمومی را فراهم می‌کردند. به هر حال بازار سرمایه محل داد و ستد اوراق بهادار و ابزارهای مالی است. ابزارهای مالی به دو دسته تقسیم می شوند: نخست، ابزارهای تأمین مالی دراز مدت، همانند اوراق سهام، اوراق قرضه، اوراق مشارکت و صکوک؛ دوم، ابزارهای ویژه مدیریت خطر که اوراق مشتق نیز نامیده می شوند، مانند اوراق اختیار معامله[۱۳] و اوراق قراردادهای آتی[۱۴]. در بازار سرمایه، افزون بر نهادهای اصلی و خود انتظام، یعنی بورس ها، نهادهای واسطه‌ای همانند شرکت‌های تأمین سرمایه، صندوق های سرمایه گذاری، کارگزاران، کارگزاران/ معامله گران، مشاوران سرمایه گذاری و بازارگردانان فعالیت می‌کنند”(عبدی پورفرد، ۱۳۹۲، ص ۹۰و۹۱).

ج- بازار بیمه[۱۵]:

بیمه یکی از ابزارهای انتقال ریسک است. طی یک قرارداد بیمه، ریسک مشخصی از یک طرف قرارداد (که بیمه‌گذار نامیده می‌شود) به طرف دیگر (که بیمه‌گر نامیده می‌شود) منتقل می‌گردد. بنا به تعریف، بیمه‌گر شخصی حقوقی است که در مقابل دریافت حق بیمه از بیمه‌گذار، جبران خسارت و یا پرداخت مبلغ مشخصی را در صورت بروز حادثه تعهد می‌کند. در مقابل، بیمه‌گذار شخصی حقیقی یا حقوقی است که با پرداخت حق بیمه، جان، مال یا مسئولیت خود یا دیگری را تحت پوشش بیمه قرار می‌دهد. چارچوب برنامه اصلاح نظام تعرفه بازار بیمه کشور از وظایف ذاتی شورای عالی بیمه می‌باشد[۱۶]، بازار بیمه در کنار بازار سرمایه و بازار پول سه رکن بازارهای مالی را تشکیل می‌دهند. با توجه به عدم لزوم، از تفصیل این بخش خودداری می‌گردد.
گفتار دوم- انواع بازار بورس
بازار اوراق بهادار یا بازار بورس یک بازار سرمایه سازماندهی شده می‌باشد که در آن سهام یا اوراق قرضه شرکت های تولیدی، مؤسسات مالی و خدماتی اعم از دولتی یا خصوصی تحت شرایط و ضوابط خاصی خرید و فروش می شوند”( آریا، ۱۳۹۰، ص ۱۰). متولی این بازار شرکت بورس اوراق بهادار تهران است، در واقع بازاری متشکل و خودانتظام است که اوراق بهادار در آن توسط کارگزاران و یا معامله‌گران طبق مقررات این قانون مورد دادو ستد قرار می‌گیرد. بورس اوراق بهادار (که از این پس بورس نامیده می‌شود) در قالب شرکت سهامی عام اداره و تأسیس می‌شود[۱۷]. دراین گفتار انواع بازار اعم از بازار اولیه و بازارثانویه را تحلیل شده است.
بنداول- بازار بورس اوراق بهادار و انواع آن:
بازار اوراق بهادار از لحاظ تقدم انتشار و دسترسی به اوراق بهادار به بازار اولیه و بازار ثانویه تقسیم می‌شود. بازار ثانویه خاص بازار اوراق بهادار است و در بورس کالا و بورس انرژی که متعاقباً ارائه خواهد شد بازار ثانویه موضوعیت ندارد. چرا که در بورس کالا و انرژی موضوع معامله عینی است؛ یعنی اعتباری نیست و صرفاً یک بار عرضه می‌شود و به مصرف می‌رسد.

الف- بازار اولیه[۱۸]:

بر اساس بند ۹ ماده یک قانون بازار اوراق بهادار، بازار اولیه؛ بازاری است که اولین عرضه و پذیره نویسی اوراق بهادار جدیدالانتشار در آن انجام می‌شود و منابع حاصل از عرضه‌ی اوراق بهادار در اختیار ناشر[۱۹] قرار می‌گیرد. “با توجه به اینکه اوراق جدیدالانتشار در این بازار مورد معامله واقع می‌شوند، شرکت‌های جدیدالتاسیس که نیازمند منابع مالی بلندمدت هستند در چارچوب شرایط و محدویت بانک‌ها معمولاً نمی‌توانند از تسهیلات آن‌ها برای تأمین سرمایه اولیه بهره‌مند شوند، در حالی که انتشار اوراق بهادار(سهام) از طرف این شرکت‌ها با سهولت بیشتری می‌تواند منابع مالی مورد نیاز آن‌ها را تأمین کند. فصل سوم قانون بازار اوراق بهادار مصوب سال ۱۳۸۴ در ارتباط با عرضه اولیه است. ماده ۲۰ قانون مذکور می‌گوید: «عرضه‌ی عمومی اوراق بهادار در بازار اولیه منوط به ثبت آن نزد سازمان[ بورس و اوراق بهادار] با رعایت مقررات این قانون می‌باشد، و عرضه عمومی اوراق بهادار به هر طریق بدون رعایت مفاد این قانون ممنوع است». همانطور که منطوق ماده مذکور بیان می‌کند؛ عرضه‌ی عمومی اوراق بهادار منوط به ثبت نزد سازمان است و این ثبت، به منظور حصول اطمینان از رعایت مقررات قانونی و مصوبات سازمان‌ و ارائه شفافیت اطلاعات که از اصول پذیرفته شده در بازار سرمایه در راستای تضمین حقوق سرمایه‌گذاران می‌باشد، بوده و به منزله‌ی تأیید مزایا یا تضمین سود آوری نیست.[۲۰] “عرضه اولیه مستلزم سلسله فعالیت‌های مرتبط با هم است. بخش عمده فرایند عرضه، آماده سازی بیانه ثبت و انجام فرایند راستی‌آزمایی[۲۱] با همکاری مدیران شرکت، مشاوران مالی و حقوقی و از همه مهمتر شرکت های تأمین سرمایه است از آنجا که اطلاعات ارائه شده در این مرحله مهمترین عامل قیمت‌گذاری اوراق بهادار است و مستقیماً خریداران را متأثر می‌کند، نقش بسیار پر اهمیتی را در بازار اولیه ایفا می‌کند”(ابراهیمی، ۱۳۹۲، ص ۱۲۵). ” انتشار اوراق بهادار در این بازار غالباً با هدف تأمین مالی صورت می‌گیرد. انتشار اوراق مشارکت توسط شهرداری تهران برای تأمین مالی پروژه‌های شهری، و انتشار سهام توسط شرکت‌های سرمایه گذاری جهت تأمین سرمایه، مثال‌های بارزی از معاملات بازار اولیه می‌باشد. بازار اولیه در نتیجه فروش مستقیم و دست اول اوراق بهادار توسط شرکت ها یا مؤسسات دولتی، عمومی یا خصوصی به سرمایه گذاران خصوصی و مؤسسات سرمایه‌گذاری ایجاد می‌شود.
شرکت برای انتشار اوراق بهادار می‌تواند به دو طریق عمل کند: یا خود رأساً کلیه امور مربوط به حجم، نوع و مبلغ ریالی عرضه و تعیین قیمت آن را انجام دهند و یا آن را از طریق مؤسسات و شرکت‌هایی که در این کار تخصص دارند، انجام دهند. مؤسسات یا شرکت‌هایی که در سایر کشورها در بازار اولیه این نقش را بر عهده دارند، بانک‌ها یا مؤسسات تأمین سرمایه نامیده می‌شوند. البته در ایران طبق وظایفی که بر عهده شرکت‌های‌کارگزاری گذاشته شده است می‌توانند در انتشار اوراق بهادار جدید شرکت‌ها کمک کنند. مؤسسات تأمین سرمایه، مؤسساتی هستند که نقش واسطه بین شرکت‌های نیازمند منابع مالی و سرمایه‌گذاران را ایفا می‌کنند. این موسسات با داشتن امکانات تخصصی و اطلاعات کافی با بررسی و ارزیابی اوراق بهادار شرکت‌ها یا مؤسسات، در امر انتشار و فروش آن، به شرکت‌ها و یا مؤسسات منتشر کننده کمک می‌کنند. مؤسسات تأمین سرمایه در این نقش بیشتر وظیفه انتقال سرمایه را بر عهده دارند و عملاً کمتر درگیر تأمین مالی شرکت‌ها می‌شوند. اینگونه مؤسسات با داشتن سازمان مجهزی برای توزیع سهام و اوراق قرضه شرکت‌ها و یا حتی مؤسسات دولتی، قادرند با حداقل هزینه ممکن، منابع مورد نیاز را در اختیار صادر کنندگان اوراق بهادار قرار دهند

ب- بازار ثانویه[۲۲]:

بازار ثانویه به بازاری گفته می‌شود که در آن شرکت ها تأمین مالی اولیه انجام نمی‌دهند. یعنی سهامی مورد معامله قرار می‌گیرد که ابتدا در بازار اولیه انتشار یافته و پذیره نویسی شده اند و حالا در بازار ثانویه مجدداً مورد معامله قرار می گیرند”( آریا، ۱۳۹۰، ص۲۶۹). بر اساس بند ۱۰ ماده یک قانون بازار اوراق بهادار، بازار ثانویه بازاری است که اوراق بهادار، پس از عرضه‌ی اولیه، در آن مورد دادوستد قرار می‌گیرد. در واقع بازار ثانویه به ترتیباتی اطلاق می‌شود که از طریق آن، خریداران و فروشندگان می‌توانند به روشی متعارف و به قیمت‌های قابل قبول برای طرفین، اوراق بهاداری که دوره‌ی عرضه آن در بازار اولیه به اتمام رسیده را معامله کنند. بازار ثانویه را می توان به دو بخش غیر متشکل(فاقد انسجام) و متشکل (سازمان یافته) تقسیم کرد. ” منظور از بازار غیر متشکل معاملات سهام، در فرض عدم وجود بورس، حالتی است که این معاملات تحت قواعد عام معاملات قرار می گیرد. در واقع بازار سرمایه جایی است که معاملات با ساز و کار خاصی انجام می‌شود و برای انجام معاملات باید ضوابط و مقرراتی رعایت شود و اگر معامله‌ای خارج ازچارچوب مقررات این بازار منعقد گردد، عنوان غیر متشکل دارد. در مقابل بازار غیرمتشکل، بازار متشکل قرار دارد. ” بازار متشکل؛ بازاری است که دولت در تعیین مقررات و قواعد آن دخالت داشته و وظیفه حفظ نظم آن را بر عهده دارد. ارکان یک بازار متشکل توسط دولت شکل گرفته می‌شود و به همین دلیل مسمی به این نام است. در واقع نقصی که یک بازار غیر متشکل دارد را دولت به این صورت جبران می‌کند و سعی بر این دارد که موارد شکست بازار در آن وجود نداشته باشد”(ژیان، ۱۳۹۲، ص ۲۵).
در بازار غیرمتشکل عرضه‌کنندگان و متقاضیان برای معامله اوراق بهادار مورد نظر خود باید به دنبال یکدیگر بگردند. از آنجا که هیچ مکان مشخصی برای این قسمت وجود ندارد و خریداران و فروشندگان کاملاً پراکنده و بی اطلاع از یکدیگرند، عمل معامله اوراق بهادار بسیار کند، با دشواری و هزینه زیاد صورت می‌گیرد؛ به ویژه اینکه هیچ مکانیزمی غیر از توافق طرفین برای تعیین قیمت وجود ندارد. این بازار مختص به اوراق بهاداری است که در بخش سازمان یافته بازار ( بورس اوراق بهادار یا بورس‌های فرعی ) پذیرفته نشده‌اند. اوراق سهام بسیاری از شرکت‌های سهامی عام که حائز شرایط پذیرش در بورس نیستند در این بازار و بر اساس قیمت‌های توافقی طرفین خریدار و فروشنده معامله می‌شوند. البته به منظور تسهیل امر مبادلات اوراق بهادار در بازار ثانویه، برخی شرکت‌ها اقدام به تعیین مکانی برای مبادلات سهام خود می‌نمایند. در این محل که معمولاً در مکان اصلی شرکت است، خریداران و فروشندگان خاص سهام همان شرکت اقدام به معامله می‌کنند.
بند دوم- بازار بورس کالا
بازار خرید و فروش کالاهای معین که به طور منظم و دائم فعال است بورس کالا می‌نامند، در این بازار معمولاً کالاهای خام و مواد اولیه مورد معامله قرار می‌گیرند. نمونه هایی از کالاهای واسطه ای، مواد خام و مواد اولیه‌ی مورد معامله در بورس کالا عبارت است از: محصولات پتروشیمی، معدنی و فلزات و محصولات کشاورزی”( فنائی، ۱۳۹۱، ص ۱۱). نیاز به ایجاد بازاری متشکل و سازمان یافته برای تقابل آزاد عرضه و تقاضا و دستیابی به اثرات مثبت این مهم در اقتصاد تولید و مصرف، دولت و مجلس شورای اسلامی را بر آن داشت تا بستر قانونی لازم جهت تاسیس و راه اندازی بورس‌های کالایی را در ایران فراهم سازند. در این راستا با تصویب بند (ج) ماده (۹۵)قانون برنامه سوم و بند (الف) قانون برنامه چهارم، شورای عالی بورس موظف به تشکیل و گسترش بورس‌های کالایی در ایران گردید. در پی این امر، سازمان کارگزاران بورس فلزات تهران در شهریور ماه سال۸۲ به عنوان اولین بورس کالایی کشور فعالیت خود را آغاز کرد و پس از آن نیز سازمان کارگزاران بورس کالای کشاورزی در شهریور ماه سال ۸۳ شروع به فعالیت نمود. با تصویب قانون بازار اوراق بهادار جمهوری اسلامی ایران مصوب ۰۱/۰۹/۱۳۸۴ و بر طبق ماده ۵۷ این قانون و تبصره آن که مقرر داشته ” اموال و دارایی های سازمان کارگزاران بورس‌های موجود اعم از منقول و غیر منقول، وجوه نقد، سپرده های بانکی و اوراق بهادار، حقوق و تعهدات و سایر دارایی ها پس از کسر بدهی ها و همچنین وجوه ذخیره‌ی گسترش بورس، در کمیته‌ای مرکب از رئیس سازمان، نماینده منتخب کارگزاران بورس مربوط و نماینده شورا احصاء و حسب ضرورت و نیاز بین شرکت سهامی بورس مربوط و سازمان به ترتیب به عنوان سرمایه و منابع مالی در اختیار تسهیم می شود. تصمیمات این کمیته پس از تصویب وزیر امور اقتصاد و دارایی لازم الاجرا می باشد. “مطابق بند (و) ماده ۹۹ قانون برنامه پنجم توسعه، «کالاهایی که در بورس های کالایی به عنوان بازار متشکل، سازمان یافته و تحت نظارت پذیرفته شده و مورد داد و ستد قرار می‌گیرد، طبق قوانین و مقررات حاکم بر آن بورس ها عرضه شده و مورد معامله قرار می‌گیرد. عرضه، معامله، تسویه و تحویل نهایی کالاهای مذکور مشمول قوانین و مقررات مربوط به بازارهای غیرمتشکل کالایی نیست». مقرره دیگری که ناظر به وضعیت کالاهایی است که در بورس کالا مورد معامله قرار می‌گیرند، ماده ۱۸ قانون توسعه ابزار ها [و نهادهای مالی جدید مصوب سال ۱۳۸۸ مجلس شورای اسلامی] است که به موجب آن دولت مکلف گردیده که کالاهای پذیرفته شده در بورس به جز دارو را از نظام قیمت گذاری خارج کند”(سلطانی و دیگران، ۱۳۹۰، ص ۵۲).
“سازمان کارگزاران بورس فلزات تهران و سازمان کارگزاران بورس کالای کشاورزی منحل گردید و طی مراحل قانونی جهت تصفیه این سازمان‌ها آغاز شد. شرکت بورس کالای ایران به موجب ماده ۵۸ قانون بازار اوراق بهادار جمهوری اسلامی ایران که مقرر داشته ” دولت اقدامات لازم را برای فعال کردن بورس‌های کالایی و تطبیق آن با این قانون و ارائه راهکارهای قانونی مورد نیاز را به عمل خواهد آورد” به عنوان یک شرکت جدید و کاملاً مستقل از سازمان‌های کارگزاران بورس فلزات و بورس کالای کشاورزی، پس از پذیره‌نویسی در ۴ گروه سهامداری و برگزاری مجمع عمومی از ابتدای مهرماه سال ۱۳۸۶ فعالیت خود را آغاز کرد. بدین ترتیب، هم اکنون بورس کالای ایران با تجربه‌ای بیش از ۱۰ سال، به دادوستد انواع محصولات صنعتی و معدنی، فرآورده‌های نفت و پتروشیمی و کشاورزی در قالب معاملات نقد، نسیه ، سلف ، سلف استاندارد و معاملات ابزارهای مشتقه از جمله قراردادهای آتی مشغول است.[۲۳]،[۲۴]
بند سوم- بازار بورس انرژی
ایران به عنوان یکی از بزرگترین کشورهای تولیدکننده نفت و گاز و دارنده یکی از بزرگترین ذخایر و منابع هیدروکربوری جهان شناخته می‌شود. از سوی دیگر با توجه به رویکرد مصرح در سند چشم انداز ۱۴۰۴ در ارتقاء جایگاه جمهوری اسلامی ایران به کشور اول منطقه از لحاظ اقتصادی، سیاسی، علمی و … لزوم تاسیس بازاری متشکل جهت کشف قیمت و معامله نفت به عنوان یک کالای استراتژیک در منطقه بیش از گذشته احساس و همین موضوع زمینه ساز طرح قیمت گذاری نفت در داخل کشور شد. از آنجا که یکی از بهترین و شفاف‌ترین مکانیزم‌های قیمت گذاری محصولات، عرضه آنها در بورس می‌باشد، در اوایل دهه ۸۰ ایده تأسیس بورسی برای انجام معاملات نفت طی فرآیندی مشترک میان وزارتخانه های نفت و اقتصاد شکل گرفت. در فاز نخست برای محقق شدن این ایده در اواخر بهمن ۱۳۸۶ مبادلات فرآورده‌های نفت و پتروشیمی در بازار سرمایه آغاز گردید. از سویی با وجود زیرساخت‌های موجود در صنعت برق کشور که آن را از کشورهای منطقه متمایز می‌سازد، همزمان با فعالیت‌ها در راستای شکل گیری بورس نفت، لزوم راه اندازی بورس برق در ادامه توسعه بازار برق کشور احساس شد. در خردادماه سال ۸۷ شورای عالی بورس موافقت اصولی خود را با تأسیس بورس برق اعلام نمود. در این بین تشکیل بازاری منسجم برای دربرگیری همه کالاهای از جنس انرژی و تشکیل بورسی جامع و واحد برای معاملات انواع حامل‌های انرژی پیشنهاد شد. تلاش‌ها برای ورود نفت و سایر حامل‌های انرژی به بازار سرمایه و تعیین قیمت این محصولات در بورس، اوایل سال ۱۳۹۰ شکل دیگری یافت. در این سال شورای عالی بورس تصمیم گرفت بورسی را با محوریت حامل‌های انرژی شکل دهد. شورای عالی بورس و اوراق بهادار در جلسه ۳۰/۳/۱۳۹۰ با تجمیع درخواست‌های جداگانه برای راه اندازی بورس نفت و برق به راه اندازی بورس انرژی رأی داد. بر این اساس بورس انرژی به عنوان چهارمین بورس کشور جهت عرضه محصولات نفت و مشتقات نفتی، برق، گاز طبیعی، ذغال سنگ و سایر حامل‌های انرژی شکل گرفت. متعاقب صدور مجوز فعالیت بورس انرژی و برای تعیین گروه‌های سهامداری این بورس، سازمان بورس و اوراق بهادار، فراخوانی را در تاریخ ۵/۴/۱۳۹۰ جهت مشارکت نهادهای مالی و فعالان صنعت نفت، گاز و فرآورده‌های نفتی، برق و با قید ترکیب ۶۰ درصد نهادهای مالی، ۲۰ درصد فعالان صنعت برق و نفت و ۲۰ درصد عموم مردم و سقف ۵/۲ درصد برای هر متقاضی منتشر نمود. در تاریخ یازدهم اسفند ۱۳۹۰ مجمع عمومی مؤسس شرکت بورس انرژی برگزار گردید و از بین کاندیداهای عضویت در هیأت مدیره، ۷ عضو اصلی و ۲ عضو علی‌البدل انتخاب شدند.[۲۵] “تا پیش از صدور مجوز تأسیس بورس انرژی، معاملات نفت به موجب مصوبه مورخ ۰۹/۱۲/۱۳۸۹ شورای عالی بورس، در بورس کالا قابل انجام بود. به موجب مصوبه اخیر حتی الامکان شکل گیری بورس نفت به عنوان یک بورس مستقل پیش‌بینی شده بود که با تشکیل بورس انرژی موضوعیت خود را از دست داد”( سلطانی و دیگران، همان، ص۵۳).
بند چهارم- بازار بورس ارز
خرید و فروش پول های خارجی در بورس ارز صورت می‌گیرد. این بورس به صورت رسمی در کشور ما فعالیت ندارد و این نیاز در حال حاضر از طریق بانک ها و بازار های غیر رسمی رفع می شود، اما در برخی از کشورهای جهان این نوع بورس فعالیت قابل توجهی دارد”( فنائی، ۱۳۹۱، ص ۱۱). در واقع بورس ارز محل خرید و فروش پول‌های کشورهای مختلف است که اغلب مورد درخواست و عرضه واردکنندگان و صادرکنندگان کالاها و خدمات قرار می‌گیرد. نوسانات قیمت و ارزش پول‌های خارجی در این بازار موجب سودآوری فعالان این بازار می‌شود. در صورتی که نرخ ارز به صورت تثبیتی و توسط دولت تعیین گردد و دولت قادر به تأمین کلیه ارزهای مورد نیاز نباشد، به ناچار در آن کشور نرخ ارز واحد نبوده و در نتیجه بازار ارز دو نرخی خواهد شد که در بازار سیاه یا غیررسمی مبادلات ارزی به صورت گسترده‌تری صورت می‌گیرد و فعالان بازار سود خود را از این تفاوت قیمت به دست می‌آورند. در صورتی که بازار به صورت نظام ارزی شناور عمل کند، فعالان این بازار از مابه التفاوت نرخ ارزهای قابل مبادله و دادوستد که بدان «آربیتراژ[۲۶]» گویند؛ منفعت لازم را به دست می‌آورند”شیرکوند، ۱۳۹۱، ص۹۱). از آنجایی که بورس ارز در نظام بازار سرمایه کشور ما جایگاهی ندارد و همچنین در قوانین و مقررات بازار سرمایه عنوانی ندارد از توضیح بیشتر این بخش خودداری می‌گردد.
مبحث سوم- معاملات بورس
قراردادهای منعقده در بورس ایران واجد اوصافی هستند که مهم‌ترین و اصلی‌ترین وصف آنها در قالب ماهیت حقوقی‌شان تجلی می‌یابد. لذا در این مبحث نخست به بررسی ماهیت معاملات بورس، و انواع قراردادهایی که در بورس جهت دادو ستد مورد استفاده قرار می‌گیرد، خواهیم پرداخت سپس روند شکل گیری و اصول حاکم بر این نوع از معاملات را بیان خواهیم کرد.
گفتار اول- مفهوم و انواع معاملات بورس
معاملاتی که در بورس منعقد می شوند مانند سایر معاملات عنصر اصلی سازنده، اراده طرفین آن است و باید شرایط صحت معاملات که در ماده ۱۹۰ قانون مدنی تصریح شده است را رعایت کنند. با این تفاوت رعایت برخی عقود و شرایط اضافی نیز توسط طرفین معامله الزام آور است. از جمله آنکه اقدام به خرید و فروش در بورس منحصراً باید توسط کارگزاران[۲۷] انجام شود. به طور کلی تشکیل قرارداد در معاملات بورسی افزون بر شرایط اساسی صحت معاملات که ناظر بر تمامی معاملات می‌باشد مستلزم وجود شرایطی است که صراحتاً یا تلویحاً در مقررات و دستورالعمل های بورس بیان گردیده است. با توجه فروانی و تعدد شیوه های معامله و موضوع معامله در بورس اوراق، بورس کالا و بورس انرژی در این مبحث سعی شده است که گونه ای از معاملات که در واقع موضوعیت اساسی در بورس دارند و مردم بیشتر با این جنبه از معاملات آشنایی نسبی دارند بیان گردد. لذا تحلیل تمامی معاملات بورس در این پایان نامه در عمل غیر ممکن و غیر حرفه‌ای است.
بند اول- مفهوم معاملات بورس
مقررات حاکم بر بورس، انواع معاملات و شیوه‌های اجرایی آن را تعیین می‌کند معاملات به دو روش سنتی و آنلاین صورت می‌گیرد. در روش‌ سنتی که تقریباً از زمان آغاز به کار بورس تهران مرسوم بوده است، سرمایه‌گذاران با مراجعه حضوری به شرکت‌های کارگزاری سفارش خرید یا فروش خود را با پر کردن فرم‌های کاغذی به کارگزار اعلام می‌کنند. روش معاملات آنلاین به منظور دسترسی سریع، آسان و مطمئنِ سرمایه‌گذاران به سیستم‌های معاملات بازارهای اوراق بهادار همانند بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس ایران است. معاملات سهام در بورس برخلاف معاملات خارج از بورس، طرفین در انتخاب یکدیگر آزاد نیستند. معاملات به شیوه حراج انجام می‌شود و خریدار و فروشنده ناگزیرند برای انجام معامله به کاگزار مراجعه کنند معاملات اوراق بهادار از طریق سامانه‌ی معاملات و توسط کارگزاران عضو بورس انجام می‌شود.
بند دوم- انواع معاملات بورس
در بازار سرمایه انواع متنوعی از معاملات و قراردادها منعقد می‌شود ولی در اینجا معاملات را به دو دسته کلی تقسیم بندی می‌کنیم دسته اول: معاملات اصلی که در بورس تحت عنوان معاملات خرد، بلوک و عمده نامیده می‌شوند. دسته دوم: معاملات فرعی که عبارتند از بازارگردانی و سبدگردانی به نوعی جنبه پشتیبانی و تنظیم کننده‌ی بازار سرمایه را دارند، را تحلیل خواهیم کرد.

الف- معاملات اصلی

معاملات اصلی که در بورس به خرد، بلوک و عمده تقسیم می‌شوند. وجه تسمیه این معاملات برگرفته از عرف خاص فعالان بازار است و منشأ قانونی برای تبیین این طبقه بندی وجود ندارد، سکوت قانون بازار هم گویای این مطلب است؛ البته تعریف این اصطلاحات در آیین نامه‌ها و دستورالعمل‌های مصوب شورا عالی بورس و هیأت مدیره سازمان آمده است .پیش از برسی ماهیت این نوع از معاملات با توجه به عرف و مقررات حاکم بر بورس به معرفی و تحلیل این نوع از معاملات پرداخته می‌شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:01:00 ب.ظ ]




شاخص های مالی می تواند معیار مناسبی برای مقایسه عملیات مختلف شرکت در مورد بخش های بازار محصولات و مشتریان فراهم آورد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

شاخص های مالی میزان مسئولیت و پاسخگویی را مشخص می کند.
شاخص های مالی موجب افزایش یادگیری و بهبود کار تیمی میان بخش های مختلف می شود، زیرا زبان مشترک برای بخش های مختلف ایجاد خواهد شد.
به کمک شاخص های مالی می توان ترکیب بهینه آمیخته بازاریابی را تعیین کرد، زیرا زبان مشترک برای بخش های مختلف ایجاد خواهد شد.
اما چگونگی اندازه گیری اثرات ناملموس بر سودآوری ها و فروش شرکت ها یکی از مشکلات محققان بازاریابی و آژانس های تبلیغاتی است. فرانک بس[۶۳] در این رابطه معتقد است در بازایابی کاری مشکل تر ، پیچیده تر و جدال آمیزتز از ارزیابی تاثیر تبلیغات بر فروش وجود ندارد. همچنین رالف[۶۴] معتقد است به دلیل دشواری اندازه گیری بازدهی تبلیغات ، بیش تر مطالعات اثربخشی تبلیغات به تجزیه و تحلیل رفتارهای مصرف کننده و تحقیقات نگرش سنجی و پیمایش اختصاص یافته است. در مطالعات بازاریابی با کمبود شاخص ها مواجه نیستیم ، اما متاسفانه عدم اعتماد به شاخص های بازاریابی زیاد است . به اعتقاد ووز کار مشکل بازاریان تعیین شاخص های اندازه گیری است، زیرا ماهیت موفقیت ها در صنایع مختلف است ،با این که محققان بازاریابی تاثیر تبلیغات بر عملکرد و سودآوری شرکت ها استفاده کرده اند، اما هنوز در این زمینه به توافق نظر نرسیده اند.
نه تنها در داخل کشور بلکه در تمام دنیا ، بیش تر مطالعات اثربخشی تبلیغات به صورت پرسشنامه ای و نگرش سنجی انجام شده است.بنابراین لازم است با انجام تحقیقات مبتنی بر داده های واقعی حاصل از صورت های مالی ، اثربخشی تبلیغات بررسی شود تا بر اساس داده های واقعی پاسخ مناسبی به نگرانی و دغدغه مدیران برای تعیین بودجه سالیانه تبلیغات داده شود. در چند سال اخیر تغییرات مداوم متغیرها شاخص های اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی داخلی و خارجی و بدنبال آن افزایش نااطمینانی و تلاطم در محیط کسب و کار، مدیران را بر آن داشته تا اکثر وقت خود را صرف جست و جوی راه حل هایی برای کاهش هزینه های عملیات شرکت کرده و بتوانند با حفظ سودآوری، بقای خود در بازار را تضمین کنند. بعنوان مثال در کشور ما با توجه به اجرایی شدن طرح هدفمندسازی یارانه ها، توان مالی و نقدینگی شرکت ها در صنایع مختلف حداقل در کوتاه مدت و میان مدت تحت تاثیر قرار گرفته است. در این فضای جدید ، آزادی عمل مدیران در تخصیص هزینه و منابع مالی بخش های بازاریابی ، فروش و تبلیغات کاهش خواهد یافت. اگر در چنین شرایطی مدیران به میزان اثربخشی و بازدهی علمی و واقعی این گونه هزینه ها اعتقاد نداشته باشند، سرمایه گذاری خود را در این حوزه ها کاهش خواهند داد. در سال های اخیر، شرکت های تبلیغاتی مسؤولیت بیش تری در قبال عملکرد محصول و بازدهی تبلیغات در قالی بازده سرمایه گذاری و سودآوری شرکت ها دارند. مدیران اجرایی می خواهند تصمیمات بازاریابی را هوشمندانه تر، کم هزینه تر و موثرتر اتخاذ کنند. این در حالی است که شرکت های بزرگ دنیا بودجه های کلانی را به تبلیغات اختصاص داده اند. در سال ۲۰۰۹ ، شر کت های ایالات متحده در مجموع بالغ بر ۲۴۴ میلیارد صرف تبلیغات کرده اند. این در حالی است که با وجود بحران های اقتصادی اخیر آمریکا، این رقم نسبت به سالهای قبل کاهش نیافته است.

شدت تبلیغات و سودآوری

محققان بازاریابی در زمینه مطالعات کمی اثربخشی تبلیغات از شاخص های متفاوتی برای ارزیابی تاثیر تبلیغات بر عملکرد و سودآوری شرکتها استفاده کردند. اما هنوز در این زمینه به توافق نظر نرسیده اند. به طور کلی می توان اثرات اقتصادی تبلیغات را در دو دسته اثرات مستقیم و غیرمستقیم بررسی کرد. اثرات مستقیم عبارت اند از اثر تبلیغات بر فروش، اثر تبلیغات بر تمرکز، اثر تبلیغات بر سهم بازار و صرفه جویی ناشی از مقیاس تبلیغات. اثرات غیر مستقیم عبارت انداز : اثر تبلیغات بر تمرکز، اثر تبلیغات بر ورود به بازار، اثر تبلیغات بر قیمت و اثر تبلیغات بر کیفیت هستند.
پیتر دراکر معتقد است هدف از بازاریابی ، افزایش فروش است، هدف شناختن و درک مشتری به نحوی است که کالا و خدمات ارئه شده دقیقا مناسب باشد و خود کالا و خدمات را به فروش برساند. تبلیغات می تواند با افزایش یا کاهش درجه تمرکز، عامل ایجاد انحصار یا رقابت در بازار تلقی شود. همچنین در کشش قیمتی تقاضا باعث تغییر قیمت ها شود. تبلیغات با تغییر موانع ورود به بازار منجر به ایجاد انحصار یا ارتقای رقابت شده و عامل افزایش سودآوری شرکت های تبلیغ کننده و نیز افزایش سهم بازار است.
یکی از کاربردهای تبلیغات در ساختار بازار ، جلوگیری از ورود رقبای جدید است. شرکت ها بازار را در انحصار خود درآورده و سعی می کنند فرصت های بازار را از آن خود کنند. بین[۶۵] موانع ورود به بازار را به سه دسته تقسیم بندی می کند۱) صرفه جویی های ناشی از مقیاس۲) مزیت هزینه ها نسبت به دیگر شرکت ها۳) تنوع محصول.
صرفه جویی های ناشی از مقیاس به دو صورت بدست می آیدالف) شرکت کم ترین هزینه در هر واحد عمده فروشی را در صنعت به خود اختصاص دهد و یا ب) نرخ هر واحد هزینه با افزایش مقیاس شرکت کاهش یابد. در یک بازار معمولا ۴ تا ۶ شرکت می توانند با توجه به اندازه بازار از این مزیت بهره مند شوند، زیرا نسبت تمرکز در بازار اجازه ورود دیگر رقبا را با بهره گرفتن از صرفه جویی‌هایی ناشی از مقیاس نمی دهد.
مزیت هزینه نیز مانعی برای ورود رقبا به شمار می آید. به گفته بین، اگر هزینه هر واحد تولید در شرکت پایین تر از دیگر شرکتهای رقیب باشد. نسبت به رقبا مزین هزینه ای کسب می کند. این مزیت با بهره وری از تکنیک های برتر تولید، خرید عوامل تولید با قیمت کم تر، کنترل عوامل اساسی تامین کنندگان و یا به دست آوردن وجوه با نرخ بهره کم تر به دست می آید. تفاوت هزینه هر واحد بین شرکت و رقبا بر میزان کسب سودآوری در صنعت تاثیرگذار است. اگر در دو صنعت ، سقف هزینه برای ایجاد موانع ورود متفاوت باشد، صنعتی که موانع ورود بیش تری در آن وجود دارد، سودآوری بیشتری خواهد داشت.
بین، سومین مانع ورود رقبا به بازار را تنوع محصول می داند. تنوع محصول را می توان با شدت تبلیغات اندازه گیری کرد. میان تنوع محصول و اندازه هزینه های پیشبرد فروش رابطه مثبت وجود دارد. این رابطه مثبت بر اساس مفروضات زیر قابل توضیح است.
۱) هر چه تنوع محصولات بیشتر باشد، به صورت معمول هزینه های فروش نیز بیشتر خواهد بود.
۲)بنابراین نسبت هزینه تبلیغات به درآمد کل(شدت تبلیغات) همانطور که بین ادعا می کند بعنوان شاخص مانع ورود رقبای جدید در تنوع محصولات به کار می رود. نسبت شدت تبلیغات با سودآوری رابطه مستقیم دارد. کومانور و ویلسون از این متغیر به عنوان متغیر اصلی سود آوری استفاده کردند. رگرسیون تحقیق نیز نشان می دهد همبستگی میان متغیرها مثبت و معنادار است. درصد شدت تبلیغات در صنایع منتخب در سال های ۲۰۰۳،۲۲۰۷،۲۰۰۹،۲۰۰۱ در جدول ۲ آمده است.

جدول (۲-۱) شدت تبلیغات در صنایع و سال های منتخب(درصد)

نام صنعت

ISIC Code

شدت تبلیغات
(۲۰۰۳)

شدت تبلیغات
(۲۰۰۷)

شدت تبلیغات
(۲۰۰۹)

شدت تبلیغات
(۲۰۱۰)

نوشیدنی ها

۲۰۸۰

۲/۹

۳/۷

۱/۶

۱/۶

دخانیات

۲۱۱۱

۸/۱

۲/۲

۸/۰

نرم افزاررایانه

۵۷۳۴

۶/۰

۶/۰

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:00:00 ب.ظ ]




ه: بهصورتدورهای،اثربخشیبرنامههایحاکمیتشرکتیمربوطبهخودشان، همچونانتخاباعضایهیأتمدیرهومدیریتتعارضمنافعراارزیابیوبه شناسایینقاطضعفوتغییراتموردنیازبراساسآنبپردازد.
ر: مدیراناجراییکلیدیراانتخابوبرفعالیتهایآنهانظارتودرصورتلزوم آنهاراجابهجاکند.
ز: جلساتمنظمیبامدیریتارشدوحسابرسانداخلیبرگزارنمودهتاسیاستها راموردارزیابیومیزاندستیابیبهاهدافشرکترابررسینماید.
ط: حداکثرسعیوتلاشدراستخدامونظارتبرحسابرسانخارجی،درصورتی کهدراساسنامهاینوظایفبرعهدهآنهاباشد،رابکارگیرند.
براساس تئوری نمایندگی ،مدیران (نمایندگان)شرکت ممکن است تابع مطلوبیت خود را به قیمت زیر پا گذاری منافع سهام داران حداکثر نمایند .از این رو سهام داران کنترل و نظارت بر مدیریت شرکت را به هیأت مدیره واگذار نموده اند(فاما و جنسن،۱۹۸۳).یکی از مباحث مطرح شده در زمینه یهیأت مدیره ،بر مسئله ترکیب هیأت مدیره تمرکز دارد .ترکیب هیأت مدیره به عنوان نسبت اعضای غیر موظف هیأت مدیره به کل تعداد اعضای هیأت مدیره نگریسته میشود. هر چه ترکیب هیأت مدیره از اعضای مسستقل تر تشکیل شده باشد ،مشکلات نمایندگی کمتر میگردد (هرمالین و ویسبچ،۱۹۹۱). معمولا هیأت مدیره ی موظف هم تراز مدیر عامل قرار دارد . مدیر عامل بالاترین مقام اجرایی شرکت است و در انتخاب مدیران اجرایی (موظف)،قدرت کامل دارد . از این رو با توجه به ارتباط تلویحی اعضای موظف هیأت مدیره با مدیر عامل ،مدیران موظف شاید نتوانند وظایف نظارتی خود را به نحو اثر بخش انجام دهند . ضمن آنکه مدیران موظف ممکن است از موقعیت خود از طریق کنترل بر طرح های حقوق و مزایا و امنیت شغلی سوءاستفاده نمایند . بر خلاف مدیران موظف ،مدیران غیر موظف از مدیریت شرکت مستقل هستند و به اهمین دلیل در ایفای نقش نظارتی خود موثر تر عمل مینمایند . از این رو از دیدگاه نظری ،هنگامی که هیأت مدیره مستقل و نسبت بالایی از اعضای غیر موظف تشکیل شده باشد ،عملکرد
Fama & Gensen (1983) Hermallin (1991)
شرکت ارتقا می­یابد (مد و دونالد سون،۱۹۹۸)در کشور انگلستان و استرالیا ،حضور حداقل سه عضو
غیر موظف در ترکیب هیأت مدیره الزامی است. همچنین قوانین موجود در امریکا، شرکتها را ملزم نموده اند حداقل دو سوم ترکیب هیأت مدیره، متشکل از اعضای غیر موظف باشد (باگات و برنارد،۲۰۰۰). گزارشهای کادبری و هیگز نیز تاکید زیادی بر هیأت مدیره مستقل و دارای حداقل سه عضو غیر موظف داشته اند.
نتایج شواهد تجربی در زمینه ارتباط بین نسبت اعضای غیر موظف هیأت مدیره (معیاری برای استقلال هیأت مدیره) و عملکرد شرکت، پیچیده و متضاد است. فورست و کنگ(۲۰۰۰) بابررسی ۹۴۷ شرکت بزرگ آمریکایی، دریافتند مدیران غیر موظف تاثیری مثبت و قوی بر عملکرد و ارزش بازار شرکت دارند. وی نشان دادند که بین عملکرد شرکت و استقلال هیأت مدیره ، رابطه مستقیم وجود دارد. بایسینگر و باتلر (۱۹۸۵) بر پایه نتایج حاصل از بررسی ۲۶۶ شرکت نمونه بین سالهای ۱۹۹۷ تا ۱۹۸۰، بیان نموده اند که شرکت ها با نسبت بالاتر از هیأت مدیره مستقل، عملکرد بالاتری داشته اند. عمران(۲۰۰۹) در پژوهشی به این نتیجه رسید که نسبت بالای اعضای هیأت مدیره غیر موظف و تغییر در ترکیب هیأت مدیره پس از خصوصی سازی شرکت، بر عملکرد شرکت اثر مثبت دارد. نتایج تحقیق کاپلان و مینتون(۱۹۹۴) نشان می­دهد که انتخاب هیأت مدیره مستقل بلافاصله پس از عملکرد ضعیف و زیادهی عملیاتی شرکت، منجر به واکنش مثبت قیمت بازار در شرکتهای ژاپنی میشود. بسیاری از مطالعات انجام شده نیز موید وجود ارتباط بین نسبت اعضای غیر موظف هیأت مدیره و عملکرد شرکت است.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

از سوی دیگر ویر و لینیک (۲۰۰۱) نقش ترکیب هیأت مدیره را در عملکرد شرکت بی اهمیت قلمداد کرده اند. یرماک (۱۹۸۶) به یک ارتباط منفی و بااهمیت بین اعضای غیر موظف هیأت مدیره و Q توبین دست یافت. آنگ و دیگران(۲۰۰۰) مشکلات نمایندگی را در شرکتهای کوچک، مورد بررسی قرار دادند و در یافتند هیأت مدیره مستقل باعث افزایش هزینه های نمایندگی می شود. نتایج تحقیق فوسبرگ(۱۹۸۹) و بیهاجات و بلک(۲۰۰۲) نیز موید عدم رابطه بین وجود اعضای غیر موظف در
Mad &donalled(2008) Bernard (2000) Forst &cong (2000)
ترکیب هیأت مدیره و شاخص های مختلف عملکرد از قبیل Q توبین، دوره بازگشت سرمایه و دوره
بازگشت دارایی ها بوده است.
۲-۱۹) اندازه هیأت مدیره و حاکمیت شرکتی
ادبیات تئوریک دو دیدگاه متضاد پیرامون نقش اندازه هیأت مدیره بر عملکرد شرکت و بر حاکمیت شرکتی ایفا نموده است. دیدگاه اول بیان می­دارد که هیأت مدیره کوچکتر باعث ارتقای عملکرد شرکت می­ شود. هنگامی که هیأت مدیره از اعضای زیادی تشکیل شده باشد، مشکلات نمایندگی افزایش می­یابد؛ زیرا تعدادی از اعضای هیأت مدیره ممکن است به عنوان افراد بی منفعت عمل نمایند(هرمالین و ویسبک،۲۰۰۳). همچنین زمانی که اعضای هیأت مدیره بیش از اندزه باشد،کنترل و نظارت بر مدیر عامل به صورت کارا صورت نمی­پذیرد(لییتون ولوریچ،۱۹۹۲)ضمن آنکه طرح ریزی، هماهنگی تیمی ،تصمیم ­گیری و برگزاری جلسات معین برای یک هیأت مدیره­ی بزرگ دشوار است (جنسن،۱۹۹۳). یک هیأت مدیره­ی بیش از اندازه بزرگ توانایی ایفای وظایف خود را به نحو احسن از دست میدهد و بیشتر در یک جایگاهی سمبولیک قرار میگیرد (هرمالین و ویسبک،۲۰۰۳).
از سوی دیگر،دیدگاه دوم بیان میدارد که هیأت مدیره ی کوچک تر ،از مزیت ها و منافع نظرات و پیشنهاد های تخصصی و متنوع که در هیات مدیره ی بزرگتر وجود دارد ،محروم است .
بعلاوه هیأت مدیره بزرگتر در زمینه هایی از قبیل ،تجربه ،مهارت،جنسیت ،ملیت و غیره مزیت دارد (دالتون،۲۰۰۵).
ضمن آنکه هیأت مدیره­ی کوچک تر در ترکیب خود از مدیران غیر موظف کمتری استفاده می­نماید و زمان اندکی برای ایفای وظایف نظارتی تصمیم ­گیری خود دارد.
نتایج تحقیقات تجربی صورت گرفته در زمینه ی ارتباط اندازه هیأت مدیره و عملکرد شرکت،موید از
S(2003) Hermallin &V.
Dallton(2005)
حمایت از دیدگاه اول است .وینست و دیگران (۲۰۱۰)دریافته اند که بین اندازه هیأت مدیره با عملکرد
شرکت رابطه منفی معنا داری وجود دارد (اکنل و کرامر ،۲۰۱۰). ایسنبرگ و دیگران(۱۹۹۸)ارتباط بین اندازه ی هیأت مدیره و سود آوری شرکت را در شرکت های کوچک و متوسط فنلاندی مورد بررسی قرار دادند وبه نتایج مشابهی دست یافتند.وافیاس به این نتیجه رسید که شرکت ها با کوچک ترین هیأت مدیره (حداقل ۵ عضو)،آگاهی بیشتری نسبت به عایدت و سود آوری شرکت دارد و بنابر این از توانایی نظارتی بالاتری برخوردار هستند .(وافیاس،۲۰۰۰).نتایج تحقیق ماک و یوانتو(۲۰۰۳) نشان داد ارزش شرکت های پذیرفته شده در بورس سنگاپور و مالزی هنگامی که هیأت مدیره از پنج عضو تشکیل شده،بالاتر است. بندسون ودیگران (۲۰۰۴)به این نتیجه رسیدن که هیأت مدیره ی دارای کمتر از ۶ نفر عضو،تاثیر با اهمیتی بر عملکرد شرکت ندارد،اما هنگامی که تعداد اعضای هیأت مدیره به ۷ نفر یا بیشتر افزایش یابد ،ارتباط بین این دو گروه منفی می گردد . نتایج تحقیق وو (۲۰۰۰)نشان داد که به علت فشار سرمایه گذاران نهادی ،تعداد اعضای هیأت مدیره شرکت ها بین سال های۱۹۹۱ تا ۱۹۹۵ کاهش یافته است . از سوی دیگر نتایج تعدادی از تحقیقات موید وجود ارتباط مثبت بین تعداد اعضای هیأت مدیره و عملکرد شرکت (آدامز و مهران۲۰۰۵) و( دالتون ،۲۰۰۵)و( مک و لی،۲۰۰۱)و یا عدم ارتباط بین این دو متغیر است(بن و همکاران،۲۰۰۴).
۲-۲۰) اعضای غیرموظف هیأت مدیره و حاکمیت شرکتی
استقلال هیأت مدیره به دلیل وجود اعضای غیرموظف در هیأت مدیره نیز به عنوان یکی از عواملی است که در برخی تحقیقات به عنوان عامل موثر بر کیفیت کار هیأت مدیره بیان شده است(کوتر و همکاران،۱۹۹۷). مدیران غیرموظف، به عنوان نمایندگان سهامداران، دارای انگیزه های زیادی برای پیشگیری و کشف رفتار گزارشگری فرصت طلبانه مدیران موظف هستند(کوتر و همکاران،۱۹۹۷). این انگیزه ها از طریق سه عامل بوجود می آید: اول این­که هیأت مدیره همیشه در تلاش برای حفظ اعتبار حرفه ای خود خواهد بود، زیرا در بازار مدیران، مدیران شرکت­هایی که عملکرد ضعیفی دارند از صحنه رقابتی بازار مدیران خارج خواهند شد. دوم، از دید تعهدات قانونی موجود، مدیران شرکت هایی که از حرفه­ی خود به دلیل عملکرد ضعیف در وظایف و مسئولیت های محوله خویش کنار گذاشته می شوند،
Kotter (1997)
تحت قوانین سخت­گیرانه­ای قرار خواهند گرفت. سوم، با توجه به این­که اغلب سهامداران شرکت ها از مشکلات و ابهامات موجود در امر گزارشگری رنج می برند، مدیران در تلاش خواهند بود تا با انتخاب حسابرس مستقل مناسب و درخواست کیفیت بالای کار حسابرسی از آنان، تا حدودی زیادی رضایت سهامداران را بدست آورند.
یک مکانیزم کنترلی برای کاهش احتمال وقوع رفتار گزارشگری مالی فرصت طلبانه، انتظار خرید سطح بالایی از کیفیت حسابرسی است. بنابراین ، وجود تعداد بیشتری از اعضای غیرموظف در ترکیب هیأت مدیره در مقابل اعضای موظف که ممکن است در تعارض با این موضوع قرار داشته باشند، باعث درخواست کیفیت بالاتر حسابرسی خواهد شد که متعاقبا از انتخاب یک حسابرس مستقل مناسب منتج می­ شود.
براساس تئوری نمایندگی ، مدیران (نمایندگان)شرکت ممکن است تابع مطلوبیت خود را به قیمت زیر پا گذاری منافع سهام داران حداکثر نمایند .از این رو سهام داران کنترل و نظارت بر مدیریت شرکت را به هیأت مدیره واگذار نموده اند(فاما و جنسن،۱۹۸۳). یکی از مباحث مطرح شده در زمینه­ هیأت مدیره و حاکمیت شرکتی ، بر مسئله ترکیب هیأت مدیره تمرکز دارد . ترکیب هیأتمدیره به عنوان نسبت اعضای غیر موظف هیأت مدیره به کل تعداد اعضای هیأت مدیره نگریسته میشود. هر چه ترکیب هیأت مدیره از اعضای مسستقل تر تشکیل شده باشد ، مشکلات نمایندگی کمتر میگردد (هرمالین و ویسبچ،۱۹۹۱). معمولا هیأت مدیره­ی موظف هم تراز مدیر عامل قرار دارد . مدیر عامل بالاترین مقام اجرایی شرکت است و در انتخاب مدیران اجرایی (موظف)، قدرت کامل دارد . از این رو با توجه به ارتباط تلویحی اعضای موظف هیأت مدیره با مدیر عامل ، مدیران موظف شاید نتوانند وظایف نظارتی خود را به نحو اثر بخش انجام دهند . ضمن آنکه مدیران موظف ممکن است از موقعیت خود از طریق کنترل بر طرح های حقوق و مزایا و امنیت شغلی سو­ءاستفاده نمایند . بر خلاف مدیران موظف ،مدیران غیر موظف از مدیریت شرکت مستقل هستند و به همین دلیل در ایفای نقش نظارتی خود موثر تر عمل مینمایند . از این رو از دیدگاه نظری ،هنگامی که هیأت مدیره مستقل و نسبت بالایی از اعضای غیر موظف تشکیل شده باشد ،حاکمیت شرکتی قوی­تر شده و در نتیجه عملکرد شرکت ارتقا می­یابد (مد و دونالد سون،۱۹۹۸). در کشور انگلستان و استرالیا ،حضور حداقل سه عضو غیر موظف در ترکیب هیأت مدیره الزامی است. همچنین قوانین موجود در امریکا، شرکتها را ملزم نموده اند حداقل دو سوم ترکیب هیأت مدیره، متشکل از اعضای غیر موظف باشد (باگات و برنارد،۲۰۰۰). گزارشهای کادبری و هیگز نیز تاکید زیادی بر هیأت مدیره مستقل و دارای حداقل سه عضو غیر موظف داشته اند.
نتایج تحقیق کاپلان و مینتون(۱۹۹۴) نشان می­دهد که انتخاب هیأت مدیره مستقل بلافاصله پس از عملکرد ضعیف و زیاندهی عملیاتی شرکت، منجر به واکنش مثبت قیمت به هیأتازار در شرکتهای ژاپنی میشود. بسیاری از مطالعات انجام شده نیز موید وجود ارتباط بین نسبت اعضای غیر موظف هیأت مدیره و عملکرد شرکت است(مهران، ۱۹۹۵؛پینتریس، ۲۰۰۲).
از سوی دیگر ویر و لینیک (۲۰۰۱) نقش ترکیب هیأت مدیره را در عملکرد شرکت بی اهمیت قلمداد کرده اند. آنگ و دیگران(۲۰۰۰) مشکلات نمایندگی را در شرکتهای کوچک، مورد بررسی قرار دادند و در یافتند هیأت مدیره مستقل باعث افزایش هزینه های نمایندگی می شود. نتایج تحقیق فوسبرگ(۱۹۸۹) ، بیهاجات و بلک(۲۰۰۲) نیز موید عدم رابطه بین وجود اعضای غیر موظف در ترکیب هیأتمدیره و شاخص های مختلف عملکرد از قبیل Q توبین، دوره بازگشت سرمایه و دوره بازگشت دارایی ها بوده است(فوسبرگ،۱۹۸۹؛ باگات و بلک، ۲۰۰۲).
از دیدگاه تئوری نمایندگی، حضور مدیران غیر موظف مستقل در هیأت مدیره شرکت ها و عملکرد نظارتی آنان به عنوان افرادی مستقل به کاهش تضاد منافع موجود میان سهامداران و مدیران شرکت کمک شایانی می کند. یکی از راه ­هایی که می ­تواند توسط مدیران غیرموظف برای کاهش تضاد منافع صورت گیرد، انتخاب یک حسابرس مستقل و با کیفیت است. دلیل این امر آن است که مدیران غیرموظف نیز باید همانند مدیران موظف در برابر سهامداران نسبت به وضعیت و عملکرد شرکت پاسخگو باشند. از اینرو، چون مدیران غیرموظف هیچگونه مسولیتی در شرکت به عهده ندارند و از جزئیات وقایعی که در شرکت اتفاق می­افتد آگاهی ندارند، خود مدیران غیرموظف نیز به دنبال یک حسابرسی با کیفیت هستند؛ چراکه در صورت وقوع موارد خلاف قوانین و مقررات، آنها نیز مسئولیت دارند. البته باید توجه داشت که مدیران اجرایی شرکت نقش مهمی را در ایجاد ترکیب مناسبیاز مدیران موظف و غیر موظف، در میان اعضای هیأت مدیره، ایفا می کنند. وجود چنین ترکیبی، از اعضای اصلی یک هیأت مدیره کارا و موثر محسوب می شود. زیرا، در جایی که مدیران موظف، اطلاعاتی ارزشمندی
Mehran,1995 .Pin ,2002
درباره فعالیت های شرکت ارائه می کنند، مدیران غیر موظف با دیدگا هی غیر حرفه ای و بی طرفانه، در
مورد تصمیم گیری های مدیران مذکور به قضاوت می نشینند بدین ترتیب هیأت مدیره شرکت با دارا بودن تخصص، استقلال و قدرت قانونی لازم یک ساز و کار بالقوه توانمند حاکمیت شرکتی به حساب می آید.
هیأت مدیره شرکت معمولا دو نوع وظیفه دارد:
الف) مدیریت تصمیمات ( مثلا تدوین استراتژی های بلند مدت شرکت و اخذ تصمیمات سرمایه گذاری و تامین مالی)
ب)کنترل تصمیمات ( مثلا انتخاب مدیران، تعیین پاداش آنان و نظارت بر تصمیمات تحصیل سرمایه) به ویژه وظایف کنترلی شامل نظارت بر کیفیت اطلاعات گزارشگری مالی که بر عموم انتقال می یابد، نیز می باشد.
۲-۲۱) پیشینه تحقیق
۲-۲۱-۱) مروری بر تحقیقات خارجی
از اوایل دهه ۱۹۶۰، بررسی ساختار سرمایه شرکتها به صورت علمی و نوین مورد توجه محققان قرار گرفت.برای اولین بار میلر و مودیلیانی(MM) بیان داشتند که با فرض کارا بودن بازار، ساختار سرمایه عاملی اساسی در تعیین ارزش شرکت محسوب نمی شود. این رویه و فرضیات متعدد دیگر تاکنون توانسته است به شیوه علمی و تجربی، کارا بودن شیوه های متعدد تامین مالی در محیط های اقتصادی و شرایط متغیر شرکتها را مورد آزمون قرار دهد.بهترین ساختار سرمایه آن است که به حداکثر ارزش شرکت منجر شود(هریس وهمکاران ۱۹۹۱). همچنین برخی از تحقیقات، شواهدی فراهم کرده اند که نشان می دهد شرکتهای کوچک از نظریه سلسله مراتبی تبعیت نمی کنند، ولی شرکتهای بزرگ از این نظریه پیروی می کنند(آگروال و همکاران ۲۰۱۰)
Harris &Raviv( 1991) (Aggarwal & Kyaw( 2010
گانی و همکارانش(۲۰۱۱) در تحقیق خود به بررسی ارتباط بین رقابت بازار محصول و ساختار سرمایه
شرکت های پذیرفته شده در بورس چین پرداختند. آنها برای اندازه گیری رقابت بازار محصول از نسبت Q توبین استفاده کردند. نتایج تحقیق آنها نشان داد بین ساختار سرمایه و رقابت بازار رابطه مثبت و معنا داری وجود دارد.آنها بیان کردند ارتباط بین رقابت بازار محصول و ساختار سرمایه خطی نیست بلکه به شکل سهمی یا مکعبی می باشد.
چو[۱](۲۰۰۹)، در تحقیقی ساختار سرمایه بهینه و رقابت بازار محصول را مورد بررسی قرا داد. چو به این نتیجه رسید که رقابت بازار محصول با ساختار سرمایه رابطه مثبت و معنا داری دارد.
براکسیفرت(۲۰۰۲) درمطالعهایکهرویکشورهایآلمان،انگلستان،ایالاتمتحده وژاپنانجامداد،دریافتکهسهامدارانعمدهوخصوصاوجودسهامدارانحقوقی درترکیبمالکیتشرکتباعملکردشرکت،رابطهمعنادارداردونیز مدیرانموظف برعملکردشرکتتاثیرمثبتیدارند.
عمران(۲۰۰۹) در پژوهشی به این نتیجه رسید که نسبت بالای اعضای هیأت مدیره غیر موظف و تغییر در ترکیب هیئت مدیره پس از خصوصی سازی شرکت، بر عملکرد شرکت اثر مثبت دارد.
کوک و عمر(۲۰۱۰) در پژوهشی به این نتیجه رسیدند که حدود دو_سوم(۳/۲) از شرکت های نمونه در پژوهش آن ها، حداقل بخشی از مشاوره مالیاتی و سایر خدمات مربوطه را از حسابرس خود دریافت می نمایند. بنابراین، برای بسیاری از شرکت ها، حسابرس به طور همزمان از طریق دو نقش مجزا، یعنی حسابرسی صورت های مالی و مشاوره مالیاتی، می تواند بر روی اجتناب مالیاتی آن ها تاثیرگذارباشد(مک گوایر و همکاران، ۲۰۱۲).
گلیسون و میلز(۲۰۱۱) با توجه به مفهوم انتقال دانش، به بررسی برآورد ذخیره مالیات شرکت ها قبل از قانون ساربنز آکسلی پرداختند و دریافتند شرکت هایی که خدمات مالیاتی را از حسابرس خود دریافت می کنند دارای ذخایر مالیاتی دقیق تری هستند. بنابراین، در چارچوب تخصص حسابرس، انتظار می رود که متخصصان صنعت در عمل حسابرسی به احتمال بیشتر دارای توانایی تشخیص و درک تفاوت های جزئی و ظریف استراتژی های اجتناب مالیاتی باشند. با این حال، این واقعیت معلوم نیست که آیا حضور یک متخصص صنعت با اجتناب مالیاتی کمتر همراه است یا خیر، زیرا حسابرسان دارای نقش دوگانه فراهم کننده خدمات مالیاتی و حسابرسی برای مشتری هستند
گرانت ریچاردسون و همکاران (۲۰۱۴) ، در پژوهشی تحت عنوان اثر فرار مالیاتی برروی بدهی و ترکیب اعضای هیأت مدیره غیرموظف تاثیر فرار مالیاتی شرکت را بر سیاست بدهی (اثر جانشینی بدهی)، ونیزتاثیر اعضای غیر موظف هیأت مدیره را هم بر بدهی و هم بر اثر جانشینی بدهی نمونه ای از مشاهدات ۶۹۶۷ شرکت را در سال های ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۰ مورد بررسی قرار دادند.نتایج آن ها نشان می‌دهد فرار مالیاتی به طور منفی با بدهی سازگار است و در نتیجه از فرضیه جانشینی بدهی که توسط دی آنجلو و موسولیس حمایت می‌کند.همچنین یافته های وی نشان میدهد سهم اعضای غیر موظف هیأت مدیره بر هیأت تاثیری منفی بر بدهی دارد ، نشان می‌دهد احتمالا مدیران ساختار سرمایه محدود کننده ای (اهرم بالاتر ) انتخاب می‌کنند تا خودشان را مقید سازند و توسط بازارهای سرمایه در غیاب دیگر مکانیسم‌های نظارتی مدیریت خود را مشهور کنند .
شانون لین و همکاران(۲۰۱۴) ، تحت عنوان پژوهشی یک مدل جایگزینی از ساختار سرمایه تهیه کردند که برنامه ریزی مالیاتی شرکت را شامل می شد .در این پژوهش مقیاس های مختلف از فرار مالیاتی شرکت که عوامل تعیین کننده ی قابل اعتمادی از اهرم مالی برای شرکت در نمونه مزبور بوده و رابطه بین فرار مالیاتی شرکت و سیاست بدهی شرکت بیشتر در دوره های حساس بدون اعتبار بیان شده است.
گاماجیس و همکاران (۲۰۱۲)، در پژوهشی با عنوان “مدل پشتیبان تصمیم گیری برای وصول درآمدهای مالیاتی در یونان” مدل پارامتریک مارکوف را برای فرار از پرداخت مالیات به وسیله شرکت های یونانی پیشنهاد کردند. آن ها این مدل را برای شناسایی پارامترهای مالیاتی موثرو منصفانه به کار گرفتند و رفتار مطلوب شرکت ها را با توجه به این پارامترها محاسبه کردند. آن ها بیان نمودند که با توجه به اینکه مالیات بر مجموع درآمد در یونان یک اولویت بالا در نظر گرفته شده است، به عنوان گزینه مالیاتی جایگزین، فرار از پرداخت مالیات را افزایش می دهد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:00:00 ب.ظ ]




از طریق دخالت دادن دریافت‌کنندگان خدمات در فرایند ارائه خدمات، می‌توان به بهبود و اصلاح روش‌های ارائه خدمات پرداخت و به واسطه این عمل هم نیازها و انتظارات و رضایت دریافت‌کنندگان خدمات را تأمین کرد. به گفته «کمبل» کنترل به زندگی خود نسبت به کنترل زندگی خود به دست نیروهای بیرونی ارجح بوده و رضایت فرد را اززندگی خود به دنبال دارد. (گودرزی، عبدی، ۱۳۷۸)
«البک و فکتو»[۹۵] (۱۹۹۰)، در نظریه‌های خود بیان کردند که «حفظ استقلال رفتاری دریافت‌کننده خدمات» از فاکتورهای مهمی است که بر مراقبت‌های حمایتی اثر مستقیم دارد. «بلون دن»[۹۶] نیز یکی از ابعاد اثرگذار بر کیفیت زندگی فرد را داشتن حق انتخاب می‌داند. حال به نظرات تعدادی از مصاحبه‌شوندگان در زمینه مشارکت و نظرخواهی اشاره می‌گردد :
مصاحبه شونده شماره ۱ :
«خوب می‌شد اگر جلسه‌ای با حضور مدیر، مربیان و چند نفر از دختران ارشد مرکز (به عنوان نماینده) برگزار می‌شد و مادر آن جا نیاز و خواسته‌هایمان را مطرح می‌کردیم ما با شرکت در چنین جلساتی نه تنها احساس می‌کنیم که برای آنها مهم هستیم و به حساب آمده‌ایم، بلکه با مشارکت و اظهارنظر در رابطه با مسائل مربوط به خود به بهتر شدن زندگی خودمان و دیگران کمک کرده‌ایم.»
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

مصاحبه شونده شماره ۵ :
«از روزی که این جا بودم تا امروز که حدوداً ۴ ماه می‌شود هیچ وقت به لحاظ مواد غذایی، خوراکی یا میوه، لباس برای ما سخت نگرفته‌اند و تا جایی که امکان داشته به ما رسیده‌اند، من در خانه خودمان که زندگی می‌کردم، وعده‌ای به اسم صبحانه نداشتیم، خب دستشان درد نکند اما این غذا که پخته می‌شود اگر برای خوشمزه بودنش اما کمی حوصله به خرج دهند خب خیلی بهتر است. این جا ناهار را آشپز اداره درست می‌کند که بعضی از روزها واقعاً سربازخانه‌ای است. اما شام را اکثراً مربی شیفت درست می‌کند که خیلی بهتر است. معمولاً اظهارنظر خاصی روی این که چه غذایی درست کنند از ما نمی‌پرسند. یا مثلاً در مورد لباس‌ها هم همین طور است هر چه که بدهند می پوشیم، نظر ما اگر هم برایشان مهم باشد، پرسیده نمی‌شود.»
مصاحبه‌شونده شماره ۱۳ :
بیشترین مشارکت در انجام کارهای خانه است، تمیز کردن آشپزخانه، جارو کردن اتاق‌ها و … کاش قسمت کوچکی از این مشارکت را در مورد مسائل مربوط به خودمان هم داشتیم. تصمیم در مورد اوقات فراغتمان، علاقه‌هایمان، تفریحاتمان و … و چیزهایی شبیه به این. در عوض طبق یک برنامه از پیش تعیین شده در هر شیفت زندگی می‌کنیم. هر مربی رئیس شیفت خود است. یک شیفت باید برای همه کارهایی که می‌خواهی انجام بدهی اجازه بگیری، ببخشید حتی برای دستشویی رفتن من که ۱۶ سال دارم باید اجازه بگیرم. در یک شیفت دیگر نه آزادی‌ها بیشترند. خلاصه هر شیفت قانون مربوط به خود را دارد.»
مصاحبه‌شونده شماره ۱۶ :
«ما به مسئولین حق می‌دهیم اگر قرار باشد هرکسی هر کاری که دلش می‌خواهد انجام دهد به طور حتم هرج و مرج می‌شود، اما این دلیل نمی‌شود که نظر ما را در هیچ کاری نپرسند.»
مصاحبه‌شونده شماره ۱۸ :
«البته این طور هم نیست که اصلاً نظر ما را نپرسند مثلاً در مورد این که چه غذایی درست کنیم یا گاهی هم در مورد لباس‌هایمان، اما چون لباس‌ها را خیرها می‌آورند، خب لزوماً آن چیزی که ما می‌خواهیم نیست، هر چند که این جا به لحاظ مسائل مادی معمولاً کمبودی نداریم.»
مصاحبه‌شونده شماره ۲۰ :
«خیلی مسأله‌ای پیش نمی‌آید که نظر ما را هم بپرسند، صبح از خواب بیدار می‌شویم، سه وعده‌ غذایی، و بیکاری‌های غیرمفید، جز معمول برنامه‌ روزانه ما هستند.»
مصاحبه‌شونده شماره ۲۲ :
«خب می‌توانند در نگهداری از کوچکترها از ما کمک بگیرند، این جا بیشترین مشارکت را در انجام کارهای روزمره خودمان (مثل شستن ظرف‌ها، جارو کردن و …) داریم، فکر می‌کنم اگر این کار را هم نمی‌کردیم، حوصله‌مان حسابی سرمی‌رفت.»
مصاحبه‌شونده شماره ۲۴ :
«گاهی اوقات هم پیش می‌آید که نظر ما را می‌پرسند اما در عمل کار دیگری انجام می دهند به طور کلی ما کنترل و نظارت کمی روی زندگی خود داریم، از همه این‌ها گذشته این جا یک مرکز موقت است و بالاخره از این جا می‌رویم، نگرانی ما برای زندگی دائم در چنین محیطی است.»
مصاحبه‌شونده شماره ۲۶ :
«آن چه مانع انجام درست کارها می‌شود، تفهیم شدن مسائل است. به من می‌گویند تو باید آشپزخانه را تمیز کنی، تو باید … بایدها مانع انجام کارها به نحو احسن می‌شوند آدم دلش می‌خواهد، کارها را سنبل کند، که مثلاً انجام دادم، کلمه‌ها و نحو بیان آنها اهمیت بسیاری دارند. تقسیم مسئولیت، ایجاد رغبت می‌کند. این که نظر ما را بپرسند و خواسته‌هایمان برایشان مهم باشد باعث می‌شود که احساس کنم، ارزش دارم. باعث می‌شود در طول مدتی که این جا هستم خودم و دیگران را دوست داشته باشم.»
مصاحبه شونده شماره ۲۸ :
«نمی‌دانم، گمان می‌کنم مشارکت معنی خیلی خاصی این جا نداشته باشد. اصلاً چه باید داشته باشد وقتی مادرم، هم خونم، مرا در زندگی‌اش شریک نمی‌کند، وقتی نظر مرا نمی‌پرسد، از دیگران چه انتظاری می‌توانم داشته باشم. دست کم اینها نگذاشته‌اند گوشه خیابان بمانم، سقف و غذای گرمی دارم.»
با توجه به صحبت های دختران مصاحبه‌شونده، این نکته برداشت می‌شود که آن‌ها در فرایند ارائه خدمات مشارکت کمی دارند در حالی که مشارکت کودکان و نوجوانان ساکن در مراکز نگهداری موقت یا دائم امتیازات زیادی را به همراه دارد :
سبب علاقمندی ووابستگی آن‌ها به محلی که در آن زندگی می‌کنند می‌شود.
احساس ارزشمندی و اعتماد به نفس را در آن‌ها تقویت می‌کند.
آن‌ها را برای زندگی مستقل آماده می‌سازد.
ابتکار و خلاقیت آنها را افزایش می‌دهد.
مسئولیت‌پذیری آنها را تقویت می‌کند.
۳-۴ نحوه گذراندن اوقات فراغت
اوقات فراغت و برنامه‌ریزی برای گذراندن این اوقات در زندگی همه انسانها بویژه کودکان و نوجوانان اهمیت بسیار فراوانی دارد، زیرا که یکی از اساسی‌ترین نیازهای این دوره به شمار می‌رود. فعالیت‌هایی که برای این اوقات متصور است شامل فعالیت‌های یک جانبه مثل تماشای تلویزیون و گوش کردن به موسیقی، فعالیت های غیرمنفعل مثل مطالعه و انجام کارهای دستی و یا فعالیت‌های چندجانبه مثل کارهایی که همراه با مشارکت افراد باهم است می شود. (عبری- گودرزی، ۱۳۷۸)
ایجاد امکانات برای فعالیت‌های فرهنگی، هنری، علمی، ورزشی و … از جمله برنامه‌های مناسب برای اوقات فراغت است. دکتر «فیشر» در کتاب فلسفه و اوقات فراغت و تفریحات سالم در تعریف فراغت می‌گوید : فراغت مربوط به اوقاتی از زندگی انسان می‌شود که از کار کردن آزاد است و یا در خواب نیست و تفریحات سالم، مربوط به نحوه استفاده و برداشت از این اوقات است.
دومازدیه (Dumazider- 1974) فراغت را به ۵ دسته تقسیم می‌کند :
فراغت‌های جسمانی نظیر ورزش‌های مختلف، قدم‌زنی، پرسه‌زنی، استراحت کردن، دراز کشیدن، مسافرت و تعطیلات
فراغت‌های هنری نظیر بازدید از مناظر طبیعی، موزه‌ها و بناهای یادبود، شرکت در جشن‌های مختلف، رفتن به سینما، کنسرت، نقاشی، نواختن موسیقی و …
فراغت عملی نظیر کارهای دستی، سفال‌سازی، باغبانی و …
فراغت‌های فکری نظیر مطالعه روزنامه، مجلات، کتب مختلف و … گوش دادن به رادیو و تماشای تلویزیون هم در این طبقه جای دارد.
فراغت‌های اجتماعی در قالب انواع تفریح‌ها، دید و بازدیدها، گردهمایی دوستان و … (برازنده‌تر، ۱۳۷۶ :۴۶)
ری‌ما و (Ray Maw) نیز ۷ دسته برای طبقه‌بندی فراغت در نظر می‌گیرد :
گپ زدن، میهمانی و غیره
ورزش و …
تئاتر
شب زنده‌داری و صرف نوشیدنی، باغبانی، رانندگی تفریحی
استراحت به صورت فعالیت منفعل
تماشای تلویزیون، گوش دادن به رادیو، مطالعه، سرگرمی‌هایی مثل جمع‌ آوری تمبر و …
دومازدیه معتقد است که اولین نتیجه‌گیری از اوقات فراغت دستیابی به آموزش، آسایش و جبران صدمات جسمی و روانی است. بدیهی است که از پرداختن به امور تخصصی، تفریحی و فرهنگی که براساس میل و رغبت فرد صورت می‌گیرد، نوعی رضایت خاطر و آرامش خیال صورت می‌گردد و افراد معمولاً در پناه استفاده از اوقات فراغت، اضطراب‌ها و نگرانی‌هایشان را رها نموده و به آرامش و آسایش لازم دست می‌یابند. یکی از مهمترین آثار و نتایج اوقات فراغت تأمین بهداشت روانی فرد است. (اخوان، ۱۳۸۳)
بارزترین ویژگی اوقات فراغت وجود نیروی انگیزه و عامل مهم انتخاب است. به اعتقاد دومازدیه نیازهایی که به هنگام گذراندن اوقات فراغت ارضا می‌شوند عبارتند از :
استراحت، رفع خستگی و تفریح
سرگرمی، ایجاد تنوع و تنفس
گسترش استعدادهای شخصی، فرهنگی، شکوفایی فردی و اجتماعی
بازی در ضمن آفرینندگی و جشن و شادمانی
همچنین به موجب تعریف گروه بین‌المللی جامعه‌شناسی، فراغت عبارت است از :«مجموعه‌ای از اشتغالات که فرد کاملاً به رضایت خاطر یا برای استراحت و یا برای تفریح و یا به منظور توسعه آگاهی‌ها و … بدان می‌پردازد.»
در مصاحبه‌های انجام شده با دخترانی که طول مدت قرنطینه را از زمان قانونی آن (۲۱ روز) و در بیشتر موارد چندین ماه (تا ۵ الی ۶ ماه) در مرکز خانه کودک و نوجوانان گذرانده‌اند، نکته‌ای که در مورد آن اتفاق‌نظر وجود داشت این بود که بایدبه کیفیت و نحوه گذراندن اوقات فراغت در مرکز قرنطینه توجه بیشتری نشان داد. تقریباً تمامی مصاحبه‌شوندگان معتقد بودند که باید برای اوقات فراغت آن برنامه‌ریزی اساسی و درستی صورت گیرد، و در واقع توجه و اهمیت بیشتری نسبت به این امر خطیر بشود. آنها اکثر اوقات خود را یا می‌خوابیدند و یا تلویزیون تماشا می‌کردند و البته زمان قابل توجهی را هم به بازی یه قل دو قل (لازم به ذکر است که این مطلب را دخترهای بالای ۱۵ سال بیان کرده‌اند) می‌پرداختند. از آن جایی که کودکان نگهداری شده در این مرکز به دلیل موقت بودن مدرسه نمی‌روند در نتیجه همه ایام و ساعات برای آنها روز تعطیل است. این کودکان به دلیل این که تا زمان ترخیص از مرکز به گونه‌ای امانت تلقی میشوند و به دلیل این که قرنطینه با عنوان به ظاهر ترسناک خود (به گفته خود دختران) امکان و اجازه خروج از مرکز را به آنها نمی‌دهد، مگر در مواردی که ضرورت (مانند ویزیت پزشک و یا گرفتن آزمایشهای ضروری که لازم است در پرونده شخص ثبت کرد)، داشته باشد، بنابراین آنها اظهار می‌کردند : «تقریباً در همه اوقات مجبور هستند یا به تماشای تلویزیون بپردازند و یا مشغول نظافت و انجام کارهای روزمره شوند. همچنین آنهابیان می کردند که متوجه قرنطینه بودنشان و قوانین مربوط به چنین مرکزی هستند اما اگر برای پر کردن فراغت آنها هر چند وقت یکبار گردشهای دسته‌جمعی مانند رفتن به امام‌زاده و یا حتی دعوت شدن به مراکز شبانه‌روزی دیگر و در کل انجام کارهایی که موجبات شادی این نوجوانان باشد، درنظر گرفته شود.»
این صحبت‌ها بیانگر این است که مسئولان مربوطه به مسئله اوقات فراغت و نحوه پر کردن آن باید بیشتر اهمیت بدهند. طبق تعاریفی که پیشتر ذکر شد، فراغت مربوط به اوقاتی است که افراد خواب نیستند و کارهای موردعلاقه خود را با شوق و رغبت انجام می دهند. اگر چه گذراندن اوقات فراغت با کارهایی مثل نظافت، تماشای تلویزیون و حتی خواندن کتاب می‌تواند سرگرم‌کننده باشد ولی این فعالیت‌های تکراری و به دور از هرگونه خلاقیت، به مرور و با گذشت زمان، کسل‌کننده است و دختران را از نظر روحی و جسمی غیرفعال می‌کند ضمن آن که آن نداشتن تفریحات سالم و مفید در طولانی مدت یکی از عواملی است که منجر به بروز رفتارهای تهاجمی و خشونت‌آمیز و حتی ناهنجاری‌های متمایل به بزه می‌گردد. (بهرامی، ۱۳۵۸)
از این روپر کردن این خلاء توسط فعالیت‌های هنری، علمی و اجتماعی موجب می شود افکار مخرب کمتری به ذهن جوان این کودکان هجوم بیاورند، بیکاری مراتب افسردگی، دلزدگی و خستگی روحی را به دنبال دارد. استراحت و تفریحات سالم برای سلامتی تن و روان لازم است بویژه در دوره نوجوانی که فرد سرتاپاشور و هیجان است و در این دوره نیروهای بدنی و روانی رشد می‌یابد و استعدادها و شخصیت انسان به صورت بالفعل ظاهر می‌شود. (بالایان، ۱۳۶۸)
بررسی های انجام شده در مورد اوقات فراغت نشان می‌دهد که کودکان و نوجوانانی که استفاده مناسب از اوقات فراغت خود دارند، کمتر دچار مشکلات رفتاری می‌گردند. (قاسم‌زاده، ۱۳۷۹)
بر طبق مصاحبات انجام‌شده قریب به اتفاق دخترها معتقدند که چیزی به عنوان تفریح برای آنها وجود ندارد آنها در جواب سوال وقت‌های بیکاری چه کار می کنی؟ پاسخ‌هایی از قبیل تماشای تلویزیون، گوش دادن موسیقی، مطالعه کتاب‌های درسی و گاهی غیردرسی، بازی یه قل دوقل و رفتن به حیاط را بیان می‌کردند اما در پاسخ به این سوال که تفریح چه معنی‌ای دارد و اگر چه کار کنیم تفریح کرده‌ایم، تفریح را زمانی برای خوش گذراندن و همراه با آرامش و آزادی در حد معقول تلقی می‌کردند، از نظر آنها تماشای تلویزیون تفریح به حساب نمی آمد، تعدادی از دخترها هم فکر کردن و خوابیدن را هم از جمله اموری که اوقات بیکاری آنها را به خود اشتغال می‌دهد ذکر می‌کردند.
با توجه به این که فضای مرکز قرنطینه بویژه محوطه بازی و حیاط آن بسیار کوچک می‌باشد، محدوده بسیار کمی برای تخلیه هیجانات و انرژی‌های آنها وجود دارد، با توجه به این که زندگی این کودکان از ۲۱ روز تا چندین ماه به این مرکز خلاصه می‌شود بنابراین برنامه‌ریزی مناسب در جهت اوقات فراغت آن‌ها، سبب می‌شود که برخوردهای کمتری بین کودکان باهم و بین کودک با مربی فراهم شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:00:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم