کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو


 



تحقیقاتی که تا به حال از سوی پژوهشگران پیرامون الگوهای رفتاری مدیران انجام شده است از دو جنبه مورد انتقاد قرار گرفته است. این دو جنبه عبارتند از :- عدم توجه به فضای سازمان و فقدان چارچوبی تئوریک.
برای شناسایی نقش علاوه بر دیدگاه مدیریتی، دیدگاه جامعه شناسی و روانشناسی اجتماعی مطرح هستند. در این دیدگاه ها بر الگو پذیری سازمانی از محیط یعنی فضای روانشناسی اجتماعی که اعضای یک موقعیت با آن سرو کار دارند تاکید می شود.فرد هنگامیکه با نظام پیچیده مقتضیات، امکانات، و شرایط کار روبرو می شود شیوه انطباق خود را تنظیم می نماید. در این جا اصطلاح نقش شناسی شخصی بکار می رودتا بر تطابق فرد در درون سازمان تاکید شده باشد. این جریان می تواند به شکل های مختلف سازگاری انفعالی، پیشرفت فعال اقتضاهای نقشی موجود، همنوایی آشکار با کارشکنی غیر مسقیم، کوشش در نوآوری های سازنده(بازنگری در نقش های خود یا در ترکیبات ساختاری گسترده تر) و مانند آن تحقق یابد. بنابراین ممکن است نقش شناسی شخصی در مناسبت با مقتضیات نقشی درجات مختلفی داشته باشد)کوزر،رزنبرگ،۱۳۷۸ :۲۷۵).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

نقش شناسی از دیدگاه های روانشناسی اجتماعی و جامعه شناسی کلی تر است، در حالیکه در دیدگاه مدیریتی بصورت عینی تر و دقیق تر به آن نگریسته می شود. بنابراین ما از دیدگاه مدیریتی به مطالعه نقش های مدیران و نه نقش های کارکنان می پردازیم. هالز معتقد است که تئوری نقش می تواند چارچوبی مناسب جهت پژوهش های رفتاری و نقش شناسی باشد(Hales,1999:335).در پژوهش های انجام شده پیرامون نقش های مدیران، پژوهشگران به نکات جالب توجهی در باب الگوهای کاری، روابط فردی، خصوصیات شغلی، نقش ها، شبکه های اجتماعی، استراتژی های نفوذ و سایر ابعاد کاری مدیران دست یافته اند. علی رغم تعداد این پژوهش ها موضوع نقش ها کمتر رشد و توسعه یافته است. در اغلب این پژوهش ها صرفا فراوانی و زمان تعاملات و فعالیت های شغلی مورد توجه بوده است و کمتر به تشریح فعالیت ها در قالب تئوری های اجتماعی، مدیریتی، و یا سازمانی پرداخته شده است. نکته دیگری که باید به آن اشاره شود فقدان پیوند میان یافته های هر پژوهشگر با پژوهشگران دیگر بوده است.”هالز”راه حل مشکلات مذکور را برخورداری از یک چارچوب تئوریک می داند. و معتقد است که مفاهیم و تئوری نقش می تواند امکان مطالعه و مقایسه الگوهای رفتاری مدیران را فراهم آوردو پیوند میان پژوهش ها را مستحکم سازد.( Ibid:336).
۲-۱۰-۱-۲- تعریف نقش:
قبل از تعریف نقش باید به الزامات اولیه در تعریف و تشریح نقش پرداخت. توجه به این الزامات موجب می شود تا هر گونه ابهام از مفهوم و تعریف نقش زدوده شود. ذیلا به برخی از این الزامات اشاره می شود(Hales, 1996:88-115).
منابع ایجاد کننده انتظارات شغلی که در نهایت به شکل گیری نقش های مدیران می انجامد.
تبیین و درک صحیح واژگان کلیدی در معرفی نقش های مدیران
درک ارتباط بین رفتارها و انتظارات
درک و شناخت وظایف، سازمان و فرهنگ سازمانی
درک وضعیت سازمان در گذشته، حال و آینده
استفاده از تئوری های مدیریت و سازمان جهت درک بهتر چرایی رفتارها و نقش ها.
همانگونه که دسته بندی های گوناگون از نقش های مدیران عرضه شده است، تعاریف گوناگونی برای نقش وجود دارد. برای مثال هالز نقش را بصورت زیر تعریف می کند( Ibid: 337):
نقش ترکیبی از موارد زیر است: *آنچه هستید *آنچه می دانید* آنچه می توانید انجام دهید* آنچه می خواهید انجام دهید*آنچه در نزد شما ارزش دارد *عوامل اقتصادی *عوامل اجتماعی *برای چه کسی کار می کنید *چه کسی برای شما کار می کند *چه کسی با شما کار می کند *شما با چه کسی کار می کنید *انتظارات از شما *انتظارات از دیگران *عوامل اقتضایی *معیارهای اخلاقی *موانع شغلی.
بنابراین از دید هالزمی توان چنین ادعا کرد که نقش ها باعث تمایز بین افراد، فعالیت ها، اجزاء اجتماعی می شود و ماهیت این نفش ها با توجه به محیط کاری، خانوادگی، اجتماعی متفاوت خواهد بود. در تعریف دیگری از نقش آمده است که “یک نقش” عبارت از الگوی رفتاری خاصی است که از شخص انتظار می رود در موقعیت سازمانی خود آن را بکار گیرد(Buchanan & Huczynski,1991:13).از آنجا که هر فردی در سازمان نسبت به الگوهای رفتاری مورد انتظار، برداشت های متفاوتی دارد،لذا پیچیدگی و ابهام نقش بیشتر می شود. برخی بر این باورند که، نقش سازنده ای است که در عالم واقعی و ملموس وجود خارجی ندارد. از این دیدگاه رفتارها و نقش ها تنها در قالب تعامل و فرآیندهای سازمانی قابل شناسایی است. برخی از پژوهشگران، از نقش به عنوان انتظارات مشترک افراد از مدیر یاد می کنند. برخی دیگر نیز نقش را مجموعه ای از رفتارهای قابل پیش بینی می دانند. در حقیقت نقش بیان واقع گرایانه از وظیفه و نوعی تعریف دوباره از آن است.بطور کلی توصیف نقش های مدیران بصورت مجموعه ای حتمی و قطعی کار اشتباهی است. این منطقی نیست که در تشریح و تعریف نقش های مدیران صرفا به مسائل جزئی و سطحی پرداخته شود و اصول موضوعه در این سطح ثابت و لم یتغیر فرض شوند.بلکه باید با بینش عمیق و همه جانبه نسبت به شناسایی و تشریح نقشدر موقعیت های متفاوت پرداخت(Woodall & etal,1998:60).
۳-۱۰-۱-۲- اهمیت تئوری نقش:
هالز معتقد است که استفاده از چارچوب تئوریک این امکان را به وجود می آورد تا بتوان تحقیقات مربوط به مشاغل و رفتارهای مدیریت را بهبود بخشید (Hales,1999: 335-337).در اینجا به برخی از دلایل و ضرورت های استفاده از تئوری نقش پرداخته می شود. یکی از دلایل استفاده از تئوری نقش آن است که می توان به تحلیل رفتارهای قشری از جامعه پرداخت که زندگی کاری و حتی شخصی آنان از اهمیت خاصی در جامعه برخوردار است. تحلیل گران نقش تنها به مطالعه ویژگی های فردی بسنده نمی کنند و بیشتر توجه خود را به فعالیت های مرتبط با شغل معطوف می دارند. بنابراین فهم موقعیت حرفه ای و اجتماعی مدیران انگیزه جذابی برای پژوهشگران است و می تواند در اصلاح بسیاری از مشکلات اجتماعی موثر باشد.
دلیل دیگری که ضرورت استفاده از تئوری نقش ها را روشن می سازد آن است که ، مفاهیم و فرضیات تئوری نقش بر تعاملات انسانی توجه بسیار دارد و این ویژگی را به روشنی می توان در دستاوردهای پژوهشی لوتانز[۱۳]،نقش شبکه سازی و میتنزبرگ، نقش ارتباطی یافت. در اغلب این پژوهش ها به عواملی چون فراوانی، وسایل ارتباطی، مراجع ومنابع ارتباطی پرداخته شده است. به عبارتی تمامی پژوهشگران به مسئله روابط مدیر به عنوان یکی از ابزارهای تحلیل شغل و نقش اشاره داشته اند تا آنجا که مینتزبرگ تعامل را کار اصلی مدیر می داند و سیلز[۱۴]نیز شغل مدیر را یک رشته از روابط بی پایان با افراد می داند(Ibid:338).
۴-۱۰-۱-۲- رویکردهای نقش شناسی:
دو رویکرد متفاوت در تئوری نقش و وظایف مدیریت وجود دارد:
الف) رویکرد تجویزی: در رویکرد تجویزی اعتقاد به جهان شمولی وظایف مدیران وجود دارد و صرفنظر از تفاوت های محیطی میان سازمان ها و جوامع مختلف وظایف ثابتی برای مدیران ذکر می شود. این رویکرد در نظریات مدیریت کلاسیک و اصولگرایی آنها به خوبی قابل مشاهده است.
ب) رویکرد توصیفی: در رویکرد توصیفی گرایش جهان شمولی وجود ندارد. اعتقاد به اینکه مدیران در هر سازمانی و تحت هر شرایطی وظایف ثابتی را انجام می دهند مردود است. بر این اساس توصیه می شود که باید به مطالعه نقش های مدیران در شرایط خاص هر سازمان و محیط آن پرداخت. در این رویکرد واقع گرایی در شناخت الگوهای رفتاری مدیران مد نظر است. پژوهش های انجام شده پیرامون الگوشناسی نقش های مدیران در جوامع مختلف مبتنی بر رویکرد توصیفی است. مطالعه نقش های مدیران با پیش فرض هایی شروع می شود که ممکن است مبتنی بر یکی از این دو رویکرد باشد. یکی از دلایلی که موجب بروز ابهام و گاه تناقض گویی در معرفی نقش های مدیران شده است، تفاوت در نگرش پژوهشگران در یکی از این دورویکرد است. بدین معنی که معیارها و اصول شناخت نقش های مدیران در هر کدام از دو رویکرد متفاوت است (Woodal & etal,1998:74).
۵-۱۰-۱- ۲- مراجع نقش:
اغلب ملاحظه می شود که آنچه از نگاه پژوهشگران به عناوین نقش ها با رفتارهای مدیرا ن معرفی می شود مورد مخالفت مدیران قرار می گیرد. این امر به دلیل برداشت خاص مدیران از مفاهیم مدیریت است و این مفاهیم تنها برای آنان روشن و واضح است. بنابراین بهترین روش برای شناخت نقش های مدیران تعمق در مشاغل، وظایف و رفتارهای آنان است. به منظور شناخت و توجیه بروز نقش ها روشی بنام “تجزیه و تحلیل”وجود دارد. در این روش هدف تنها شناخت پی آمدهای رفتاری مدیران نیست بلکه تشریح و درک فرایند ظهور رفتار نیز مد نظر است و با نگاهی تحلیلی به مطالعه رفتارهای مدیران پرداخته می شود. در این روش به سه عامل شکل دهنده رفتار توجه میشود که عبارتند از: مدیران ارشد، کارکنان زیردست و معیارهای حرفه ای. هر مدیری بطور کلی در تعامل با این سه عامل به ایفای نقش می پردازد. مدیران می بایست انتظارات مدیران ارشد و بطور کلی بالادست های خود را در سازمان برآورده کنند و رضایت آنها را جلب کند. از طرفی مدیران در انجام کارها باید از کارکنان زیردست خود برای برآوردن انتظارات مدیران ارشد استفاده کنند واین افراد نیز در قبال کاری که برای سازمان انجام می دهند دارای انتظارات و توقعاتی هستند که مدیر باید با آنها نیز کنار بیاید از سویی دیگر هر مدیری در سازمان دارای رسالت حرفه ای است که عدم توجه به این رسالت ماهیت کاری مدیر را به زیر سوال می برد(Rodham,2000:71).
۶-۱۰-۱-۲- تئوری های مدیریت و مفهوم نقش:
۱-۶-۱۰-۱- ۲- سطوح مدیریت:
یکی از مهمترین معیارهایی که در شکل گیری الگوهای رفتاری مدیران حائز اهمیت است سطحی است که مدیر در آن قرار دارد. تفاوت در رفتارهای مدیران در سطوح مختلف مدیریت مربوط به نوع وظایف و مسئولیت های مدیران است. در این قسمت تاثیر سطوح مدیریت بر نوع فعالیت های مدیران، گرایش زمانی و تصمیمات مدیریت مورد بحث و بررسی قرار می گیرد( نیکو اقبال،۱۳۷۶: ۳۶۶-۳۵۸).
الف)تاثیر سطوح مدیریت بر فعالیت های مدیریتی:
ماهیت هر یک از وظایف مدیریت از جمله برنامه ریزی، سیاست گذاری، حل تعارضات، رهبری، و کنترل با تغییر سطوح مدیریت تغییرمی کنند. بنابراین هرچه از سطح پایین سازمان به سطح بالا برویم نوع وظایف مدیران از عملیاتی به مدیریتی تغییر می کند.
ب) تاثیر سطوح مدیریت بر گرایش زمانی:
مدیران ارشد اکثرا توجه خود را به آینده معطوف می دارند، این در حالی است که مدیران میانی و عملیاتی به حال و گذشته تاکید دارند. مدیران عالی سازمان ها چون می بایست سازمان را در آینده و در چالش با تحولات آتی محیطی هدایت کنند بیشتر نیازمند به اطلاعاتی هستند که آینده را برای آنها روشن سازد.
ج) تاثیر سطوح مدیریت بر تصمیمات مدیران:
تصمیم گیری به عنوان یکی از اساسی ترین وظایف مدیران بسته به سطوح مدیریت از کیفیت، کمیت و تنوع گوناگونی برخوردار است. دلیل عمده این گوناگونی بخاطر محیطی است که مدیران هر سطح در آن فعالیت دارند. برای مثال مدیران ارشد در محیطی پیچیده و کلان فعالیت دارند و در نتیجه تصمیمات شان اغلب غیر تکراری، ساختار نیافته، جامع و برای سازمان حیاتی است. (نیکو اقبال،۱۳۷۸: ۳۶۵).
۲-۶-۱۰-۱-۲- اندازه سازمان:
یکی از مهمترین توصیف نقش ها و الگوهای رفتاری مدیرن توجه به اندازه سازمان است. تا به حال تحقیقات متعدد ارتباط مستقیم بین نقش های مدیران و اندازه سازمان را ثابت کرده است. اما در تحقیق که مینتزبرگ در سال ۱۹۷۳ انجام داد، تاثیر بزرگی سازمان بر الگوهای رفتاری مدیران را به شرح زیر عنوان نمودKurk & Aldrich, 1983:982)):
– مدیران زمان بیشتری را صرف روابط رسمی می کنند
– فعالیت های مدیران مختصرتر و پراکنده تر می شود
– طیف روابط خارجی آنها بیشتر می شود
– شبکه های ارتباطی رسمی تر می شوند
– زمان کمتری به تعامل با زیردستان اختصاص می یابد.
به عبارتی هرچه اندازه سازمان بزرگتر باشد اهمیت و ضرورت نقش های مختلف از جمله اطلاعاتی، ارتباطی و تصمیم گیری بیشتر شده و درجه رسمیت آنها افزایش می یابد.
۳-۶-۱۰-۲- تکنولوژی:
تکنولوژی سازمان به عنوان یکی از ملاک های تعیین کننده ساختار و نقش های مدیران مطرح است. مکانیزاسیون، انعطاف پذیری، دانش فنی و از این قبیل ،از جمله عوامل موثر بر الگوهای رفتاری مدیران در سازمان های مختلف به شمار می آیند. علیرغم تشابهاتی که بین محیط و تکنولوژی وجود دارد، از لحاظ محتوایی این دو باید بصورت مجزا مورد بررسی قرار می گیرند. تعداد زیادی از صاحب نظران بر این باورند که روتین بودن فرایند کار، وجود قوانین شخصی، نقش های اطلاعاتی و تصمیم گیری را کم رنگتر می کند، چرا که اصولا با وجود قوانین مشخص فرایند عملیات بدون هیچ گونه مخاطره ای به کار خود ادامه می دهد.گیبز[۱۵] نیز پژوهشی که در زمینه تاثیر محیط تکنولوژیکی بر نقش های مدیران انجام داده است نتایج زیر را مطرح می نماید (Gibbs,1994: 551-604):
– هرچه فرایند انجام کارها تکراری تر و مدارم باشند فراوانی نقش های اطلاعاتی ، تصمیم گیری و ارتباطی مدیران کمتر می شود.
– قوانین و ضوابط سازمانی تاثیر کاهنده بر نقش های تصمیم گیری و ارتباطی دارد.بدین معنی که درجه کمیت و رسمیت بالاتر در تدوین قوانین و ضوابط زمانی از نیاز مدیران به تصمیم گیری برای موارد پیش بینی نشده می کاهد.
۴-۶-۱۰-۱-۲- انتظارات ذی نفعان محیطی:
یکی از موضوعاتی که پژوهشگران در تحلیل نقش های مدیران به آن توجه دارند میزان تاثیر گذاری و تاثیرپذیری مدیران بر انتظارات ذی نفعان محیطی است. باید دریافت که تا چه اندازه مدیران می توانند بر انتظارات ذی نفعان به منظور ساخت نقش[۱۶] تاثیرگذار باشند، و این تا چه اندازه انتظارات ذی نفعان محیطی موجب شکل گیری نقش های خاص برای مدیران سازمان ها می شود. ذیلا به بررسی ارتباط نقش های مدیران با ذی نفعان محیطی و نحوی شکل گیری نقش ها پرداخته می شود (Key,1999:319-326):
الف) ساخت نقش از طریق تشابه[۱۷]:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1401-04-05] [ 11:47:00 ب.ظ ]




حکیمان و متکلمان و فلاسفه مسلمان در چیستی دین، خود را اسیر رهیافت های تک محورانه مانند رهیافت معرفتی، اعتقادی، وجوی، کارکردی نکرده اند و رویکردی جامع نگرانه عرضه کرده اند.
استاد جوادی آملی معتقدند: مراد از دین، مجموعه معارف نظری و عملی قدسی است؛ یعنی مجموعه گزاره‌های ناظر به واقع و عمل که حول محور قدسی شکل گرفته‌اند. در حقیقت، دین مجموعه معارف دست اول است که معمولا در متونی مقدس گرد آمده‌اند. با تطبیق تعریف مزبور بر اسلام، دین اسلام عبارت است از مجموعه معارفی که در نسبت با خداوند تدوین یافته و در متن مقدس قرآن و سنت گرد آمده اند [۴۱].
حامد الگار می گوید: « دین، مجموعه ای از احکام و عقاید است که خدای تعالی برای هدایت انسان و برای وصول به سعادت دنیوی و اخروی در پیشگاه آدمی قرار داده…..دین با دنیا و زندگی تنیده شده است و اصلا برای اصلاح زندگی و برای هدایت ما در بستر دنیا آمده است. دین شامل معارف عقلی، شهود قلبی، و عملی شرعی است[۴۲]

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

علامه طباطبائی در تعریف دین چنین می‏نویسد: «دین مجموعه معارف مربوط به مبداء و معاد و مانند آن و قوانین و مقررات فردی یا اجتماعی است که از طریق وحی و نبوّت به‌دست می‏آید.»[۴۳]
با اوصافی و تعاریفی که از دین آورده شد به یک نکته پی برده می شود، و آن اینکه دین مجموعه ای از آموزه‌های مختلف است که توسط مرجع یک دین برای مردم عرضه می شود؛ اگر دین الهی باشد که آموزه‌های آن پشتوانه ماورایی حقیقی دارد و اگر دربردارنده آموزه‌های این جهانی باشد در سطح همین دنیا کاربرد خواهد داشت.

ز- باور دینی

در معرفت شناسی در باره معنای« باور دینی» می‌گویند: این کلمه ترکیب است از دو واژۀ «باور» و «دین»، و معنای دقیق آن این است که اگر گزاره برگرفته از دین به انسان عرضه شود و ذهن مفاد آن گزاره را بپذیرد، در این صورت باور دینی پدید آمده است، باور دینی پذیرش و اعترافی است که ذهن انسان نسبت به گزاره دینی دارد[۴۴]
به نظر می آید معنای مترادف این کلمه با توجه به معانی صورت گرفته در عربی، همان «عقیده» باشد؛ در المصباح المنیر آمده است: « عقیده چیزی است که انسان متدین به آن شده و اعتقادی نیکو و به دور از شک در آن داشته باشد».[۴۵] در المعجم الوسیط آمده: « العقیده؛ الحکم الذی لایقبل الشک فیه لدی معتقده، و فی الدین، ما یقد به الاعتقاد دون العمل کعقیدت وجود الله و بعثه الرسل»[۴۶]
از کنار گذاردن معنای فارسی و عربی به یک نتیجۀ واحد می رسیم و آن هم: تصدیق کردن یک سخن و یا اعتقاد و یا آن عقیده دینی است که قابل شک نیست.
و باید خاطر نشان کرد که مراد ما از باور در این پژوهش صرف اطلاع داشتن از یک آموزۀ دینی نمی باشد؛ بلکه مراد ما از متدین و یا معتقد کسی است که حرف هایی که به زبان او جاریست در قلب او هم نشسته باشد؛ و لذا در این وقت است که می‌گویم یک آموزه می‌تواند یک فرد یا جامعه را به سوی پیشرفت ببرد یا نه؟

ک- تعامل فرهنگ، تمدن و باور دینی

اندیشمندان قائل به همکاری این سه عنصر باهم هستند. باورها و ارزشهای فرهنگی، اساس حرکت و فعالیتهای فردی و اجتماعی یک قوم محسوب می گردند. یعنی مثلث زندگی بشر را دین، فرهنگ و تمدن می سازد. به طوری که فرهنگ و تمدنی را در نزد هیچ قومی نمی توان یافت مگر آنکه شکلی از مذهب در آن وجود داشته باشد.[۴۷]
وقتی به تاریخ بشر می‌نگریم می‌بینیم مردمانی که در حوزه فرهنگها و قلمرو تمدّنها زیسته‌اند در پیدایش فرهنگ آنان و در پی آن در پیدایی تمدّن که بر شالوده آن استوار شده و اندیشه های دینی نقشِ بنیادین داشته اند. واقعیت این است که همان گونه که تمدّن را نمی‌توان مجرد و جدا از فرهنگ در نظر گرفت فرهنگها نیز به نوبه خود وامدار دین هستند. کم‌تر فرهنگ اثرگذاری می‌توان یافت که از دین و چشم اندازهای دینی جدا باشد.
در درازای تاریخ، ادیان زاینده و سازنده بسیاری از تمدّنها بوده‌اند. به دنبال هر پیامبری، فرهنگ دینی ویژه پدید می آمد و سپس تمدّنی متناسب با آن فرهنگ ویژه، زاده می شد.
هانتینگتون می نویسد:« دین ویژگی عمدۀ هر تمدّنی است و به قول کریستفر داوسن: ادیان بزرگ شالوده هایی است که تمدّنهای بزرگ بر آن بنا شده‌اند. از پنج دین جهانی که وبر برشمرده است چهار دین: مسیحیت اسلام هندوییسم و آیین کنفوسیوس تداعی کننده تمدّنهای بزرگ هستند.[۴۸]
تمدّنهای بشری همان گونه که براساس تقسیم بندی های مختلف شناخته می‌شوند براساس ادیان نیز تقسیم می‌پذیرند; زیرا عناصر فرهنگی ادیان همچون روحی برای یک تمدن عمل می‌کند. پس به هیچ روی نمی توان نقش سازنده و اثرگذار دین را در تاریخ تمدّن انسان نادیده انگاشت.
دیوید هیوم در بررسی تاریخ طبیعی دین می نویسد: «اگر در پژوهش مسائل اجتماعی عامل دین را از یاد ببریم بخش بزرگی از تاریخ و تمدّن و میراث فرهنگی جامعه را باید کنار بگذاریم»[۴۹]

ل- پیشرفت

این کلمه در لغت تقریبا به یک معنا آمده است
دهخدا پیشرفت را به معنی، شروع به پیش رفتن،‌مقابل پس رفتن و حرکت کردن به سوی مقابل تعبیر نموده.[۵۰]
و فرهنگ معین و عمید نیز با کمی اختلاف در تعابیر تقریبا همین معنا را اراده کرده‌اند.
همانطور که درک تقریبا مشابهی از این واژه در اذهان وجود دارد؛ با توجه به گستردگی حیطه های پیشرفت و گوناگونی عناصری که برای پیشرفت ارائه گردیده و نقشی که باورهای گوناگون در تعریف و ارائه نوع پیشرفت ارادئه ی دهد می توان گفت:
به نظر ما وقتی پیشرفت وقتی همراه تمدن استعمال شود، منظور اعتلا یافتن در ارکان تمدنی خواهد بود که ما در بحث های مربوط به تمدن و ارکان آن، به تفصیل به این موضوع پرداختیم، و پیشرفت در هر کدام از ارکان مورد نظر پایه های پیشرفت تمدن را شکل می دهد.. پس زمانی می گوییم یک تمدن رو به پیشرفت است که با توجه به تعاریف موجود، در هر یک از مولفه‌های تمدن و فرهنگ خود رو به پیشرفت باشد و البته با توجه به نوع بینش ما مسلمین به جهان منظور ما پیشرفتی خواهد بود که مانوس با فرهنگ اسلامی باشد.

م- انحطاط

همۀ لغت شناسان، ازاین واژه، یک معنا را برداشت کرده‌اند. آن ها انحطاط را درلغت به معنی سقوط از بالا به پایین آورده‌اند. صاحب العین بیان می‌کند:«الحط: الحدر من العلو»[۵۱]
دهخدا نیز اعتقاد دارد: «انحطاط» فرو افتادن، فرود آمدن، پست شدن، و به پستی گراییدن است»[۵۲]
یکى از مباحث اساسى جامعه‏شناسى بحث علل پیشرفت وانحطاط جامعه است به این معنا که چگونه یک جامعه ترقى مى‏کند و چگونه و چرا جامعه‏اى سقوط مى‏کندو پیرامون آن بحث های فراوانی انجام شده است. و لذا این که در این زمینه بحث وجود دارد نشان می دهد که فهم مشترکی برای درک انحطاط وجود ندارد. و لذا باید در مورد عوامل انحطاط و مولفه‌های آن کمی تحقیق انجام گیرد تا منظور از انحطاط در تمدن به خوبی مشخص شود.

عوامل انحطاط

برخی از صاحب نظران معتقدند که هر تمدنی در طول حیات خود سیر تکامل مشخصی را طی می کند . به عنوان نمونه ویل‏دورانت معتقد است که: «هر تمدنی از ارزش‏هایی شروع می‏گردد؛ ارزش‏هایی هدفمند و متعالی که پس از مدتی زمینه‏ی ظهور دانش و فنون را پدیدار می‏سازد. با رشد دانش، مردم به جای توحید و پرستش مبادی معنوی به ستایش علم و عقل می‏پردازند و از این هنگام است که جنگ میان ارزش و دانش آغاز شده، موجب افول انگیزه‏های اولیه، که انگیزه‏های ارزشی است، می‏شود. لذا موتور محرک جوامع کند شده، به تدریج متوقف می‏گردد و در نتیجه دور انحطاط تمدن نمایان می‏شود.»[۵۳] یعنی جامعه‏ای که براساس ارزش شکل گرفته، با ظهور ضدارزش دچار از هم‏گسیختگی می‏شود و از بین می‏رود.
برخلاف ویل‏دورانت که جنگ میان علم و دین یا دانش و ارزش را موجب فرسایش تدریجی تمدن‏ها می‏داند، به نظر ابن‌خلدون، هر حکومت ابتدا باپیروزی آغاز می‌کند و بعد خود را به دوران خودکامگی می رساند و به این ترتیب خود را به مرحله آسودگی و آرامش برای برخوردداری از نتایج پادشاهی می رساند و مدتی را هم با مسالمت می گذراند ؛ سپس وارد مرحله اسراف و تبذیر شده و کم کم پایه های انقراض خود را در میان مردم می سازد[۵۴]
اندیشمند الجزایری به نام مالک‏بن نبی در دوران معاصر همین مراحل را به کلامی دیگر بیان می‏کند. او مراحل سه‏گانه‏ی سیر تمدن اسلامی را روح، عقل و غریزه نامیده، معتقد است هر تمدنی با انگیزه‏ی الهی و روحانی به سرعت به کمال نزدیک می‏شود؛ مرحله‏ای که در آن عقل حاکمیت پیدا می‏کند، از این دوره است که، اندک اندک، غرایز جایگزین عقل شده، تمدن به سوی هبوط ره می‏سپارد.[۵۵] در تمدن اسلامی از قرن هشتم هجری به بعد مرحله تسلط غریزه بر روح آغاز شد و تمدن اسلامی از مرحله رشد خود دور شده است.
می توان به این نتیجه رسید که: از آن ‏جا که ‏در تمدن ‏مجموعه‏ای‏ از امور فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و… مورد نظر است و نعالی در هرکدام از این ها می تواند تلقی پیشرفت را به وجود آورد ؛ به هم خوردن و به فساد کشیده شدن هر یک از امور مذکور می‏تواند تمدن ‏را به ‏انحطاط کشانده یا از هم بپاشد؛ منتها و جهان بینی ها و طرز برخورد انسان با جهان و افعال در نوع درک او از انحطاط در جامعه موثر است. بنابر این در موارد کمی، از دید عده ای می تواند امری نشانه زوال باشد و در نظر گروه دیگر نشانه‌ای از ترقی آن اجتماع.

ن- تأثیر جهان بینی در پیشرفت و انحطاط

مسئله پیشرفت و انحطاط از مسائل علوم انسانى است و پیشرفت و انحطاط جامعه به نوع جهان‏بینى بستگى دارد و چون جهان بینی ها مختلف است تفسیرها از انحطاط و پیشرفت گوناگون است.
نگرش مادی به جهان، هستى را مساوى ماده مى‏داند و عالم و آدم را مادى معرفى مى‏کند. پس همه چیز را در چارچوب نفع دنیوی و حسی خواهد نگریست. وقتى جهان و انسان مادى باشد رابطه انسان و جهان نیز در همین مدار قرار مى‏گیرد و تحلیل مى‏شود. پس به خوبی می‌توان حدس زد که آن‌ها پیشرفت را فقط در مظاهر مادی زندگی می بینند و هر گونه کم و کاست شدن در احوالات دنیوی برای آنها انحطاط محسوب می شود.
امروزه نماینده این طرز تفکر اهالی مغرب زمین محسوب می شوند؛ اینان هر آن چه برای رسیدن به پیشرفت مادی لازم است را جزو اصول خود به حساب می اورند و بدان پایبند هستند و غیر آن را به به زنجیر کشیدن فکر و اندیشه می دانند.
در جهان‏بینى الهى هستى اعم از ماده است بخشى از هستى ماده و بخشى از آن مجرد و غیر مادى است. جهان نیز محدود به عالم‏طبیعت نیست. جهان نابود نمى‏شود بلکه جنبه جاودانه‏اى دارد، انسان نیز داراى وجود جاودانه است آن چه که بین گهواره و گور خلاصه مى‏شود جسد و جسم انسان است. اما آن چه که هویت واقعى انسان را مى‏سازد روح اوست و روح آدمى امرى جاودانه است. و چون روح جاودانه است ارتباطش با جهان نیز جاودانه است و جهان نیز غیر از صبغه طبیعى و مادى. از صبغه ماوراء طبیعى و ملکوتى نیز برخوردار است این جنبه ماوراء طبیعى و ملکوتى عالم جاوید است. [۵۶]
خدا محوری در همه ابعاد، در جامعه متمدّن اسلامی نظامی حاکم است که مهم‌ترین ویژگی آن الهی بودن آن است. بر خلاف مغرب زمین که اومانیسم سراسر زندگی آن هارا پر کرده در اسلام کارگزاران خود را خدمتگزار مردم می‌دانند؛ از استبداد و خودرأیی ابا دارند؛ نگاه آنان به قدرت، نگاه امانتی است نه نگاه طعمه‌ای قدرت را وسیله خدمت می‌دانند نه وسیله جلب منافع شخصی.[۵۷] و این بینش پنجره ای جدید برای تعریف انحطاط می گشاید که فقط بر ظواهر مادی تکیه ندارد.

ح- مغرب زمین

از واژه غرب، ممکن است در ذهن تداعی های گوناگون به وجود آید؛ غرب فرهنگی و سیاسی یا غرب جغرافیایی؛ اما باید متذکر شد که منظور از غرب در این پژوهش، بیشتر همان فکر و اندیشه ای است که در غرب به وجود آمده است که باعث به وجود آمدن اروپایی با فرهنگ و گرایشات امروزی شده است. یعنی طبق این نظرگاه ممکن است تمدن هایی از شرق نیز در ذیل حیطه غرب به حساب آیند.
منظور ما از غرب ، کسانی اند که به اصول آن ها پایبندی نشان بدهند. اصولی همچون اومانیسم، لیبرالیسم (آزادی خواهی مطلق) راسیونالیسم (اصالت‌عقل)، دموکراسی (حکومت‌مردم بر مردم) سکولاریسم (جدایی دین از سیاست) ناسیونالیسم (ملت گرایی) و علم‌گرایی را پشتوانه خود قرار داده و اخلاق را به طور نسبی می‌نگرند. در واقع فرهنگ حاکم بر مردم مغرب زمین مبتنی بر این اصول است و در واقع فرهنگی مادی برگرفته از فلسفه ماتریالیستی است که در مقابل فرهنگ دینی قرار دارد.[۵۸] که این نظر را آقای مصباح در کتاب تهاجم فرهنگی تلویحا اعلام می کند، وی در بیان انحطاط فرهنگی غرب چنین می آورد: «…. فرهنگ غرب، به غروب معنویت نزدیک تر است تابه غربی که به یک محدوه جغرافیایی اطلاق شود».[۵۹]
بیشتر جمعیت مغرب زمین را مردمانی با اعتقادات مسیحی تشکیل می دهند . از جمعیت کلی جهان در حدود ۳۳.۳۹% مسیحی هستند که از آن مجموع، کاتولیکها۱۶.۸۵% ، پروتستانها ۶.۱۵% ، ارتدکسها ۳.۹۶% ، آنگلیکنها ۱.۲۶%از این جامعه را تشکیل می دهند[۶۰]
پس مراد از مغرب زمین در این پژوهش، غرب مسیحی است که توأم با ادعای مسیحی بودن و تدین ظاهری به این آیین به اصول اومانیستی مزبور نیز پایبند هستند.

و- مسلمین

مسلمان در معنای عامش، به کسی گفته می شود که با جاری کردن شهادتین برزبان به سلک پیروان حضرت محمد درآمده باشد. امروزه مسلمانان حدودا ۲۵ درصد جمعیت جهان را تشکیل می‌دهند و مساحتی بالغ بر ۲۵ درصد کرۀ زمین را در اختیار دارند. جهان اسلام به محدوده ای گفته می شود که از سوحل شمال غربی قاره آفریقا تا مجمع الجزایر اندونزی در جنوب شرقی آسیا امتداد یافته است. این منطقه وسیع حدودا ۱۷۰ درجه طول غربی و شرقی و کمتر از ۷۰ درجه عرض های شمالی و جنوبی را فرا گرفته است. [۶۱]
طبق آخرین گزارشات، جمیعت کل جهان بیشتر از ۷ میلیارد و ۹۵ میلیون نفر اعلام شده است. که از میان این تعداد در حدود ۲۲.۷۴% مسلمان هستند[۶۲]
از لحاظ قلمرو آب و هوایی، متاسفانه کشورهای اسلامی در اقلیم خشک جهان واقع شده اند و همین امر هم باعث مشکلات فراوانی برای تامین آب و کشاورزی گردیده است.

فصل دوم:

حیطه‌های رشد

و

انحطاط مسلمین

مطالعۀ عصر درخشش تمدن اسلامی و یادآوری آن دوران، برای مسلمین این دوره، هم بسیار غرورآفرین و هم مایۀ اعجاب است؛ و برای دشمنان مسلمین، مایه انکار؛ چرا که مسلمین در قرونی که مغرب زمین دوران قرون وسطی را می‌گذرانید، به چنان عظمت معنوی و مادی دست یافت بود که چشم‌ها را خیره می‌نمود؛ به طوری که از دیدگاه ویل‌دورانت، تنها در دورانهای طلایی تاریخ بوده است که جامعه‌ای می توانسته، مانند جامعۀ اسلامی، در مدتی کوتاه، این همه دانشمندان و آثار بزرگ در زمینۀ حکومت، تعلیم و آموزش ادبیات، لغت شناسی، جغرافیا، تاریخ، ریاضیات، نجوم، شیمی، فلسفه و پزشکی به وجود آورد.[۶۳] و در واق حرف همان ست که خود دورانت می گوید: ظهور و انحطاط تمدن اسلامی ز حوادث بزرگ تاریخ است. اسللام طی پنج قرن، از سال ۸۱ تا ۵۹۷ هق( ۷۰۰-۱۲۰۰م) از هر لحاظ بالنده بودند[۶۴]
هر یک از محققین، ادواری را برای سیر پیشرفت و انحطاط تمدن اسلامی فرض کرده‌اند؛ آقای جعفریان برای مراحل شکل گیری تمدن اسلامی چنین آورده:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:47:00 ب.ظ ]




L3-5 , L5-6 , L6-8

L3-8

۴

L3-10

L3-10

۵

L8-15

L8-15

۶

L8-9 , L9-15

L8-15

۷

L10-15

L10-15

۸

L10-16 , L16-12

L10-12

۹

همانطور که در جدول(۴-۱) مشاهده می­کنید ردیف­های ۲، ۵، ۶ و ۸ خطوطی را نشان می­ دهند که فقط از یک خط تشکیل شده ­اند.
در اینجا فرض می­ شود که بر روی تمام باس­ها بجز آنهایی که به شبکه قدرت متصل هستند از DG استفاده شده است. همانطور که قبلاً گفته شد اگر از رله اضافه جریان تنها جریان خطای ناشی از DGها عبور کند سرعت حفاظت آن پایین خواهد بود. به همین دلیل بهترین گراف از بین ۴ زیرگراف نشان داده شده در شکل (۴-۲۷) گرافی است که پس از نصب FCL کمترین تعداد رله با سرعت حفاظت پایین را داشته باشد. در اینجا باید توجه داشت که تمام رله­های موجود در سیستم توزیع ۳۰ باسه IEEE از نوع اضافه جریان جهتی می­باشند. برای راحتی، رله­ها با بهره گرفتن از حرف R که مخفف کلمه Relay می­باشد به همراه باس­های دو طرف رله نمایش داده می­شوند. به عنوان مثال R2-4 نشان­دهنده رله بین باس­های ۲ و ۴ و نزدیک به باس ۲ می­باشد. شکل زیر برای نمونه آورده شده است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

شکل۴- ۲۸: نمونه ­ای از نامگذاری رله­ها
حال هر کدام از گراف­های شکل (۴-۲۷) به صورت جداگانه بررسی می­شوند.
گراف (۴-۲۷-الف)
در این گراف بر روی خطوط L2-8 ، L3-8 ، L3-10 و L10-12 از FCL استفاده شده است. ابتدا L2-8 را در نظر می­گیریم. همانطور که قبلاً گفته شد این خط از سه خط سری به صورت شکل زیر تشکیل شده است.
شکل۴- ۲۹: خطوط سری تشکیل دهنده L2-8
بنابراین FCL بر روی یکی از این سه خط قرار دارد. اگر FCL بر روی L2-4 نصب شده باشد رله­های R4-7 و R7-8 تنها جریان خطای ناشی از DGهای موجود به ترتیب بر روی باس­های (۴) و (۴و۷) را مشاهده می­ کنند. به همین ترتیب اگر FCL بر روی L4-7 نصب شود R4-2 و R7-8 تنها جریان خطای ناشی از DG متصل شده به باس­های ۴ و ۷ را به ترتیب احساس می­ کنند. همچنین با قرار گرفتن FCL بر روی L7-8 رله­های R7-4 و R4-2 تنها جریان خطای ناشی از DGهای موجود بر روی باس­های (۷) و (۴و۷) را به ترتیب می­بینند.
بنابراین FCL بر روی هر کدام از این سه خط قرار گیرد سرعت حفاظت دو رله کند خواهد شد.
L3-8 نیز همانطور که در شکل زیر نشان داده شده از سه خط سری تشکیل شده است.
شکل۴- ۳۰: خطوط سری تشکیل دهنده L3-8
توضیحات داده شده در رابطه با L2-8 در اینجا صدق می­ کند. به راحتی می­توان نشان داد که با نصب FCL بر روی هر کدام از سه خط نشان داده شده در شکل (۴-۳۰) سرعت حفاظت دو رله کاهش خواهد یافت.
حال L3-10 در نظر گرفته می­ شود. با نصب FCL بر روی این خط سرعت حفاظت هیچ­کدام از رله­ها کاهش نمی­یابد.
تنها خط باقی­مانده از گراف (الف) (برای نصب FCL) که باید در نظر گرفته شود L10-12 می­باشد. این خط از دو خط سری مطابق شکل زیر تشکیل شده است.
شکل۴- ۳۱: خطوط سری تشکیل دهنده L10-12
گره ۱۶ محل اتصال سه خط می­باشد. بنابراین بر روی آن DG قرار داده نشده است. همچنین در مجاورت آن هیچ رله­ای وجود ندارد. بنابراین FCL بر روی هر کدام از خطوط L10-16 و L12-16 نصب شود سرعت حفاظت هیچکدام از رله­ها کاهش نمی­یابد.
با کمی دقت در گراف (الف) مشخص می­ شود که با نصب FCL بر روی خطوط L3-10 و L10-12 سرعت حفاظت R10-15 کاهش می­یابد. زیرا پس از وقوع خطا بر روی L10-15 جریان خطای خطوط L3-10 و L10-12 به علت وجود FCL بسیار پایین می­باشد. بنابراین R10-15 تنها جریان خطای ناشی از DG نصب شده بر روی باس ۱۰ را می­بیند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:47:00 ب.ظ ]




و دیدهِهاشان، از گریهِهای پنهانی
همیشه خونین بود !
و درسیاه ترین فصل – فصل جان کندن – !
به چار سوی افق روزنی نمیِدیدند؛
در آن جهنم سبز
گل سپید؟ نه، مرگ سیاه میِچیدند !
… سیاه روزترین مردمان روی زمین
در آن مزارع بی انتها، در آن مرداب
پسر پس از پدر، ای داد
نسل، بعد از نسل
فقیر می زادند،
فقیر می ماندند،
فقیر می مردند… (همان، ج۲: ۸۶۶)
“اسیر” ، “گل خشکیده” ،” شمع نیم مرده” ، “غروب پاییز” ، “ای امید نا امیدِهای من” ،” تنها”،” درد،” آتش پنهان” ،” سرگذشت گل غم” ، “برای آخرین رنج” و… ، همه این عناوین مؤلفهِهای درد و رنج هستند. و نومیدی و تاریکی به شکلی گسترده اشعار این مجموعه را در برگرفته است.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

مشیری در شعر «شمع نیم مرده» درد و اندوه را که حالتی بینابین مرده و زنده به انسان میِبخشد، به خوبی تصویر کرده است:
چون بوم بر خرابه دنیا نشستهِایم
اهل زمان را به تماشا نشسته  یم
بر این سرای ماتم و در این دیار رنج
بیخود امید بسته و بیجا نشستهِایم.
و تا پایان غزل که می گوید:
چون مرغ پر شکسته، «فریدون» به کنج غم
سر زیر پرکشیده شکیبا نشسته ایم ! (همان، ج۱: ۲۴۴).
در شعر «غبار بیابان» نیز ناامیدی شاعر کاملا نمایان است:
بیابان تا بیابان در غبار است
چراغ چشم ها در انتظار است
غبار هر بیابان را سواری است
غبار این بیابان بی سوار است ( همان، ج۱: ۴۲۶).
در شعر «میگون سیل زده» شاعر خود را به جغد ویرانه های میگون تشبیه میِکند. یعنی مانند پرندهِی بد شگونی – البته درباور عوام – در این شعر مرگ در تصویری کاملا رمانتیک، نیمه شب گورستان را مجسم میِکند که عشق و نشاط در آن دفن شده است

نیمه شب از لب آن بام بلند
می کند ماه به ویرانه نگاه
بر سر مقبره ی عشق و نشاط
می چکد اشک غم از دیده ی ماه
همه ویرانی، ویرانی شوم
آخرای ماه چه می تابی؟ آه
چهره ی مرده تماشایی نیست .(همان :۸۲)
۴-۱-۲-۴٫ عشق و زیبایی
عشق در ادبیات رمانتیک جایگاه ویژهِای دارد. در مکتب کلاسیسم عشق را برابر هوای نفس میِدانستند و از طرح آن در آثار ادبی جز برای ممانعت و نکوهش آن خودداری میِکردند. «اما رمانتیکِها و در رأس آنِها “روسو” به عشق بهای فراوانی دادند» (جعفری،۱۲۵:۱۳۷۸).
۴-۱-۲-۴-۱ عشق به حقیقت:
مشیری نیز مانند سایر رمانتیکِها به تقدس عشق پرداخته و آن را برتر و بالاتر از هر چیز دانسته است. او هم چنین عشق خود را به انسانِها و طبیعت نیز بیان داشته است. در شعر «وداع» شاعر از عشق خود به تمامی مظاهر طبیعت سخن گفته است.
باشما، ای ستارگان سحر
باشما، اشک های دختر ماه
که بسی گفته ام برای شما
سخن عشق، با زبان نگاه
… با تو ای بلبل! ای رفیق شفیق
شهره چون من به عشق و شیدایی
… با تو ای عشق ! ای که می لرزد
دلم از نام آسمانی تو!
میِدرخشد در آسمان حیات
پرتو ذات جاودانی تو !
… می دهد ذره ای محبت و مهر
لطف و رونق به عمر فانی ما

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:47:00 ب.ظ ]




میانگین رشد اقتصادی ایران در دوره ۲۰ساله پس از انقلاب ۲/۱درصد در سال بوده است. یعنی تولید ناخالص داخلی کشور از ۹۳۹/۱۱ میلیارد ریال (۱/۱۱۵میلیارد دلار) در سال ۱۳۵۶ به قیمت های ثابت سال ۱۳۶۱ به ۴۵۵/۱۷ هزار میلیارد ریال (۸/۳۱میلیارد دلار) در س
فقر دو نتیجۀ متضاد دارد ؛ اول اینکه با وجود درآمد های هنگفت نفت و تأکید برنامه های توسعه بر فقر زدایی، نحوۀ مصرف درآمد نفت و شیوۀ اجرای برنامه ها به گونه ای بوده که به رفع فقر منجر نشده است. دوم اینکه نفت اگرچه فقر را رفع نکرده اما در کاهش آهنگ رشد آن موثر بوده است. تعدادی از اهداف مبتنی بر فقرزدایی در برنامه های توسعه دوره جمهوری اسلامی به شرح زیر می باشند:[۲۰۳]
در قانون برنامه اول توسعه (۱۳۷۲-۱۳۶۸) مواردی از قبیل توسعه همه جانبه خدمات رسانی به مناطق محروم، حفظ نسبی توان خرید کشاورزان، گسترش آموزش همگانی و افزودن دسترسی اهالی روستاها و مناطق محروم به خدمات بهداشتی در دستور کار دولت قرار داشته است.
تعدادی از طرح های فقر زدایی برنامه پنجساله دوم، عبارتند از:
توسعه و بهبود شرایط زندگی مردم
بهبود سامانه مالیاتی به منظور اخذ مالیات بیشتر از دارندگان درآمد های بالا
همگانی کردن، بهبود و گسترش سامانه تأمین اجتماعی
نگاه ویژه به مناطق محروم و روستاها با اولویت اشتغال، بهداشت،آموزش وتولید
پوشش دادن کودکان و نوجوانان لازم التعلیم و گسترش آموزش های همگانی
فراهم کردن و گسترش بهداشت و بیمه های همگانی
محرومیت زدایی و از بین بردن ناهماهنگی های منطقه ای در برنامه های آمایش سرزمین.
قانون برنامه سوم توسعه (۱۳۸۳-۱۳۷۹) علاوه بر خدمات ویژه ی بخش اشتغال، مسکن و آموزش و پرورش ، تسهیلاتی در بخش بیمه در نظر گرفته بود، دو مورد ازطرح های فقر زدایی این برنامه عبارت بودند از:
الف) فراهم آوردن ابزارهای لازم برای پشتیبانی از کسانی که نیاز به سرپرستی و یا نگهداری دارند و فراهم کردن زمینه بازتوانی و خودباوری آنان

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

ب) پرداخت مستمری به نیازمندانی که توان کار و تلاش ندارند
درقانون برنامه چهارم توسعه (۱۳۸۸-۱۳۸۳)اولویت های کشور در زمینه کاهش همه جانبه فقر در راهبردهای زیر دیده شده است:
الف) فراهم کردن امنیت شغلی از راه:
-خدمات مشاوره و مددکاری حقوقی برای شاغلان
-مددکاری قانونی و حقوقی در برابر بیکاری
-گسترش بیمه های بیکاری
ب) افزودن امنیت غذا و تغذیه از راه افزایش تولیدات کشاورزی و بهبود چگونگی آنها برای فراهم آوری سبد مطلوب غذایی و …
پ) برابری فرصتها و ابزارهای دستیابی به آموزش، اشتغال، سرمایه و کار آبرومندانه از راه:
– به کاربستن سیاست های مالیاتی، باهدف بازپخش عادلانه درآمدها
– نگاه ویژه به مناطق محروم و کمتر توسعه یافته و گروه های محروم و تلاش برای افزایش درآمد آنان
– کاربرد سیاست های مالیاتی، برای همترازی درآمدهای برآمده از نوسانات اقتصادی و …
ت) افزایش تأمین نیازهای بنیادی مردم (مسکن، خوراک، آموزش، سلامت، شغل و حقوق شهروندی) از راه:
– ساخت مسکن ارزان و فراهم آوری ابزارهای هدایت شده برای مسکن فقرا
– فراهم کردن مسکن کرایه ای و سرپناه برای بینوایان
– فراهم آوری خدمات بهداشتی و درمانی ضروری و خدمات توانمندسازی اجتماعی برای گروه های کم درآمد و فقیر
البته این برنامه ها که در قوانین برنامه های توسعه ی ۵ ساله ی کشور به آنها اشاره شده است در عمل بطور کامل اجرا نشده اند. باتوجه به سهم عمده نفت دربرنامه های توسعه، درآمدهای نفتی به میزا تحقق اهداف برنامه ها، در کاهش فقر و یا لااقل پیشگیری از افزایش بی رویه آن نقش داشته اند.
نفت ، تورم و فقر
از آنجا که افزایش قیمت کالا ها و خدمات در تشدید فقر نقش موثری دارد، یکی از شیوه های محاسبه فقر، بررسی میزان هزینه زندگی خانوارها و روند افزایش یا کاهش نرخ تورم است،
تورم پدیدۀ اقتصادی پیچیده ای است که در برخی موارد رفع آن باعث بروز مشکل در سایر شاخص های نظیر اشتغال می گردد. رئیس بانک فدرال رزرو آمریکا در فوریه ۱۹۸۳ در همین مورد خطاب به کنگره می گوید: “من براین امر واقف هستم که مبارزه با تورم نیازمند پرداخت بهای زیاد و تحمل سختی های شدیدی خواهد بود؛ در این دوران، میلیون ها کارگر بیکار می شوند، گروه زیادی نیز دچار ورشکستگی خواهند شد.”[۲۰۴] این پدیدۀ چند بعدی تحت تاثیر عوامل مختلف قرار دارد و نفت به عنوان یکی از متغیرهای اساسی نظام اقتصادی ایران به افزایش آن کمک می کند.برهمین اساس در ادامه مبحث فقر،رابطه نفت و تورم را مورد بررسی قرار می دهیم. چنانکه ارقام سالنامۀ آماری سال ۱۳۴۶ نشان می دهد، از پایان جنگ جهانی دوم تا نیمه دوم دهه ۱۳۳۰ ، هزینه زندگی خانوار رشد چندانی نداشته و بصورت ملایم افزایش یافته است. (جدول شماره ۱۴)
جدول شماره ۱۴، متوسط شاخص کل هزینه زندگی(خوراک، پوشاک، حمل و نقل و …) درسالهای ۱۳۲۵ تا ۱۳۴۶[۲۰۵]

سال

۱۳۲۵

۱۳۳۰

۱۳۳۵

۱۳۳۸

۱۳۳۹

۱۳۴۰

۱۳۴۱

۱۳۴۲

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:46:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم